آگاه: پس از پیروزی انقلاب اسلامی باتوجهبه اینکه جامعه ایران درگیر اتفاقات متعددی شد، جنبش دانشجویی نیز به تبع آن وارد مراحل تازهای شد؛ جنبش دانشجویی پس از انقلاب اسلامی را میتوان رفیق جامعه مدنی و شریک جامعه سیاسی معرفی کرد که آرمانهای خود را در آرمانهای انقلاب اسلامی تحققیافته میدید و بر همین اساس بود که دانشجویان که غالبا عضو انجمنهای اسلامی دانشجویان بودند، از همان ماههای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی تاسیس و حضور در نهادهای مختلف مردمی و انقلابی را در دستورکار خود قرار میدهند و در مجموعههایی از قبیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی، جهاد دانشگاهی و... نقش موثری ایفا میکنند.
از سوی دیگر، انقلاب اسلامی باعث شد تا جریانهای مخالف با رژیم شاهنشاهی و حتی بسیاری از جریانهای فکری و سیاسی که در دهههای۴۰ و۵۰ ازسوی رژیم پهلوی سرکوب شده بودند، مجددا به صحنه منازعات سیاسی بیایند که تعدادی از آنها بهعلت تضاد ریشهای جمهوری اسلامی و حاکمیت دینی با مبانی فکری آنها، به مخالفت و مواجهه با این نظام روی آوردند. در این میان دانشگاه نیز متاثر از فضای سیاسی کشور، از آتش این خرمن در امان نماند؛ رویارویی فیزیکی، ایجاد درگیریهای مسلحانه در دانشگاهها و تبدیل دانشگاه به تریبون و پایگاه سیاسی احزاب و گروهها حاصل این تاثیر بود.
پیوند جنبش دانشجویی با مرجعیتی مبارز
آذر ۱۳۴۱ که اعتراضهای امام خمینی(ره) و سایر مراجع تقلید و نهضت آزادی نسبتبه مسئله انجمنهای ایالتی ولایتی اوج گرفت، جنبش دانشجویی با یک مرجع مبارز آشنا شد. در این زمان، بخشی از دانشجویان مذهبی برای دیدار با امامخمینی(ره) به قم رفتند و از سخنان ایشان بهرهمند شدند و با سایر مراجع و روحانیون نیز ملاقات کردند. آغاز نهضت امامخمینی(ره) آثار چشمگیری بر جنبش دانشجویی داشت: اولا، با طرح اندیشههای روشن خود، شکاف کاذب بین روحانی و دانشگاهی را کاهش داد و با ارائه دیدگاههای اصولی خود برای حفظ استقلال کشور در برابر قدرتهای خارجی، اعم از شوروی، آمریکا و انگلیس و با تاکید بر اجرای قانون اساسی و افشای سیاستهای استبدادی و خودکامه و ضداسلامی رژیم شاه و نیز طرح مشکلات اقتصادی و نابرابریهای اجتماعی و تلاش برای حفظ هویت و فرهنگ اسلامی جامعه ایران، زمینه ارتباط مناسب با دانشجویان و عامه مردم را فراهم کرد. ثانیا، بیان صریح مشکلات مردم و اتخاذ مواضع روشن و مشخص در مقابل رژیم شاه از طرف یک مرجع تقلید باعث شد که دامنه جنبش از نخبگان سیاسی و دانشجویان به تودههای مردم کشانده شود و زمینه بسیج عمومی فراهم آید. ثالثا، طرح دیدگاههای سیاسی اصولی با مبانی مذهبی از طرف امام خمینی(ره) در مقابله با رژیم شاه باعث شد که زمینه نهضت اسلامی که قبلا در دانشگاهها بر محور فعالیتهای فرهنگی رشد کرده بود، تقویت شده و خلأ رهبری سیاسی این نهضت در سطح کلان پر شود. امام خمینی(ره) طی دوران قبل از انقلاب اسلامی مجموعا ۱۲۸پیام برای دانشجویان داخل و خارج از کشور صادر کرد. بیش از ۸۰درصد این پیامها در سال ۱۳۵۶- ۱۳۵۷ ارسال شده است. در این پیامها امام خمینی(ره)، دانشگاه را پایه اصلی تحولات و ترقی کشور و تاثیرگذار در مسائل سیاسی جامعه و روند مبارزه دانستهاند؛ از اینرو توجه ویژهای به قشر دانشجو داشتهاند تا از وجود دانشجویان آگاه و فعال برای پیروزی نهضت اسلامی و پیشبرد و ترقی کشور استفاده شود. درحقیقت پیوند دانشجویان با مذهب و امامخمینی(ع) باعث شد که جنبش دانشجویی بتواند در حرکت جامعه به طرف انقلاب موثر باشد.
