آگاه: اما فعالیتهای سیاسی و اجتماعی امام خمینی (ره) در دوران مبارزه با رژیم پهلوی چگونه رقم خورد؟ تاکنون مطالب و گزارشهای متعددی در این باره منتشر شده، با این حال به مناسبت سالگرد ارتحال امام میتوان بار دیگر اشارهای به کنش و واکنشهای ایشان در آن مقطع داشت تا پی برد، سید روحالله الموسوی الخمینی با چه انگیزه و اقتداری پا به صحنه مبارزه با رژیمی گذاشته بود که پیش از این مردم کوچه و بازار واهمه داشتند، اسم کوچک شاه ایران را به زبان جاری کنند، اما مردی از حوزه علمیه قم قیام کرد و این سد را شکست و به مردم ایران جرئت طوفان داد.
لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی
۱۴ مهر ۱۳۴۱ در زمانی که مجلس شورای ملی برای اصلاح قانون انتخابات تعطیل شده بود، لایحهای تحت عنوان «انجمنهای ایالتی و ولایتی» در هیئت وزیران دولت اسدالله علم به تصویب رسید. انجمنهای ایالتی و ولایتی قرار بود شوراهایی باشند که در هر استان و شهرستان تشکیل شوند و در مورد مسائل مربوطه تصمیمگیری کنند. در این لایحه جدید، شرط مسلمانبودن از رایدهندگان و انتخابشوندگان برداشته شده بود و همچنین شرط «سوگند نمایندگان به قرآن» تبدیل به «سوگند به یکی از کتب آسمانی» شده بود. به دنبال اعلام تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در شانزدهم مهر توسط روزنامهها، امام خمینی ابتکار عمل را به دست گرفت و تلاش کرد تا مراجع با وحدت موضع به رسالت تاریخی خود عمل کنند. امام خمینی علاوه بر هدایت جریان اعتراضات حوزه قم تلاش میکرد تا اعتراض را سراسری کند. به این دلیل با نوشتن نامههایی، علمای شهرها را نیز به مبارزه فراخواند. حضرت امام در همان شب اول، ۱۵۰ نامه به قلم خودش برای «علمای بلاد» نوشت تا آنها را در جریان امر قرار دهد. سرانجام با تحرکات امام خمینی، علم مجبور شد طی مصاحبهای مطبوعاتی لغو تصویب لایحه در هیئت دولت را اعلام کند.
اقدامات امام در مقابل رفراندوم
با وجود شکست شاه در ماجرای انجمنهای ایالتی و ولایتی، فشار آمریکا برای انجام اصلاحات موردنظر ادامه یافت. شاه در دیماه ۱۳۴۱، اصول ششگانه اصلاحات خود را برشمرد و خواستار رفراندوم شد. با انتشار خبر رفراندوم در روزنامهها مراجع قم تشکیل جلسه دادند. حضرت امام در این جلسه ضمن تشریح اهداف استعماری برنامه انقلاب سفید، لزوم مقابله و مبارزه با آن را به علما هشدار داد.
شاه به همین منظور، سلیمان بهبودی را به قم فرستاد. وی با علما مذاکره کرد؛ اما حضرت امام با ملاقات خصوصی موافقت نکرد، تا اینکه بهبودی حاضر شد مطابق نظر حضرت امام ملاقات صورت گیرد. به روایت آیتالله طاهری خرمآبادی که در آن جلسه حضور داشته است، «بهبودی از جانب شاه میگفت که این کار (رفراندوم) باید انجام شود.» و حضرت امام نیز با ناراحتی پاسخ دادند: «ما هم به وظیفه خودمان عمل خواهیم کرد.» بعد از آن علما تشکیل جلسه دادند.
در این جلسه امام از علما خواست تا به خاطر در پیش داشتن «راه دشوار و خطرناک» عاقبت کار را بسنجند و «درجه تاب و مقاومت و استقامت» خود را ملاحظه کنند. علاوه بر این امام خمینی دوم بهمن در پیامی اهداف و ماهیت رفراندوم غیرقانونی شاه را افشا کردند. امام خمینی برای گسترش دامنه نهضت، روحانیون را به شهرستانها اعزام میکرد تا ضمن هماهنگی با علمای شهرستانها، مردم را به عکسالعمل تشویق کنند. بهرغم مواضع امام خمینی و مخالفتها و اعتراضات مردم و پارهای از احزاب سیاسی، رژیم در ششم بهمنماه ۱۳۴۱ رفراندومی فرمایشی ترتیب داد و پس از آن، «انقلاب سفید شاه و مردم» را قانونی و قابل اجرا خواند.
