۲۰ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۲:۵۷
کد خبر: ۱۱٬۵۸۵

آسیب‌شناسی مضر

مجتبی مشهدی محمد ـ دبیر گروه فرهنگ

سالیان سال، در باور عوام و حتی در گفته‌های متخصصان و کارشناسان جامعه‌شناسی، مردم ایران از نظر فرهنگی، به‌عنوان آسیب‌شناسی، به حجمی از بی‌اخلاقی‌ها و بداخلاقی‌ها متهم شده‌اند و فرهنگ ایشان را چنان یاد کرده‌اند که گویا این مردم عزیز، نقطه قوتی ندارند و به‌کلی عقب‌مانده و جا مانده‌اند. از آن‌سو، مردم دیگر کشورها، چنان خوب و به‌به و چه‌چه‌اند که باید آنان را روی سر، گذاشت و حلوا حلوا کرد و نشان مردم ایرانی داد که ببینید در دنیا چه خبر است! یاد بگیرید که چنین باشید و چنان کنید.

آگاه: اما آیا حقیقت جامعه و مردم این چنین است؟ در میان مردم، جز چنین آسیب‌ها و مشکلاتی پیدا نمی‌شود؟ با بررسی اولیه رخدادهایی که در کشور اتفاق می‌افتد، به‌خوبی می‌توانیم ببینیم که باوجود علاقه رسانه‌ها به ارائه اطلاعات منفی درباره فرهنگ و عملکرد مردم، رویدادهای مثبت در جامعه بسیار بیشتر و فراگیرتر است. هرگاه مشکلی در جامعه رخ می‌دهد، مردم ما در کنار یکدیگر به حل آن می‌پردازند. در اتفاقاتی مانند سیل‌های سهمگین و زلزله‌های بزرگ، همین مردم دست به دست یکدیگر می‌دهند و تلاش می‌کنند مسئله پیش‌آمده برای همنوعان خود را حل کنند.
در ایام نیکوکاری، به یاری هم‌میهنان خود می‌شتابند و دستگیر هر آن‌کس که بتوانند می‌شوند. در هر فرصتی، برای کمک به دیگری پیش‌قدم می‌شوند و از فداکاری ایشان می‌توان قصه‌ها تعریف کرد. در شرایط بحران اقتصادی، همین مردم پشت یکدیگر ایستاده‌اند و برخلاف آنچه مشهور است که نان از یکدیگر می‌ربایند، نان در سفره یکدیگر می‌نهند.
اما از دیگر سو، نباید غافل شد که همین مردم، خود در فشار بسیار هستند. نسل‌های جدید، از این فشار درس‌هایی خلاف آنچه تاکنون انتظار داشته‌ایم می‌گیرند و هرچه تا امروز تلاش شده این مردم خوبی‌ها و نیکی‌ها را پاس بدارند، در نسل‌های بعد با مشکلاتی مواجه می‌شود. آنچه این نسل‌ها می‌بینند، مواجهه با روایت‌های به اصطلاح آسیب‌شناسانه نخستین است که یکسره به کوبیدن مردم و فرهنگ آنان می‌پردازد. این روایت‌ها در ذهن نسل جدید ماندگار می‌شود و الگوی آنان را شکل می‌دهد که ما همان مردمی هستیم که مشکل داریم و هیچ‌وقت درست نخواهیم شد. مردمی که از روز اول عقب مانده بودیم و تا امروز هم نتوانستیم آن را جبران کنیم. پس بذر ناامیدی در دل این نسل کاشته می‌شود و در ادامه به نهالی تبدیل می‌شود که امکان اصلاح آن به‌سختی وجود خواهد داشت.
همین نسل، در آینده با مواجهه خود با اتفاقات منفی، ضریب بیشتری به این اتفاقات خواهند داد و رخدادهای مثبت را نادیده خواهند گرفت. سوگیری ایشان، باعث می‌شود به‌کلی روایت و نگاه این نسل دستخوش اعوجاج شود و پس از آن امکان تغییر این نوع نگاه میسر نباشد. لازم است پیش از اینکه این نوع روایات آسیب‌شناسانه و دارای مشکلات شناختی و سوگیری منفی ذهن نسل آینده و رفتار آنان را دچار تغییر و تحول اساسی کند و دیگر برای اصلاح دیر شود، اقداماتی اساسی صورت پذیرد.
مسئول بخش اول این اقدامات، مسئولان و مدیران آموزش‌وپرورش هستند. در این زمینه بارها گفته شده که چرا و چگونه باید به امر رسیدگی پرداخته شود. سپس مسئول بعدی رسانه‌ها هستند که لازم است با نگاهی دیگر به اتفاقات حول و حوش دنیا بپردازند. اینکه هر رویدادی چگونه تحلیل شود و چگونه تحویل مخاطب شود، موضوعی است که رسانه‌ها باید به آن توجه ویژه داشته باشند. گرچه سرعت تحویل خبر، مهم است، چگونگی انجام آن نیز اهمیتی دوچندان دارد.
مسئول دیگر، خانواده‌ها هستند که باید بدانند خوراک فکری فرزندانشان چگونه تامین می‌شود. اینکه در ذهن فرزندان چه می‌گذرد و چه اطلاعاتی از چه مسیری به دست ایشان می‌رسد، موضوع مهمی است که خانواده باید با فرزند در تعامل و گفت‌وگو حل کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.