استقلالطلبی زمینه بروز گفتمان استکبارستیزی در دانشگاه
از مهمترین رخدادهای جنبش دانشجویی پس از انقلاب اسلامی را میتوان تسخیر سفارت آمریکا در ۱۳آبان سال۱۳۵۸ نام برد که درحقیقت نقطه تکامل مبارزه با استکبار دانشجویان مسلمان در دانشگاهها پس از ۱۶آذر سال۱۳۳۲ بود و بهنوعی میتوان از آن بهعنوان نقطه اوج گفتمان استکبارستیز جنبش دانشجویی در ایران یاد کرد که با هدف استقلالطلبی دانشجویان پس از دخالتهای متعدد دولت آمریکا در امور داخلی کشور به وقوع پیوست. این اولینبار نبود که سفارت آمریکا در تهران به اشغال درمیآمد، پیش از این در ۲۵بهمن ۱۳۵۷ (۱۴فوریه ۱۹۷۹)، یعنی سه روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ۷۵نفر از چریکهای فدایی خلق پس از درگیری مسلحانه کوتاهی که به مجروح شدن یکی از تفنگداران آمریکایی منجر شد، سفارت را به اشغال خود درآوردند. چند دقیقه بعد چریکها با وساطت نمایندگان کمیته انقلاب، بدون هرگونه تخریب و آتشسوزی، پراکنده شدند. عدهای علت این اقدام را شایعه رادیو باکو مبنی بر انتقال پروندههای ساواک به این سفارتخانه میدانند (در این بین باید به رابطه بین چریکهای فدایی خلق و سفارت شوروی که طبیعتا عطش زیادی برای داشتن آن پروندهها داشته است، توجه داشت)، عدهای دیگر علت این اقدام را زمزمه کودتای قریبالوقوعی میدانند که در خیابانهای تهران شایع شده بود و عدهای دیگر هم آن را توطئه پسماندههای ساواک و رژیم شاه برای تحتتاثیر قراردادن روابط ایران و آمریکا قلمداد میکنند. اما علت هرچه بود در این زمینه نه با امام(ره)، نه با دولت موقت و نه با هیچیک از نیروهای موجه نظام هماهنگ نشده بود و در نیت اشغالگران و اهداف آنان و نقش سفارت شوروی در این اقدام ابهامهای تردیدبرانگیز جدی وجود داشت. به همین خاطر با حضور نیروهای کمیته و همچنین ابراهیم یزدی، معاون نخستوزیر و نماینده دولت موقت، از سفیر آمریکا عذرخواهی شد و سفارت در اختیار وی قرار گرفت. اما ۱۳آبان ۱۳۵۸ شرایط تفاوت داشت. پس از تسخیر سفارت، دانشجویان که خود را دانشجویان مسلمان پیرو خط امام مینامیدند، با صدور بیانیههایی به تشریح علل، انگیزهها و چگونگی انجام این اقدام انقلابی پرداختند. در یکی از اولین بیانیهها آمده است: «ما دانشجویان مسلمان پیرو خط امام(ره) از موضع قاطعانه امام در مقابل آمریکای جنایتکار بهمنظور اعتراض به دسیسههای امپریالیستی و صهیونیستی، سفارت جاسوسی آمریکا در تهران را به تصرف درآوردیم تا اعتراض خود را به گوش جهانیان برسانیم.» بر همین اساس میتوان مشاهده کرد که خواستههای دانشجویان از ابتدا تا زمانی که این موضوع حل و فصل شد، تغییرات زیادی داشت اما اصلیترین خواسته آنها که عبارت بود از «دخالت نکردن ایالاتمتحده در امور داخلی ایران» رسما و با صراحت تمام همواره ثابت ماند.
