۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۰:۰۱
کد خبر: ۱۲٬۵۸۹

منطق عملی ثابت رهبری در مذاکرات بین‌المللی

از اصول تا ابزارهای انعطاف‌پذیر

دکتر محمدصادق خرسند _ کارشناس، پژوهشگر علوم سیاسی و مدرس دانشگاه

مذاکره، یک ابزار راهبردی در عرصه سیاست خارجی است که همواره مورد مناقشه و تحلیل‌های گوناگون بوده است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، این ابزار در چارچوب اصول ثابت نظام و با محوریت «عدم استیلای دشمن» و «حفظ استقلال ملی» به کار گرفته شده است.

از اصول تا ابزارهای انعطاف‌پذیر

آگاه: پرسش کلیدی در این یادداشت این است که آیا رویکرد رهبر انقلاب نسبت به مذاکره، به‌ویژه در مواجهه با آمریکا، از یک منطق عملی ثابت پیروی می‌کند یا خیر؟ بررسی این موضوع، هم از منظر علمی و هم برای افکار عمومی، ضرورتی انکارناپذیر است. در نگاه اولیه به مواضع اخیر نظام جمهوری اسلامی در خصوص مذاکرات با غرب به‌ویژه در پرونده هسته‌ای، ممکن است این پرسش برای برخی ناظران سیاسی مطرح شود که چه همخوانی بین مخالفت صریح رهبر انقلاب با مذاکرات از یک سو و اجازه ایشان به تیم دیپلماتیک کشور برای ادامه گفت‌وگوها از سوی دیگر وجود دارد؟ آیا این دو موضع، ناظر به یک تناقض در منطق عملی ایشان است یا می‌توان برای آن تبیین راهبردی ارائه کرد؟ برای پاسخ به این پرسش اساسی، باید به بررسی سیر تاریخی مواضع رهبری، مبانی فکری ایشان در خصوص تعامل با غرب و همچنین تحلیل راهبرد کلان نظام در عرصه دیپلماسی پرداخت. این تحلیل نشان خواهد داد که به جای تناقض، یک منطق عملی پایدار اما پویا وجود دارد که بر اساس شرایط متغیر بین‌المللی و مصالح ملی، ظرفیت انعطاف راهبردی را حفظ می‌کند.

منطق عملی ثابت رهبری در مذاکرات بین‌المللی

 ۱. اصول ثابت سیاست خارجی ایران: خط‌قرمزهای نفوذناپذیر  
رهبر انقلاب در طول دهه‌های اخیر، بر چند اصل پایدار و تغییرناپذیر در سیاست خارجی نظیر عدم پذیرش سلطه خارجی، حفظ استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و مقاومت در برابر ظلم و انعطاف در ابزارهای دیپلماتیک تاکید داشته‌اند. اما به‌رغم ثبات این اصول، ابزارهای اجرایی (از جمله مذاکره) بسته به شرایط زمانی و موازنه قوا، قابل‌تعدیل هستند. به‌عبارت‌دیگر، ثبات در هدف و انعطاف در روش، شاخصه اصلی رویکرد رهبری است. 

 ۲. منطق مذاکره در اندیشه رهبری: از بدبینی تا بهره‌برداری راهبردی  
برخلاف تصور برخی، موضع رهبری نسبت به مذاکره، نه «تناقض‌آمیز»، بلکه پویا و مبتنی بر محاسبه هزینه- فایده است. نمونه‌های تاریخی گویای این منطق هستند؛ نمونه‌های آن را می‌توان حمایت از مذاکره برجام (۱۳۹۴) با هدف آزمودن حسن‌نیت طرف مقابل و کاهش فشارهای بین‌المللی البته با هشدارهای مکرر درباره خروج آمریکا، مخالفت با مذاکره تحت‌فشار به عنوان مذاکره غیر شرافتمندانه (۱۳۹۷-۱۴۰۰) وقتی ترامپ باسیاست «حداکثر فشار» خواستار مذاکره یک‌جانبه شد و اجازه به مذاکرات غیرمستقیم (۱۴۰۰-۱۴۰۲) در شرایطی که توازن قوا تحت متغیرهایی نظیر افزایش توان موشکی، افزایش نفوذ منطقه‌ای و... به نفع ایران تغییر کرد، عنوان نمود که مذاکره به ابزاری برای اثبات حقوق ملت ایران تبدیل شد. بنابراین رهبری نه «مطلقا ضد مذاکره» است و نه «مذاکره محور»، بلکه مذاکره را در خدمت اصول ثابت می‌داند، نه جایگزین آن.  

