آگاه: انسان برای رهاشدن از سختی، به تکنولوژی روی آورد و همین فناوری، باعث سرعت گرفتن زندگی و راحتی او در بسیاری از امور شد. سرعت نیز زمان آزاد بیشتری برای بشر فراهم کرد. در همین زمان، کارهای بیشتری میشد انجام دهد و به مرور، تنظیم این زمان از دست او خارج شد.
زمان آزاد، به عنوان زمان تفریح و فراغت، جایگاه خاصی پیدا کرد و برای بازیابی انرژی روح و جسم، این زمان به امور مختلفی تخصیص یافت؛ اما کمکم ماجرای زمان، نقش دیگری پیدا کرد. اختیار زمان، به جای انسان به دست فناوری و تفریحات افتاد. اگر پیش از این، زمان برای کار تخصیص پیدا میکرد، اکنون تفریح بود که زمان را به دست خود میگرفت و فناوری بود که تفریح را همراه خود میآورد. انسان غرق در تفریح میشد و به سختی میتوانست خود را از آن رها کند.
با پیشرفت این فناوریها و رواج تفریحات جدید، روند مصرف زمان نیز تغییرات فاحشی کرد. مشغولشدن به تفریح و امور متفرقه در تکنولوژی، وارد فضای کاری و زمان کاری شد. هنگام کار نیز بخشی از ذهن و دغدغه بشر درگیر مسائلی بود که کار و زندگی واقعی نبودند. تولیدکنندگان فناوری نیز از این موضوع نهایت استفاده و سپس سوءاستفاده را بردند. تولید محصولاتی که با آن میتوانستند درآمدهای کلانی کسب کنند.
ابتدا اعتیاد ایجاد کن، سپس از آن کسب درآمد کن، بعد از اجزای مرتبط با آن کسب درآمد کن و بعد از ترک اعتیاد! کسبوکارهای مرتبط چنان جان گرفتند که باورنکردنی بود. اگر تا پیش از این، سرگرمی یک ملزوم زندگی بود و برای رشد جسم و روح مورد نیاز بود، اکنون به وزنهای سنگین و مانعی در مسیر زندگی و کار تبدیل شده بود.
اما اوضاع به این شکل نماند و بدتر هم شد! اکنون پلتفرمهای جدی نیز وارد بازی و بازیوارسازی (Gamification) شدند تا از این اعتیاد به سرگرمی بهرهمند شوند. آدمی غرق در فضایی شد که باطل در جدیت آمیخته بود. زمان خود را بین باطل و جدی سپری کن و سعی کن در خدمت کسبوکارها باشی.
امروز در چنین وضعیتی، ما و فرزندانمان، چنان غرق در هدر دادن زمان و زندگی خود شدهایم که هر سو نگاه کنیم، بخش عظیمی از اطرافیان، مشغول هدر دادن عمر خود در میان فناوری به عنوان تفریح (به ویژه بین کار و امور جدی) هستند. مسئلهای که به زودی گریبانگیر جامعه خواهد شد، عدم تشخیص بطالت در میان امور مهم زندگی است. پیش از آن که دیر شود، باید به این امر مهم فکر کنیم.
۵ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۲:۴۷
کد خبر: ۱۳٬۲۸۰
از قدیمتر که بررسی کنیم، هرکس فراغتی پیدا میکرد، حتما باید خود را مشغول کاری میکرد. مشغله داشتن از ملزومات زندگی بود. حتما باید لحظات زندگی را به امری میپرداختند که مفید باشد و اگر زمانی بود که کاری انجام نمیشد، صرف استراحت و بازیابی قوا و بهبود روح و روان برای باز پرداختن به کار میشد؛ اما کمکم و با پیشرفت زندگی، فراغت بشر از کار بیشتر شد و هرچه روال انجام کارها به فناوری سپرده شد، گویی مشغولبودن قباحت پیدا کرد.
نظر شما