انقلاب فرهنگی و ضرورت تحول بنیادین در دانشگاه
اتفاق مهم دیگر این دوران، انقلاب فرهنگی است که یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و بهدلیل تداوم وضعیت ناهنجار مراکز آموزش عالی و ضدیت آشکار و اساسی فرهنگ محتوا و نظام حاکم بر آنها با ارزشهای انقلاب اسلامی، دانشجویان مسلمان را بر آن داشت تا در پی چارهجویی برای دگرگون ساختن آن برآیند. پیام نوروزی امامخمینی(ره) در سال۱۳۵۹ که ایجاد انقلاب اساسی در تمام دانشگاهها در بند یازدهم آن ذکر شده بود، ضرورت تحول عمیق و بنیادین در نظام آموزش عالی کشور و جهت آن را بیان کرد و انگیزه آغاز انقلاب فرهنگی را در نیروهای اسلامی دانشجویی بارور ساخت. انبوه نارساییها و عمق انحرافات و خرابیها آنچنان زیاد بود که جز با توقف نظام دانشگاهی و پیریزی اساسی دانشگاه اسلامی درمان آن غیرممکن بود؛ ازاینرو حرکت انقلاب فرهنگی ازسوی انجمنهای اسلامی دانشجویان آغاز شد و پس از مدتی با فرمان امامخمینی(ره)، فعالیتهای پیریزی و تدوین ابعاد مختلف نظام آموزشی کشور در ستاد انقلاب فرهنگی متمرکز شد. براین اساس دانشگاهها دو سال تعطیل شد تا اینکه در دی سال۱۳۶۰ امام(ره) طی حکمی، دستور بازگشایی مجدد دانشگاهها را صادر کردند.
دفتر تحکیم وحدت و انسجام جریان اسلامگرا
اما مهمترین گزاره انقلاب و به تبع آن فضای حاکم بر جامعه و دانشگاه در انتهای دهه۵۰ و ابتدای دهه۶۰، بازگشت به فطرت و در نتیجه رشد و نهادینه شدن نگاه صحیح به اسلام در ابعاد فردی و اجتماعی بود. جریان اسلامگرا در دانشگاهها در تقابل با جریانهای چپ (کمونیست، مارکسیست و...) و چپگرا (التقاط اسلام و سوسیالیسم نظیر سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و...) و جریان راست و التقاط لیبرالی و همچنین نگاه حداقلی و فردی به اسلام (نظیر نهضت آزادی، جبهه ملی، انجمن حجتیه و...) در آن دوران در انجمنهای اسلامی دانشجویان سازمان یافت که با نگاه مساعد امام خمینی(ره) به این مجموعه دانشجویی و سخنان ایشان در جمع دانشجویان و جمله تاریخی «بروید تحکیم وحدت کنید» باعث شد در شهریور سال۱۳۵۹ این دانشجویان با نام «اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور» (دفتر تحکیم وحدت) به فعالیت خود چهرهای منسجمتر ببخشند.
جناحی شدن و انشقاق در جنبش دانشجویی
طی سالهای دهه۶۰ به علت شرایط جنگ و بهعلت رکود منازعات سیاسی، حرکتهای دانشجویی در عرصه سیاسی نمود چندانی نداشت و تنها واقعه مهم و گفتمانی در این دوران را میتوان در اواسط این دهه و تشکیل دو جناح موسوم به راست و چپ در کشور جست وجو کرد که به تبع آن، در دانشگاهها غالب اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان با گرایش به سمت جناح چپ سیاسی تا پایان جنگ به فعالیت خود در دانشگاه ادامه دادند و بهعنوان تنها پرچمدار جنبش دانشجویی مسلمان بروز و ظهور بیرونی داشتند؛ البته بهدلیل همین گرایش سیاسی برخی از اعضای این انجمنها -که در اقلیت بودند- از انجمنهای اسلامی خارج شدند. در واکنش به اقدام جناحی دفتر تحکیم وحدت، تعدادی از دانشجویان نیز اقدام به تشکیل «اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان» کردند که دارای گرایش هایی به جناح راست سیاسی بود.
سازماندهی تفکر بسیجی در دانشگاه
در آذر سال۱۳۶۷ امام خمینی(ره) به مناسبت هفته بسیج و همزمان با اولین سال پایان جنگ تحمیلی از ضرورت تشکیل بسیج دانشجویی و طلبه، سخن گفت و آن را ضروریترین تشکل دانست. ایشان ارائه چارچوبهای اسلام ناب، مبارزه با تحجر، پولپرستی و اشرافیت، تفکر برای تشکیل حکومت بزرگ اسلامی، گسترش بسیج به کل دنیا، حفظ گفتمان نه شرقی، نه غربی را ازجمله هدفهای بسیج دانشجو و طلبه عنوان کرد که ابتدا بهصورت خودجوش و برای اولینبار ازسوی دانشجویان در دانشگاه امام صادق(ع) تشکیل شد.
