آگاه: «نان» از ابتداییترین کلماتی است که محصلان در سالهای ابتدایی مدرسه یاد میگیرند؛ در زندگی روزمره هم جزو نیازهای اولیه همه ماست. اما در فرهنگ ایرانی «نان» فقط یک معنای ساده به عنوان یک ماده غذایی ندارد و چیزی فراتر از این حرفهاست.
به گزارش آگاه، «نان» همانطور که یک ماده غذایی غنی است در فرهنگ ایرانی هم یک معنای غنی و معانی متعددی فراتر از معنای ابتداییاش دارد؛ بهعنوانمثال در بسیاری از تعابیر و ضربالمثلها از این واژه استفاده میشود. مانند نان به هم قرضدادن، نان کسی را آجر کردن، نان خود را حلال کردن، نان را به نرخ روز خوردن و حیف نان که کنایه از وجود مهمل و بیکار است. همچنین در بسیاری از گفتوگوها از معانی استعاری «نان» که استعاره از برکت است، استفاده میشود. اما مخرج مشترک همه این حرفها درباره نان یک چیز است و آن هم اینکه در فرهنگ ایرانی «نان» مقدس است و حرمت دارد. به همین دلیل هم گاهی در صحبتهای عامیانه و روزمره مورد قسم واقع میشود و یک فرد برای اینکه ثابت کند حرفش درست است به «نان» قسم میخورد. علاوهبر این تقدس لفظی، در رفتار با نان، نوعی رفتار احترامآمیز صورت میگیرد. بهطوریکه تا حد ممکن «نان» دور ریخته نمیشود و هرکسی بنا به مدل خودش با مانده نان رفتار میکند یا مردم اگر تکه نانی را در کف پیادهرو ببینند، آن را با احترام برداشته و در جایی قرار میدهند که زیر پا قرار نگیرد.
وقتی «نان» فراتر از یک ماده غذایی است
جمالزاده، در فرهنگ لغات عامیانه در مورد نان نوشته است: مردم توانستهاند در زبان کوچه و بازار، باتوجهبه اهمیتی که نان در مدیریت اقتصادی و حیات اجتماعی دارد، نقشی که در فرآیند زندگی فردی و اجتماعی ایفا میکند و در ارتباط با روابطی که انسانها با هم برقرار میکنند، با کلمه «نان» ترکیبات و جملات گویا و پر معنایی بسازند که استفاده از هر کدام از آنها در جای خود تعبیر خاص خود را دارند. نمونههایی از آنها عبارت است از: «نانآور»: متکفل مخارج خانواده که غالبا به پدر، برادر یا فرزندی اطلاق میشود که مخارج کسان و بستگان خود را میپردازد. «نانرسان»: کسی که میکوشد تا زمینه درآمد برای کسی فراهم کند. «نانبُر»: متضاد نانرسان، کسی که میکوشد تا درآمد مردم را از بین ببرد و راه عایدی و نفع آنان را قطع کند. «نان پختن برای کسی»: برای کسی مایهگرفتن، اسباب مسئولیت کسی شدن و او را گناهکار قلمدادکردن یا تقصیر وی را افشا و برملاکردن. «نان کسی آجر شدن»: ازبینرفتن ممر معاش. «نان کسی را آجر کردن»: راه استفاده و در آمد کسی را سد کردن، کار کسی را از او گرفتن، ازبینبردن ممر معاش کسی. «نان توی دامن کسی گذاشتن»: کاری را برای کسی تکه گرفتن. مسئولیتی به عهده کسی گذاشتن. درصورتیکه بخواهند از آن با لحن اعتراض و از روی نارضایتی یاد کنند، میگویند: این نان را فلانی توی دامن ما گذاشت. «نانخور»: افراد عائله، کسانی که تحتتکفل یک نفر هستند. افرادی که مخارجشان به عهده یک سرپرست است (زن، فرزند، برادر و خواهر کوچک، پدر و مادر تهیدست و ازکارافتاده). «ناندانی»: محل کسب، ممر عایدی و اعاشه. «نانرسان»: کسی که همواره مایل است نفعی به کسی برساند و درآمدی برای اشخاص ایجاد کند. «نان کردن»: منفعت کردن، صرف داشتن، کل در آمد و استفاده حاصل از یک کار. مثلا گفته میشود این خانهای که برای فلان شخص ساختم، روی هم دههزار تومان برایم نان کرد. «نانِ آبدار»: (شغل…، پُست…) کار با منفعت و دارای استفاده بسیار.
