۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۲۳:۵۱
کد خبر: ۱۲٬۵۸۶

سنت ایرانی در برابر هیمنه‌ آمریکایی

نبرد نامتقارن

سیدحسین موسوی ـ آگاه مسائل سیاسی

هر نبردی، چه نظامی باشد و چه دیپلماتیک، بر زمین‌بازی‌ای شکل می‌گیرد که یکی از طرفین طراحی می‌کند و طرف دیگر باید آن را به هم بزند.

آگاه: از دوران باستان تا امروز، ایرانیان در برابر قدرت‌های مهاجم غالبا با تغییر زمین بازی و استفاده از روش‌های نامتقارن، موازنه قوا را برهم زده‌اند. از نبردهای پارت‌ها با امپراتوری روم تا مقابله امروز با فشار حداکثری آمریکا، الگوی ایرانی مواجهه نه تقابل مستقیم، بلکه خنثی‌سازی مبتنی بر هوش تاکتیکی، پویایی و پراکندگی بوده است. اگر پارت‌ها در کوه و بیابان ارتش منسجم روم را مستاصل می‌کردند، امروز نیز سیاست‌ورزان ایرانی با پرهیز از زمین بازی تعریف‌شده ترامپ، هیمنه نمادین ایالات متحده را به چالش کشیده‌اند. این یادداشت، پیوند سنت جنگ‌های نامتقارن ایرانی با الگوی مقاومت سیاسی- رسانه‌ای در برابر ترامپ را بررسی می‌کند.

پارت‌ها و طلوع تاکتیک ایرانی
پارت‌ها که از دل شرق ایران برخاستند، نخستین کسانی بودند که در برابر ارتش‌های کلاسیک غرب، به‌ویژه امپراتوری روم از الگوی جنگ چریکی یا نامتقارن استفاده کردند. آنها با بهره‌گیری از سوارکاران تیرانداز، غافل‌گیری، تحرک بالا و اجتناب از درگیری مستقیم، ستون‌های آهنین رومی را به زانو درآوردند. شکست مشهور کراسوس در نبرد حران (۵۳ ق.م) نمونه‌ای تاریخی از کارآمدی این رویکرد است. پارت‌ها فهمیده بودند که نبرد در زمین طراحی‌شده دشمن، یعنی میدان باز و صف‌آرایی منظم به نابودی‌شان می‌انجامد. این درک به یک میراث راهبردی برای ایران بدل شد. امروزه هم ایالات متحده به‌ویژه در دوره ترامپ، دیپلماسی و دشمنی خود را بر اساس «هیمنه» تعریف می‌کند. این هیمنه از ترکیبی از قدرت نظامی، رسانه‌ای، اقتصادی و روانی تشکیل شده است. ترامپ تلاش می‌کند ایران را در زمینی به بازی وادارد که در آن، حجم تحریم‌ها، تهدید جنگ، اجماع جهانی‌سازی‌شده و عملیات رسانه‌ای ایران را وادار به عقب‌نشینی کند. این زمین جایی برای واکنش سریع و عقلانی باقی نمی‌گذارد؛ بلکه زمینه‌ای است برای ترس، انفعال و واگذاری. رفتار جمهوری اسلامی در مواجهه با ترامپ- از سکوت راهبردی تا پاسخ‌های غیرمنتظره مانند حمله به عین‌الاسد یا پایداری در برابر ترور شهید سلیمانی و پذیرش مذاکره و تعیین شرایط آن- تبلور جنگ نامتقارنی است که ریشه در میراث پارت‌ها دارد. برخلاف انتظار ترامپ که می‌خواست با فشار فزاینده ایران را به میز مذاکره تحقیرآمیز بکشاند، ایران با اعمال مقاومت مرحله‌ای و هوشمندانه، بازی را از قواعد او خارج کرد. هرچند فشار اقتصادی و بین‌المللی شدید بود، اما تصمیم‌گیری راهبردی و استفاده از تاکتیک‌های غیردولتی، منطقه‌ای و رسانه‌ای، هیمنه طراحی‌شده را ترکاند.

زمین متحرک، نه سنگر ثابت
اصول جنگ نامتقارن ایرانی، چه در میدان جنگ و چه در مذاکره، بر تحرک، انعطاف و غافل‌گیری بنا شده است. در برابر سیاست حداکثری آمریکا، ایران بازی را به جبهه‌های متعدد منتقل کرد: از عراق تا لبنان و از بصره تا دریای عمان. این تحرک باعث شد که دشمن به جای یک پاسخ مشخص، با شبکه‌ای از واکنش‌های غیرقابل‌پیش‌بینی روبه‌رو شود. اگر ارتش روم از ناتوانی در تعقیب پارت‌ها درمانده بود، ترامپ نیز در برابر پاسخ‌های چندسطحی ایران، از خروج از برجام سودی نبرد. در جنگ نامتقارن، هدف فقط تخریب فیزیکی نیست؛ بلکه ازکارانداختن باور دشمن به شکست‌ناپذیری است. حمله به پایگاه عین‌الاسد، با تلفات یا بدون آن، ضربه‌ای روانی و سنگین بود و نشان داد که می‌توان بدون درگیری گسترده، اعتمادبه‌نفس دشمن را فروریخت. این دقیقا همان کاری بود که سوارکاران پارت در ذهن لژیون‌های روم می‌کردند: ترس را به درون ذهن ارتش دشمن می‌فرستادند، بی‌آنکه با آن بجنگند.

مذاکره به سبک ایرانی
مذاکره نیز می‌تواند نوعی نبرد نامتقارن باشد. وقتی طرفی تلاش می‌کند مذاکره را تنها به پذیرش شرایط خود فرو بکاهد، پاسخ موثر، ورود خلاقانه و شکستن قالب مذاکره است. ایران بارها با تغییر دستور جلسه، کشاندن بازی به نهادهای بین‌المللی جدید، یا فعال‌سازی هم‌پیمانان منطقه‌ای، توانسته بازی را از زمین طرف مقابل بیرون بکشد. این نه از موضع ضعف که از موقعیت تفکر پویای نامتقارن نشأت می‌گیرد. تاریخ نشان داده که زمین‌های ازپیش‌طراحی‌شده قدرت‌های بزرگ، با مقاومت مبتنی بر هوش، پویایی و شجاعت می‌تواند به زمین‌های فروپاشی آنها بدل شود. نبردهای پارت‌ها نه‌تنها یک تکنیک نظامی، بلکه میراثی راهبردی برای تمام سیاست‌گذاران ایرانی است. آمریکا- به‌ویژه در دوره ترامپ- می‌خواست ایران را با زنجیره‌ای از فشارها و هیمنه رسانه‌ای در چارچوبی از پیش‌نوشته‌شده قرار دهد؛ اما ایران با واکنش‌های چندلایه و بازی‌سازی نامتقارن، نقشه را باطل کرد. امروز بیش از همیشه ما نیاز داریم سنت جنگ نامتقارن ایرانی را نه فقط در میدان نبرد، بلکه در عرصه دیپلماسی و رسانه نیز بازخوانی و بازتولید کنیم. شاید رمز بقای ما در همین خروج از زمین دشمن و ساختن زمین خودی باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.