جنبشهای دانشجویی در دیدگاه مقام رهبری
رهبر انقلاب در دیدار رمضانی با دانشجویان در سال گذشته گفتهاند: «نظر قطعی و حتمی من این است: فعالیتهای دانشجویی مثل خود دانشجو یک فرصت است برای کشور. اینکه حالا بعضیها از فعالیتهای دانشجویی یا هر جور فعالیتی که [انجام میشود] ــ البته فعالیت سالم؛ حالا به بعضی از آفتهایش اشاره میکنم ــ ممکن است احساس تهدید بکنند، اشتباه میکنند؛ فعالیت دانشجویی برای کشور یک فرصت است؛ مطالبات دانشجویی فرصت است؛ زبان دانشجو فرصت است؛ این احساس مسئولیتی که دانشجوها درباره حوادث کشور میکنند، فرصت است. اینکه شما میآیید اینجا با شور و شوق و اهتمام، فلان اشکال را ذکر میکنید، این یک فرصت است برای کشور، این یک ارزش است برای کشور. شوقی که جامعه دانشجویی و جوان دانشجو برای برطرف کردن نابسامانیها دارند، یک فرصت است.
حضور شورانگیز دانشجوها در حوادث گوناگون، چه در حوادث طبیعی، چه در حوادث سیاسی مثل همین راهپیماییها ــ قدس، بیستودوم بهمن و امثال اینها ــ همه اینها فرصتهای مهمی است. اظهار نظرها در مسائل سیاسی، اقتصادی، در برخی تصمیمها، اینها فرصت است. این اظهار نظرها فرصت است. نمیگویم درست است؛ حواستان باشد. ممکن است بعضیاش درست باشد، بعضیاش هم درست نباشد، اما خود نفس اظهارنظر، فکر کردن، روی مسئله اندیشیدن، این یک فرصت است برای کشور. البته آفاتی هم دارد؛ فعالیت دانشجویی نباید دچار آفات بشود؛ مواظب باشید.»
(۲۹/۰۱/۱۴۰۲)
مروری بر جنبش دانشجویان حامی مقاومت در آمریکا
همزمان با اوجگیری تجمعات ضدصهیونیستی در غرب تظاهرات همبستگی با فلسطین در دانشگاههای آمریکا باوجود همه سرکوبها و اتهامزنیها رو به گسترش گذاشت و به بسیاری از کشورهای جهان ازجمله کشورهای اروپایی نیز سرایت کرد. دانشجویان معترض آمریکایی، از دانشگاه کلمبیا گرفته تا سایر دانشگاههای آمریکا، عزم خود را برای دستیابی به خواستههای خود مبنی بر توقف همکاری علمی با دانشگاههای رژیم صهیونیستی اسراییل نشان دادهاند. نکته قابلتوجه این است که جنبش همبستگی با فلسطین و فلسطینیها در دانشگاههای آمریکا ریشه تاریخی طولانی دارد و به قبل از اشغال فلسطین و اعلامیه تشکیل رژیم اسرائیل در سال۱۹۴۸ ازسوی جنبش صهیونیسم بازمیگردد.
وعده بالفور
در سال۱۹۱۷، پس از آنکه «آرتور بالفور»، وزیر امورخارجه وقت انگلیس، وعده خود را به یهودیان مبنی بر ایجاد وطنی قومی برای آنها در فلسطین اعلام کرد، اعتراضات گستردهای در دانشگاههای آمریکا علیه آنچه امروز بهعنوان «اعلامیه بالفور» معروف است، انجام شد. دانشجویان عرب و آمریکایی در آن زمان در دانشگاهها تظاهرات و یک «سازمان فلسطینی ضد صهیونیسم» را تاسیس کردند که بعدها نام آن به «اتحادیه ملی فلسطین» و سپس «اتحادیه ملی عرب» تغییر یافت. اما این پایان کار نبود، بلکه به موازات تاسیس سازمان فلسطینی ضد صهیونیسم، جنبش دیگری نیز در حمایت از فلسطین در سال۱۹۲۱، یعنی بیش از ۱۰۰سال پیش، در دانشگاههای آمریکا تشکیل شد. دانشجویان عضو این جنبش در آن زمان در اعتراض به حمایت آمریکا از گروهها و باندهای جنایتکار صهیونیستی در فلسطین مقابل ساختمان کنگره آمریکا تجمع کرده و دست به تظاهرات زدند.
