آگاه: آفت امروز کشور فرهنگ خودنمایی و بلاگری است و متاسفانه سامانه تحلیل‌ بخشی از جامعه حزب‌اللهی نیز به دست این گروه افتاده است؛ از بلاگرهای مرتبط با حوزه مجلس گرفته تا بلاگرهای استادنما و منبرنشین که گویا جز جلب لایک و توجه کاذب، دغدغه‌ای ندارند؛ بلاگرهایی که بدون درک عمیق از مسائل کشورداری، نظامی و روابط بین‌الملل، صبح تا شب به «کُری‌خوانی» سیاسی و تخریب بی‌رویه مشغول‌اند و تنها به‌دنبال افزایش لایک و بازدید هستند. موضوعات مهم و حیاتی کشور به جدال‌های پیش‌پاافتاده‌ای تقلیل یافته که بیشتر شبیه به رقابت هواداران دو تیم فوتبال است. سطح فهم از سیاست و ملاحظات بین‌المللی آنچنان تنزل کرده که به بریده‌ ویدیوهای ۹۰ثانیه‌ای شبکه اجتماعی محدود شده است. اینکه بخشی از جوانان حزب‌اللهی سخنان ولی خود را درک نمی‌کنند، پدیده‌ای ناگهانی و یک‌روزه نیست. این روند از زمانی آغاز شد که شخصیت‌های برجسته، تاثیرگذار و مراجع فکری حزب‌الله به‌تدریج تضعیف و تخریب شدند و بلاگرهای شبکه‌هایی مانند ایتا جایگزین این چهره‌ها و نخبگان حزب‌الله شدند. با تغییر مرجعیت فکری، به‌آرامی افراد منصوب و نزدیکان رهبری و حتی قهرمانی ملی مانند شهید حاج قاسم سلیمانی در دوران حیاتش نیز هدف این هجمه‌ها قرار گرفت؛ از یادمان نرفته که به‌خاطر همراهی شهید سلیمانی با مواضع صحیح رییس‌جمهور وقت او را با ابوموسی اشعری همتراز کرده بودند یا جایی دیگر شهید امیرعبداللهیان را دست‌نشانده ظریف می‌خواندند. در این فضا، مسائل حیاتی نظام به بحث‌های کم‌اهمیت تنزل یافته و حقیقت‌گویی جای خود را به جنجال‌سازی‌های بی‌اساس داده است. این جریان، با پنهان‌کردن واقعیت‌های ناخوشایند و تبلیغ روایت‌های موردپسند دنبال‌کنندگانشان، نه‌تنها اعتبار گفتمان انقلاب را خدشه‌دار می‌کند، بلکه با دامن‌زدن به اختلافات، حاکمیت ملی را تضعیف می‌کند؛ چراکه در عصر لایک و ری‌توییت، حقیقت قربانی جذابیت‌های دروغین می‌شود.   سخنان اخیر رهبر انقلاب در جمع دانشجویان، هشداری صریح به این نگرش انحرافی بود. ایشان بر تفاوت میان «نقد مسئولانه» و «تخریب مغرضانه» تأاکید کردند و فرمودند: که وقتی انتقاد می‌کنید، مراقب باشید به متهم‌سازی تبدیل نشود. سوال کردن مجاز است اما به شرطی که طرف مقابل فرصت پاسخ داشته باشد. گفتند که انتقاد سازنده چهارچوب‌هایی مشخص دارد: پرهیز از شبهه‌پراکنی در مسائل امنیتی، احترام به نهادها و شخصیت‌ها، و جلوگیری از القای بن‌بست در افکار عمومی. برای نجات گفتمان انقلاب از این انحراف، اقدامات زیر ضروری به نظر می‌رسد:  اول شناسایی و مقابله با هسته‌های فکری نفوذی با ظاهر و ادبیات حزب‌اللهی و بعد از آن تقویت نهادهای تحلیلی متعهد و معتبر: خلأهای فکری جامعه باید با تحلیل‌های عمیق و اصولی پر شود و از همه اینها مهم‌تر، ترویج تحلیل مبتنی بر بیانات رهبری باید سرلوحه کار قرار گیرد تا نظرات سلیقه‌ای و هیجان‌محور جای خود را به گفتمان اصیل انقلابی دهد. 
حفظ گفتمان اصیل انقلاب وظیفه‌ای همگانی است که تنها با تکیه بر رهنمودهای رهبری و دوری از جنجال‌های تخریب‌گر ممکن می‌شود. تنها با این رویکرد می‌توان از انحراف ایدئولوژیک جلوگیری کرد و پایه‌های فکری و عملی نظام را استحکام بخشید. وقت آن است که علیه فرهنگ بلاگری و اینفلوئنسری در سیاست بایستیم.