با این حساب مشخص شد که «نان» در فرهنگ ایرانی یک پیشینه غنی دارد؛ اما به نظر میرسد گذر تند و سریع زمانه و مدرنشدن همه چیز، یقه نان را هم گرفته و این فرهنگ کمکم در حال تغییر است و ممکن است در چند دهه آینده «نان» دیگر معنای امروز را نداشته باشد و به یک مفهوم نوستالژیک تبدیل شود.
آیا بیکریها جای نانوایی را میگیرند؟
با تغییر سبک زندگی و فرهنگ غذایی که متاثر از کشورهای غربی است، فرهنگ نان خریدن و نان خوردن در ایران هم تغییر کرده و این روزها شاهد نانواییهایی هستیم که معنای نانوایی تنوردار ندارند، بلکه معادل «bakery» هستند. به بیان دیگر این روزها نانفروشیها دارند خیلی آهسته و آرام جای نانواییها را میگیرند. البته هنوز در همهجا فراگیر نشده و جرقه آغاز آن در بخشهایی از پایتخت زده شده، اما در شهرستانها و روستاها همچنان نانوایی شلوغ و با صف دو رودراز مشغول پختوپز هستند. البته در مقایسه با سالهای قبل میزان استفاده از نانهای سنتی کمتر شده است و اگر در منطقه یا شهری نانفروشی مدرن هم نباشد، امروزه بسیاری از سوپرمارکتهای انواعواقسام نانهای کارخانهای مثل تُست، غلات، سبوس و امثال اینها که همگی برآمده از فرهنگ غذایی مدرن است را دارند و مشتری این نانها کم هم نیست؛ بهخصوص که در بسیاری از رژیمهای غذایی، خوردن این نانها توصیه میشود.
سئوالی که در این میان مطرح میشود این است که آیا باید از این تغییر الگو ترسید و آن را نفی کرد؟ به نظر میرسد گریزی از تغییر و تحول نیست و نمیتوان انتظار داشت که سبک و شیوه خوردوخوراک یک ملت در طول سالها تغییر نکند؛ اما انتظاری که میتوان داشت این است که تلاش شود تا پیشینه و فرهنگ غنی واژگان با ارزشی چون آبونان در ایران حفظ و به آن به چشم یک میراث نگاه شود و نه فقط یک ماده خوراکی؛ خوشبختانه «نان» به معنای کلاسیکش از آن دسته موضوعات است که نمیتوان گفت در معرض نابودی است و در آینده شاهد ازبینرفتن آن خواهیم بود، چون همیشه مصرفکنندگان خود را دارد. اما همزمان با حفظ بخش فیزیکیاش باید حواسمان به حفظ فرهنگ و پیشینه فرهنگیاش باشد؛ نانهایی که بهتازگی وارد سبد غذایی ما شدند، ممکن است طرفدار زیاد داشته باشند؛ اما متعلق به فرهنگ دیگری هستند و حضور پررنگ این نوع نانها نباید باعث شود که پیشینه و معنای غنی فرهنگی نان در ایران را از یاد ببریم.
هنوز در بسیاری از شهر و روستاهای کشورمان، در مراسمهای مختلف اعم از عزا و عروسی از «نان» به عنوان یکی از ابزار بهجاآوردن آداب و رسوم استفاده میشود و این یعنی جان فرهنگ ایرانی با نان درآمیخته است.
«موزه ملی نان» احداث میشود
همزمان با روز ملی نان و گندم، جزئیات پروژه اجرایی احداث «موزه ملی نان» که برای نخستینبار در کشور توسط گروهی از معماران جوان طراحی شده است، از سوی سرپرست این گروه معماری تشریح شد.