پیش از نکبت ۱۹۴۸
در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، آواره کردن فلسطینیها و بهدنبال آن مهاجرت شماری از آنها از فلسطین به ایالاتمتحده افزایش یافت. این موضوع باعث شد، دانشگاههای آمریکا گروه زیادی از دانشجویان عرب ازجمله فلسطینی را برای ادامه تحصیل جذب کنند. این دانشجویان عرب و فلسطینی نقش بسیار مهمی در آگاهسازی و بیداری دانشجویان آمریکایی نسبتبه خطر استعمار انگلیس و تلاش این کشور برای تاسیس کشوری یهودی – صهیونیستی برای یهودیان و آواره کردن فلسطینیها، یعنی صاحبان اصلی این سرزمین ایفا کردند. پس از شکست سال۱۹۶۷ فلسطینیها از رژیم اسراییل، دانشجویان فلسطینی دانشگاههای آمریکا نقش برجستهای در شکلگیری اعتراضات تاریخی علیه جنگ ویتنام در دهه۱۹۶۰ داشتند. «نورا باروز فریدمن» نویسنده آمریکایی در یکی از تالیفات خویش با عنوان «در قدرت ما: دانشجویان آمریکایی برای عدالت در فلسطین سازمان مییابند» مینویسد که در دهه۱۹۶۰ جنبش فلسطینی گستردهای در میان دانشجویان وجود داشت. آنها به همین منظور گروهی تحتعنوان «آزادسازی فلسطین» را تشکیل دادند. پس از شکست اعراب از رژیم اسراییل در سال۱۹۶۷ و آغاز دور جدیدی از بیرون راندن و آوارگی فلسطینیها، گروههای جدیدی از آوارگان وارد ایالاتمتحده شدند و حضور فلسطینیها بهویژه در دانشگاههای آمریکا افزایش یافت.
گسترش و توسعه جنبشهای دانشجویی
جنبش دانشجویی آمریکا با شروع دهه۱۹۷۰، حضور فلسطینیها در ایالاتمتحده به شکل چشمگیری توسعه و گسترش یافت و بالطبع یکی از نمودهای این حضور دانشگاهها بود. در مدت کوتاهی، چندین گروه دانشجویی با هدف اساسی فعالیت برای فلسطین تشکیل شد که ازجمله آنها میتوان به «سازمان دانشجویان عرب»، «اتحادیه عمومی دانشجویان فلسطینی» و «انجمن فارغالتحصیلان دانشگاههای عربی-آمریکایی» اشاره کرد که تشکل دانشجویی اخیر ازسوی «ادوارد سعید»، اندیشمند فقید فلسطینی-آمریکایی تاسیس شد. جنبش دانشجویی آمریکا به فعالیت خود ادامه داد و با هر رویداد مهمی که رخ میداد، مانند جنگ اکتبر ۱۹۷۳، حمله به بیروت در سال۱۹۸۲ و انتفاضه اول فلسطینیها در سال۱۹۸۷ بر دامنه و گسترده فعالیتهای خود میافزود. این جنبش در دور جدید فعالیتهایش تنها به حمایت از فلسطین و فلسطینیها اکتفا نکرد، بلکه همبستگی خود را با آفریقای جنوبی در مبارزهاش علیه آپارتاید نیز اعلام کرد که در دهه۱۹۸۰ اعلام موجودیت کرده بود.
«اسلو» و بازنگری در ساختار جنبشهای دانشجویی
توافقنامه صلح بین سازمان آزادیبخش فلسطین و رژیم صهیونیستی در سال۱۹۹۳ که به توافقنامه «اسلو» معروف شد، ضربهای به جنبشهای دانشجویی حامی فلسطین در دانشگاههای آمریکا بود. پس از امضای این توافقنامه فشارها و اعمال محدودیتها برای همبستگی با فلسطین و حمایت از فلسطینیها ازسوی دولتهای آمریکا آغاز شد و هم زمان با تشدید این فشارها و محدودیتها اصطلاح مبالغهآمیز «یهودستیزی» ابداع شد تا اتهام آن به هر جنبشی وارد شود که رژیم صهیونیستی و اشغالگریاش در فلسطین را رد میکرد. همراستا با تشدید فشارها و سرکوبها، دانشجویان فلسطینیالاصل ایالاتمتحده و دانشجویان آمریکایی حامی قضیه فلسطینی نیز اقدام به بازنگری در تشکلهای خود و تغییر شکل و ماهیت جنبشهای دانشجویی در دانشگاهها کردند. در این راستا، طی سالهای گذشته جنبش «دانشجویان برای عدالت در فلسطین» تشکیل شد. این جنبش اغلب هماهنگیها و سازماندهیها برای برگزاری تظاهرات و تجمعات دانشجویی اعتراضآمیز بهویژه پس از تجاوزات رژیم صهیونیستی به نوار غزه از ۷اکتبر گذشته را آغاز کرد، اعتراضاتی که همچنان ادامه دارد و هر روز بر گستره آن افزوده میشود.
