۲۷ فروردین ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۹
کد خبر: ۱۲٬۲۱۲

در تحلیل سیاست خارجی جمهوری‌اسلامی ایران، یک نکته اساسی و متفاوت نسبت به سایر الگوهای حکمرانی در جهان وجود دارد و آن نقش بی‌بدیل و تعیین‌کننده «مردم» در این عرصه است. این جایگاه ویژه، نه یک شعار بلکه حقیقتی جاری در نظام تصمیم‌گیری است که همواره در بیانات رهبر انقلاب‌اسلامی مورد تاکید قرار گرفته و در عمل نیز به‌عنوان رکن اصلی مدیریت کشور، به‌خصوص در شرایط جنگ ترکیبی، نقش‌آفرینی‌کرده است.

سیاست ‌خارجی مردمی

آگاه: رهبرانقلاب در توصیف اهمیت مردم، بارها بر این نکته تصریح فرموده‌اند که: «مردم در جمهوری‌اسلامی، فقط تماشاگر نیستند، عنصر اصلی و تعیین‌کننده‌اند.» این جمله، کلیدواژه‌ای مهم برای درک چرایی موفقیت سیاست‌خارجی ایران در مواجهه با بحران‌های پیچیده و تهدیدهای دشمن است؛ به‌ویژه در دوران جنگ ترکیبی، که دشمن تلاش دارد تمام ارکان قدرت یک ملت را مورد هدف قرار دهد و به‌زعم خود، «فاصله‌ حاکمیت و مردم» را ایجاد یا تشدید کند.

سیاست ‌خارجی مردمی

مردم،ستون فقرات مقاومت در سیاست ‌خارجی
جنگ ترکیبی، در ذات خود فراتر از مرزهای نظامی و دیپلماتیک است؛ زیرا مستقیما به سراغ اراده و ذهنیت مردم یک جامعه می‌رود. دشمن با ابزارهای رسانه‌ای، تحریم‌های اقتصادی، عملیات روانی، فشارهای اجتماعی و سیاسی، سعی می‌کند این تصور را در میان مردم ایجاد کند که نظام‌اسلامی توان مدیریت شرایط را ندارد و راهی جز تسلیم در برابر سلطه وجود ندارد.
در چنین صحنه‌ای، مدیریت حکیمانه رهبرانقلاب، به‌جای استفاده ابزاری و لحظه‌ای از احساسات مردم، بر «افزایش آگاهی، استحکام اعتماد، و مشارکت حقیقی مردم» استوار است. ایشان در تبیین نقش مردم در سیاست خارجی، بیان روشنی دارند: «اگر مردم در صحنه باشند، هیچ قدرتی در دنیا نمی‌تواند این کشور را تسلیم کند.»
این گزاره به‌خوبی نشان می‌دهد که در نظام مدیریت جنگ ترکیبی، عنصر مردم یک نقش راهبردی دارد؛ نقشی که رهبری آن را نه با شعار، بلکه با تکیه بر واقعیت‌های جامعه و صحنه‌ی میدان، به فعالیت می‌رسانند.

مردم در جنگ ترکیبی؛ هدف دشمن، فرصت نظام
در طراحی دشمن، جنگ ترکیبی همواره با هدف ضربه به روحیه ملی و ایجاد یأس در دل مردم طراحی می‌شود. فشار اقتصادی، تحریم، عملیات روانی و جنگ رسانه‌ای، بخش‌هایی از این پازل هستند که قرار است نتیجه نهایی آن «ناامیدی مردم» و در نهایت «تسلیم نظام» باشد.
اما نکته قابل‌تأمل این است که رهبری، در برابر این سناریو، مسیر متفاوتی را دنبال کرده‌اند. ایشان با درک عمیق از اقتضائات شرایط، بر استفاده از ظرفیت مردم به‌عنوان ضدحمله به دشمن تاکید می‌کنند؛ یعنی همان‌جایی که دشمن تصور می‌کند مردم ضعیف شده‌اند، رهبری با «تقویت روحیه مقاومت، روشنگری، و شفاف‌سازی نقشه دشمن» مردم را به‌عنوان بزرگ‌ترین پشتوانه سیاست‌ خارجی و امنیت ملی وارد صحنه می‌کنند.
به تعبیر رهبر انقلاب: «ملت ایران ملتی زنده است؛ هرجا که نیاز باشد، وارد میدان می‌شود و این رمز شکست‌ناپذیری این ملت است.»

بهره‌برداری هوشمندانه به نفع خود مردم
نکته مهم در مدیریت این عرصه آن است که حضور مردم، صرفا برای پیشبرد سیاست‌های مقطعی و سطحی نبوده، بلکه دقیقا به نفع خود مردم تعریف شده است. مقاومت اقتصادی در برابر تحریم، همراهی در عرصه‌های سیاسی و دیپلماتیک، مشارکت در انتخابات و صحنه‌های حساس ملی، نه فقط با هدف عبور نظام از بحران، بلکه برای تثبیت منافع ملت و افزایش اقتدار کشور بوده است. از این‌رو مردم نه‌تنها مخاطب اصلی سیاست‌های داخلی، بلکه عنصر فعال و محور اصلی در تحقق سیاست خارجی بوده‌اند. اگر در پرونده‌هایی مانند توافق هسته‌ای، دفاع از محور مقاومت در منطقه، یا مقابله با فشارهای بین‌المللی، دشمن با مانع جدی روبه‌رو شده، این مانع همان اعتماد و همراهی مردم با هدایت رهبری بوده است.

مردم؛ پشتوانه اصلی در مقابل دشمنی مستمر
در مدیریت رهبری، حفظ این سرمایه اجتماعی یک اصل غیرقابل جایگزین است؛ به همین‌دلیل در تمام مراحل، تبیین و روشنگری درباره صحنه واقعی نبرد، بخش مهمی از مدیریت افکار عمومی را تشکیل داده است. به همین‌دلیل است که ایشان در مهم‌ترین مقاطع، نظیر دوران تحریم‌های شدید، صریح و شفاف مردم را در جریان شرایط قرار داده‌اند: «واقعیت‌ها را با مردم در میان بگذارید؛ مردم وقتی حقیقت را بدانند، تحمل می‌کنند و مقاومت می‌کنند.»
این رویکرد، نشان می‌دهد که مردم در نگاه رهبری، نه وسیله بلکه هدف هستند؛ سیاست خارجی و مدیریت جنگ ترکیبی نیز در نهایت با تکیه بر مردم و به نفع مردم پیش می‌رود.

سیاست خارجی مردمی، نه حکومتی
در نهایت، سیاست خارجی جمهوری‌اسلامی، همان‌گونه که در قانون‌اساسی بر پایه «استقلال، عزت، حکمت و مصلحت» بنا شده، در میدان عمل با محوریت مردم اداره می‌شود. رهبری با شناخت عمیق از نقش مردم در عرصه قدرت ملی، همواره بر این نکته تاکید دارند که پیروزی در جنگ ترکیبی تنها زمانی ممکن است که «ملت در صحنه باشد.»
در این مسیر، نه بهره‌برداری تبلیغاتی، نه نمایش ظاهری و نه استفاده مقطعی از مردم، بلکه اعتماد متقابل، مشارکت واقعی و باور به توانایی ملت، محور مدیریت بوده است؛ همین عنصر، سیاست خارجی جمهوری‌اسلامی را در مواجهه با چالش‌ها، به‌ویژه در جنگ ترکیبی با آمریکا، به الگویی مقاوم و پیش‌برنده تبدیل‌کرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.