علیرضا جباریزادگان در گفتوگویی که روز گذشته با ایسنا انجام داده، درباره انگیزههای پرداختن به این پروژه گفته است: موزه ملی نان که توسط گروهی از معماران جوان متشکل از سحر ریاحی، علی حسینزاده، پندار عطارد، محمدرضا افتخاری، امین صفا و پریناز میثاقی طراحی شده است، فرصتی فراهم میآورد تا آینده، حال و گذشته نان بررسی شود و مخاطب با مفاهیم گوناگون در این حوزه آشنا شود. او افزود: ما تلاش کردیم این موزه را بهعنوان یک نشانه شهری مرتبط با زندگی روزمره شهروندان طراحی کنیم. فرآیند پیدایش نان از دانه گندم و نقش عناصر فضایی همچون خاک، سطح زمین و آسمان در این چرخه، به زیبایی در طراحی موزه به تصویر کشیده شدهاند.
جباریزادگان، طراحی فضاهای موزه را با بهرهگیری از حواس پنجگانه عنوان کرد و توضیح داد: این فضاها شامل اتاق سکوت خمیر، گذر حس گندم، دالان طعم و مزه نان و تالار عطر و بوی نان است که به ترتیب حواس شنوایی، لامسه، چشایی، بویایی و بینایی مراجعهکنندگان را درگیر میکنند.
این پژوهشگر معماری، با اشاره به نان به عنوان قوتغالب مردم ایران، گفت: فرآیند سنتی پخت نان شامل پخت در تنور، در خاکستر و زغال داغ، و روی ساج و تاوه بوده است. در این موزه، نانهای قدیمی و عموما فراموششده، در کنار نانهای عصر حاضر از جمله لواش، سنگک، تافتون و بربری به نمایش گذاشته شدهاند. افزون بر این، جنبههای مفهومی و انتزاعی نان نیز مورد توجه قرار گرفتهاند تا مجالی برای تامل در معنا و اندیشه مرتبط با نان فراهم شود. او در ادامه با اشاره به طراحی دقیق تالارهای موزه در زمینههایی همچون نورپردازی، اتمسفر، متریال و حس فضایی گفت: فصل حال موزه نیز شامل غرفههایی برای نمایش انواع نانهای صنعتی، فضای مکث برای شنیدن خاطرات، محل معرفی ترکیبات مختلف با نان و بخش تجربه پخت نان سنتی است.
جباریزادگان با تاکید بر اینکه نان صرفاا یک ماده غذایی نیست، بلکه بازتابی از سبک زندگی، پیشرفت و فناوری است، اظهار کرد: در سناریوی این پروژه، موزه نان به عنوان فضایی پویا طراحی شده که تاثیرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نان را در زندگی انسانها به تصویر میکشد. بازدیدکنندگان میتوانند روند تولید نان در کارخانههای صنعتی و نانواییهای سنتی را مشاهده کنند و تفاوت میان این دو را در قالب کارگاه زنده مقایسه کنند.
او درباره فصل سوم موزه که به آینده نان اختصاص دارد، بیان کرد: باتوجهبه تغییرات سریع سبک زندگی و عادات غذایی، ممکن است نان به یک نوستالژی تبدیل شده یا در شکل جدیدی بازآفرینی شود. فضای واقعیت مجازی موزه نیز این فرصت را فراهم میکند تا بازدیدکنندگان عطر، طعم و بافت نان را بدون خوردن واقعی آن تجربه کنند. در خصوص مکانیابی موزه، جباریزادگان به ویژگیهایی نظیر موقعیت مکانی مناسب، حملونقل و دسترسی آسان، شرایط اقلیمی مطلوب، تابش نور کافی، امکان تهویه مناسب و قابلیت توسعه، اشاره کرد و تاکید کرد: کاربریهای اطراف موزه باید با هدف آن هماهنگ بوده و از منظر شهری جذابیت کافی داشته باشند.
نظر شما