شیطنتهای گسترده و اتهامات بیسابقه
دانشجویان حامی فلسطینیها با اتهامات شیطنتهای گسترده و اتهامات بیسابقهای در اعتراضات اخیر مواجه هستند، ازجمله این اتهامات، متهم کردن آنها به «یهودستیزی» و دشمنی و خصومتورزی با یهودیان آمریکایی است. «الن گرانبرگ»، رئیس دانشگاه جورج واشنگتن، ازجمله افرادی بود که با وارد کردن چنین اتهاماتی به دانشجویان معترض این دانشگاه تلاش کرد، آنها را از ادامه اعتراضات و همکاری با دیگر دانشجویان معترض بازدارد. گرانبرگ میگوید دانشجویانی که شعارهایی مانند «توقف نسلکشی فلسطینیها ازسوی صهیونیستها»، «افتخار از آن شهدای ماست» و «آزادسازی فلسطین از رودخانه تا دریا» را سر میدهند، «یهودستیز» هستند و او حضور چنین دانشجویانی را در دانشگاه جورج واشنگتن قاطعانه رد میکند. اما با همه این اتهامات و اعمال فشارها و تشدید سرکوبگریها دانشجویان آمریکایی همچنان بر ادامه اعتراضات خود تا دست یافتن به خواستههایشان تاکید دارند.
«سرکوب ادامه دارد»
در روزهای گذشته رئیسجمهور آمریکا در راستای سیاست سرکوبگرانه و ضد آزادی بیان در داخل دانشگاههای آمریکا، بازداشت محمود خلیل، فعال فلسطینی و یکی از برجستهترین رهبران جنبشهای دانشجویی حامی فلسطین در دانشگاه کلمبیا را اعلام کرد.العالم دراینباره مینویسد، دولت ترامپ، تهدید کرده که بازداشت این افراد همچنان ادامه دارد و حتی ممکن است برخی دانشجویان حامی فلسطین اخراج شوند. ادامه این سیاست، نگرانی روزافزون نهادهای آموزشی و آکادمیک آمریکا را درباره آزادی بیان بهدنبال داشته است و در این بین، دانشجویان عرب و مسلمان، هدف اصلی این سرکوبگری هستند. ناظران این سیاستها را چالشی اساسی برای استقلال دانشگاههای آمریکا میدانند. بازداشت خلیل، خشم گسترده دانشجویان را به دنبال داشته است؛ بهطوریکه هزاران دانشجو در اعتراض به این اقدام دست به تظاهرات زده و اعلام کردند که این قبیل اقدامات مانع ادامه دفاع از آرمان فلسطین و آزادیبیان در دانشگاهها نخواهد شد. ناظران شکلگیری این موج جدید از تحرکات دانشجویی را بیانگر اصرار جوانان آمریکایی بر مقابله با سیاست های سرکوبگرانه دولت میدانند. شکلگیری این اعتراضات حکایت از این دارد که برخورد سرکوبگرانه دولت آمریکا با حامیان فلسطین، به جای سرکوب تحرکات ضداسراییلی دانشجویان، باعث تقویت و گسترش هر چه بیشتر آنها خواهد شد. ترامپ در بیانیهای خلیل را «دانشجوی بیگانه افراطی حامی حماس» توصیف و تهدید کرد که وی اولین دانشجوی بازداشتی است و بازداشتها ادامه دارد. وی در این بیانیه از احتمال تشدید فشارهای امنیتی علیه جنبشهای دانشجویی حمایت از فلسطین در داخل دانشگاههای آمریکا پرده برداشت. ترامپ دانشجویان معترض در دانشگاه کلمبیا و دیگر موسسات آموزشی را «حامیان تروریسم» و «سامیستیز» دانست و حضور آنها در دانشگاههای آمریکا را «ناقض منافع ملی» دانست. دیروز پس از بازداشت خلیل، دانشجویان حامی فلسطین در شهر نیویورک در اعتراض به این اقدام تظاهرات کردند.
نظر شما