نطق طوفانی علیه شاه، آمریکا و اسرائیل
امام خمینی عصر عاشورای ۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه نطق تاریخی خویش را که آغازی بر قیام ۱۵ خرداد بود بیان کردند. بخش عمدهای از سخنان امام در بیان نتایج زیانبار سلطنت دودمان پهلوی و افشای روابط پنهانی شاه و اسرائیل اختصاص داشت.
در همین سخنرانی بود که امام خمینی با صدای بلند خطاب به شاه فرمودند: «آقا! من به شما نصیحت میکنم؛ ای آقای شاه! ای جناب شاه! من به تو نصیحت میکنم؛ دستبردار از این کارها. آقا! اغفال دارند میکنند تو را. من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند، اگر دیکته میدهند دستت و میگویند بخوان، در اطرافش فکر کن، نصیحت مرا بشنو، ربط مابین شاه و اسرائیل چیست که سازمان امنیت میگوید: از اسرائیل حرف نزنید، مگر شاه اسرائیلی است؟»
حضور مردم در سخنرانی به اندازهای بود که تمام صحن فیضیه و دارالشفاء، صحن حرم حضرت معصومه (س)، میدان آستانه و اطراف مملو از جمعیت بود. همین نطق زلزلهای سنگین بر ساختار سیاسی رژیم محمدرضا وارد کرد.
واکنش علیه کاپیتولاسیون
رژیم شاه در راستای تحقق خواستههای آمریکا و اجرای رفرم موردنظر سیاستمداران کاخ سفید، در مهرماه سال ۱۳۴۳ با لایحه کاپیتولاسیون (قضاوت کنسولی) موافقت کرد و در مجلسین شورای ملی و سنا نیز آن را به تصویب رساند. در این زمان حضرت امام به عنوان مجتهدی متعهد و مسئول در قبال مردم، قبل از همه فریاد اعتراض برآورد و روز چهارم آبان سال ۱۳۴۳، طی سخنرانی خطاب به روحانیون، طلاب، بازاریان، دانشگاهیان، اهالی قم و سایر شهرستانها، بهشدت رژیم را به خاطر تصویب لایحه «کاپیتولاسیون» مورد انتقاد قرار داد و آن را سند بردگی ملت ایران اعلام کرد. پس از سخنان امام خمینی، در سحرگاه ۱۳ آبان سال ۱۳۴۳ کماندوهای مسلح اعزامی از تهران، منزل امام خمینی در قم را محاصره و ایشان را بازداشت و به همراه نیروهای امنیتی مستقیما به فرودگاه مهرآباد تهران اعزام کردند. سپس با یک فروند هواپیمای نظامی که از قبل آماده شده بود، تحتالحفظ ماموران امنیتی و نظامی به آنکارا پرواز کرد و تبعید شدند.
نامه سرگشاده به هویدا
اواخر سال ۱۳۴۵ شورای عالی برگزاری جشنهای تاجگذاری تاسیس شد و مقدمات تاسیس مجلس موسسان برای تغییر اصولی از قانون اساسی آغاز شد. روشنگریهای حضرت امام در دوران تبعید تنها در قالب خطاب به ملت ایران و مبارزین نبود و در مواردی با مخاطب قراردادن سران رژیم شاه حقایق را بیان میکرد. امام در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۳۴۶ طی نامه سرگشادهای به امیرعباس هویدا نخستوزیر وقت، ضمن برشمردن فجایع آن رژیم و اظهار تاسف از اوضاع نابسامان ایرانیان و فقر روزافزون روستاییان و زحمتکشان، هویدا و همکارانش را از ادامه خیانت به ملت و شاه را از جبههگیری در برابر دولتهای اسلامی و بازگذاشتن دست اسرائیل برای تسلط بر بازار و اقتصاد کشور بر حذر داشت. در نامه حضرت امام آمده بود: «جشنهای غیرملی که به نفع شخصی در هر سال چندین مرتبه تشکیل میشود و در هر مرتبه مصیبتهای جانگداز برای اسلام و مسلمین و ملت فقیر پابرهنه ایران به بار میآورد، با سرنیزه پلیس از مردم بیچاره خرجهای گزاف آنها گرفته میشود. در یکی از جشنها که من نمیتوانم اسم روی آن بگذارم جز هوس و شهوت و بازی با احساسات ملت، گفته میشود که چهارهزار میلیونریال خرج شده است که نصف آن از خزانه ملت و نصف دیگر بیواسطه از بازار و غیره با زور و ارعاب اخاذی شده. خوندل فقرا خرج نامجویی و خودکامگی است و تا این ملت در این حال است و به وظیفه خود و حقوق خود آشنا نشده هر روز برای شماها عید و شادی و برای ملت بدبختی و نکبت است. توام با این جشنهای نامیمون آن قدر هتک نوامیس مسلمین و اسلام بوده که قلم را عار است از ذکر آن.»