 ۳. تقابل دو منطق: رهبر انقلاب و ترامپ  
شیوه ترامپ در همه مذاکرات او از ایران و کره شمالی گرفته تا روسیه و اوکراین منطق فردمحور و غیرقابل‌پیش‌بینی مبتنی بر خبررسانی هیجانی، تهدید به خروج و ایجاد ابهام است در حالی که منطق رهبر انقلاب اسلامی بر اصول‌گرایی هوشمندانه استوار است؛ به‌طوری‌که ایشان پیش از مذاکره با تعیین خطوط قرمز (مانند لغو تحریم‌های اثبات‌شده)، حین مذاکره: پرهیز از عجله، تاکید بر تخصص تیم مذاکره‌کننده و پس از مذاکره بر نظارت بر اجرای تعهدات طرف مقابل (درس‌گیری از تجربه برجام) تاکید داشته‌اند. در مجموع، ترامپ مذاکره را بازی بردوباخت می‌دید، اما رهبری آن را ابزاری برای تامین منافع ملی در چارچوب اصول تعریف می‌کنند. 

۴. تطبیق با نظریه  «واقع‌گرایی انقلابی»
می‌توان منطق عملی رهبری را ذیل نظریه واقع‌گرایی انقلابی تحلیل کرد که در آن ارزش‌های انقلابی با ملاحظات واقع‌گرایانه در عرصه بین‌المللی تلفیق می‌شوند. این نظریه، ظرفیت لازم برای اتخاذ مواضع به ظاهر متناقض اما در باطن منسجم را فراهم می‌کند.
حال به سوال اصلی پرداخته می‌شود؛ آیا تناقضی در مواضع رهبری نسبت به مذاکرات وجود دارد؟  
پاسخ این سوال منفی است؛ اجازه به مذاکره در شرایط جدید، نه نقض اصول، بلکه تحقق همان اصول با ابزارهای متفاوت است؛ زیرا اگر در گذشته مذاکره به معنای «تسلیم در برابر فشار» تفسیر می‌شد، امروز با قدرت‌بخشی به ایران، مذاکره به میدانی برای اثبات حقوق تبدیل شده است. دیگر اینکه رهبری هرگز مذاکره را هدف نمی‌دانند، بلکه آن را در صورت مفیدبودن، مجاز می‌شمارند. بنابراین منطق عملی رهبری در مذاکرات، ترکیبی از اصول‌گرایی و واقع‌گرایی است: یعنی ثبات در اصول شامل نفی سلطه، حفظ استقلال و انعطاف در ابزار متشکل از استفاده از مذاکره در زمان مناسب و با شرایط مناسب. یعنی منظومه فکری رهبر انقلاب، ترکیبی از آرمان‌های انقلابی (مقاومت در برابر استکبار، استقلال، تکیه بر توان داخلی) و واقع‌گرایی سیاسی و ملاحظات حکمرانی است. در شرایط عادی، تاکید بر آرمان‌ها و بی‌اعتمادی نسبت به غرب وجه غالب این گفتمان را تشکیل می‌دهد؛ اما مجوز مذاکره در شرایط تحریم‌های کمرشکن می‌تواند مصداقی از غلبه موقت ملاحظات پراگماتیک بر آرمان‌گرایی باشد. این "انعطاف قهرمانانه" که توسط خود ایشان مطرح شده، چارچوبی نظری برای این موازنه فراهم می‌آورد.
نکته دیگر اینکه منطق مذاکره در نظرگاه رهبر انقلاب، اگر در چارچوب «عزت، حکمت و مصلحت» باشد، نه‌تنها تهدید نیست، بلکه فرصتی برای تثبیت قدرت ایران در صحنه بین‌المللی است. رهبر انقلاب در مواجهه با مقوله مذاکره، میان ضرورت حفظ اصول و آرمان‌های انقلابی و ملاحظات پراگماتیک حکمرانی در شرایط سخت، موازنه برقرار می‌کند. وجه بدبینی و عدم اعتماد به طرف آمریکایی و ترسیم خطوط قرمز از یک طرف و اعطای مجوز مشروط برای مذاکره، ابزاری برای مدیریت فشار خارجی، بهره‌گیری از فرصت‌های محدود و پیشبرد اهداف در شرایط اقتضایی است. این دو وجه، نه لزوما متناقض که مکمل یکدیگر در چارچوب "منطق عملی" هستند که هدف غایی آن، حفظ و تقویت نظام در برابر چالش‌های داخلی و خارجی است. فهم این منطق عملی برای هرگونه تحلیل دقیق از سیاست خارجی ایران و پیش‌بینی رفتار آینده آن در قبال مسائل بین‌المللی، از جمله مذاکرات امری ضروری است.
این رویکرد نشان می‌دهد که تصمیم‌گیری در سطح عالی در ایران، فرآیندی تک‌بعدی نیست، بلکه محصول تعامل پیچیده‌ای از ملاحظات ایدئولوژیک، راهبردی، داخلی و بین‌المللی است که توسط عالی‌ترین مقام نظام مدیریت و هدایت می‌شود. بنابراین باتوجه‌به آنچه گفته شد، می‌توان استدلال کرد به جای اطلاق عنوان تناقض به معنای نابسندگی منطقی، باید از مفهوم منطق عملی یا راهبرد چندلایه برای تبیین رویکرد رهبر انقلاب در قبال مذاکره استفاده کرد. این منطق عملی، اگرچه در ظاهر دوگانه به نظر می‌رسد، اما حول محور اصول و ملاحظات ثابتی شکل 
گرفته است. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.