حمایت از آرمان فلسطین
امام خمینی در حیات سیاسی خود لحظهای در حمایت از آرمان فلسطین تردید نکرد. معظمله در فتوایی که بعد از جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۳۴۷ صادر کردند، دفاع از فلسطین را واجب و کمک از «زکوات و سایر صدقات» را اجازه دادند. ایشان در خلال جنگ سوم اعراب و اسرائیل (مهر ۱۳۵۲) طی پیامی از عموم مسلمانان و دولتهای اسلامی خواستند که «همه قوا و نیروهای خویش را بسیج کرده، به یاری مردان فداکاری که در خط اول جبهه چشم امید به ملت اسلام دوختهاند بشتابند و برای آزادی فلسطین و احیای مجد و شرف و عظمت اسلامی در این جهاد مقدس شرکت کنند.»
پیام به زائران بیتالحرام
به مناسبت فرارسیدن ایام حج (بهمن ۱۳۴۹) حضرت امام در پیامی به حجاج بعد از تشریح وضعیت جهان اسلام، وظایف حجاج را در قبال آن متذکر و در تبیین اوضاع سیاسی اجتماعی جهان اسلام آورده بودند: «اکنون به واسطه سستی و سهلانگاری ملتهای اسلامی، چنگال خبیث استعمار تا اعماق سرزمینهای بزرگ ملت قرآن فرورفته و تمام ثروت و مخازن بزرگ ما به کام آنان فرومیریزد، فرهنگ مسموم استعمار تا اعماق قصبات و دهات ممالک اسلامی رخنه کرده، فرهنگ قرآن را عقب زده و نوباوگان ما را فوجفوج در خدمت بیگانگان و مستعمرین در میآورد و هر روز با نغمه تازه با اسامی فریبنده جوانان را منحرف میکند.» ایشان از سران کشورهای اسلامی نیز خواسته بودند تا با وحدت بهسوی اسلامگرایش پیدا کنند و خود را از ذلت استعمار رهایی بخشند.
تحریم تاریخ شاهنشاهی
به دنبال تغییر تاریخ از هجری شمسی به تاریخ شاهنشاهی، امام خمینی در پیامی که به مناسبت عید فطر ۱۳۹۶ (مهر ۱۳۵۵) به مردم ایران و دانشجویان صادر کردند، ضمن انتقاد از «آمریکا و ایادی خبیثه آن» هدف از تغییر تاریخ را «تضعیف اسلام و محو اسم آن» برای غارتکردن «مخازن» اعلام کردند و آن را «از جنایات بزرگی» دانستند که «در این عصر به دست این دودمان کثیف واقع شده» و فتوا دادند که «بر عموم ملت است که با استعمال این تاریخ جنایتکار مخالفت کنند و چون این تغییر هتک اسلام و مقدمه محو اسم آن است، استعمال آن بر عموم حرام و پشتیبانی از ستمکار و ظالم و مخالفت با اسلام عدالتخواه است.»بههرحال فتوای امام خمینی اثر خود را گذاشت و مردم ایران از بهکاربردن تاریخ شاهنشاهی خودداری کردند و در هر موقعیت مخالفت خود را با آن نشان دادند، تا جایی که شریفامامی مجبور شد در سال ۵۷ لغو تاریخ شاهنشاهی و بازگشت به تاریخ هجری شمسی را جزء برنامههای دولت خود قرار دهد. آنچه نگاشته شد فقط گوشهای از فعالیتهای امام در زمان نهضت بود، طبیعتا همه تحرکات و مبارزات ایشان در این مجمل قابلارائه نبود. حقیقتا مبارزه آیتالله خمینی با طاغوت میتواند الگویی برای همه کشورها باشد که نمونه آن را ما در بیداری اسلامی و با صدور انقلاب مشاهده کردیم. تمام مبارزات امام در یک کلام نهفته بود: «با ابرقدرتها باید مبارزه کرد.»
نظر شما