آگاه: جنگهای مدرن بهشدت به جنگ اطلاعاتی وابستهاند. در این میان، رسانهها نهتنها ابزاری برای گزارش رویدادها هستند، بلکه خود به بازیگرانی فعال تبدیل میشوند که با تاکتیکهای مختلف، در جهت منافع یک طرف یا تخریب طرف دیگر حرکت میکنند. این «بازیهای رسانهای» در راهبردهای متفاوتی اجرا میشود که در ادامه به برخی اشاره میکنیم :
توجیه آشکار جنایات با ابزار رسانه
دشمن متجاوز تلاش میکند تا روایت غالب از وقایع را به نفع خود شکل دهد. این مورد شامل برجسته کردن جنایات و اشتباهات سوی دیگر، در حالی که اقدامات خودی را توجیه میکنند، میشود. تصاویر، ویدئوها و روایتها به دقت انتخاب و ویرایش میشوند تا احساسات خاصی را در مخاطب برانگیزند و حمایت عمومی را جلب کنند. برای مثال، در پی حملات رژیم جنایتکار اسرائیل به خاک ایران و بعد پاسخ ایران به این حملات، حسابهای کاربری و رسانههای فارسیزبان همسو با این رژیم جنایتکار تلاش کردند تا با انتشار عکسی از یک کودک اسرائیلی، صحنههای سمپاتیکی خلق کرده و مخاطبان فارسیزبان را درگیر تناقضی از این دست کنند. این در حالی است که نهتنها در حمله اخیر رژیم صهیونیستی به ایران، چندین کودک بیگناه به شهادت رسیدهاند، بلکه پیش از این نیز چند هزار کودک فلسطینی به دست آنها کشته و شهید شدهاند.
علاوه بر این، اطلاعاتی که با روایت مطلوب مغایرت دارد، از سوی این دشمن متجاوز سرکوب یا پنهان میشود. این سانسور میتواند از سوی دولتها، گروههای شبهنظامی یا حتی خود رسانههای همسو با صهیونیسم اعمال شود تا تصویری کنترلشده از واقعیت ارائه دهند. در برخی موارد، روزنامهنگاران خارجی از دسترسی به مناطق خاص محروم میشوند یا ارتباطات اینترنتی قطع میشود تا از انتشار اطلاعات ناخواسته جلوگیری شود.
از سوی دیگر، پلتفرمهای شبکههای اجتماعی به میدانهای نبرد جدیدی برای جنگ اطلاعاتی تبدیل شدهاند. سرعت انتشار اطلاعات در این بسترها بیسابقه است و امکان انتشار سریع پروپاگاندا، شایعات و اخبار جعلی را فراهم میکند. حسابهای کاربری جعلی (باتها) و ترولها بهطور سیستماتیک برای ترویج پیامهای خاص یا تخریب اعتبار مخالفان به کار گرفته میشوند.
چالش فیکنیوز در زمان بحران
اخبار جعلی (فیکنیوز) در زمان جنگ به یک سلاح قدرتمند تبدیل میشود. هدف از انتشار فیکنیوز در این شرایط، ایجاد سردرگمی، تضعیف روحیه، تحریک درگیریهای داخلی و بیاعتبار کردن دشمن است. فیکنیوز میتواند بهسرعت از طریق شبکههای اجتماعی، پیامرسانها و وبسایتهای مشکوک پخش شود و مخاطبان زیادی را در مدتزمان کوتاهی تحت تاثیر قرار دهد. مردم در شرایط بحران، تمایل بیشتری به باور اخبار هیجانانگیز یا تاییدکننده دیدگاههای قبلی خود دارند. یکی از اهداف اصلی فیکنیوز، ایجاد شک و بیاعتمادی نسبت به منابع خبری موثق و نهادهای رسمی است. زمانی که مردم نتوانند حقیقت را از دروغ تشخیص دهند، بهراحتی تحت تاثیر اطلاعات غلط قرار میگیرند و انسجام اجتماعی تضعیف میشود. فیکنیوز اغلب با محتوای عاطفی و تحریککننده همراه است که هدف از آن، دستکاری احساسات مخاطبان و وادارکردن آنها به واکنشهای هیجانی است. این محتوا میتواند شامل تصاویر و ویدئوهای دستکاری شده، گزارشهای نادرست از جنایات یا ادعاهای بیاساس باشد.
با انتشار اخبار جعلی، میتوان افکار عمومی را از مسائل اصلی و مهم منحرف کرد و به سمت موضوعات فرعی یا بیاهمیت سوق داد. این تاکتیک میتواند برای پنهانکردن شکستها، توجیه اقدامات نامناسب یا ایجاد اختلاف بین گروههای مختلف جامعه از سوی دشمن متجاوز استفاده شود.
مقابله با اخبار جعلی در رسانههای رسمی
در مواجهه با سونامی اخبار جعلی، رسانههای رسمی و نهادهای اطلاعاتی نقشی حیاتی در حفظ شفافیت و ارائه اطلاعات دقیق دارند. مقابله با فیکنیوز نیازمند یک رویکرد چندجانبه است. رسانههای معتبر باید اولویت اصلی خود را بر راستیآزمایی دقیق اطلاعات و ارائه حقایق قرار دهند. این مورد شامل بررسی منابع، تایید صحت تصاویر و ویدئوها و مصاحبه با شاهدان عینی و کارشناسان متخصص است. ایجاد بخشهای اختصاصی واقعیتسنجی (Fact-checking) میتواند بسیار موثر باشد.
رسانههای رسمی باید در مورد منابع اطلاعاتی خود و روشهای جمعآوری و گزارشدهی شفاف باشند. این شفافیت به مخاطبان کمک میکند تا به اعتبار رسانه اعتماد کنند و از صحت اخبار اطمینان حاصل کنند. مشخصکردن منبع تصاویر، نقلقولها و دادهها از اصول اساسی است و در نهایت مخاطب را با رسانهای که در جستوجوی حقیقت است همراه میکند.
در ابعادی جهانی، همکاری بین رسانههای رسمی و پلتفرمهای بزرگ فناوری (مانند فیسبوک، توییتر، یوتیوب) برای شناسایی و حذف محتوای جعلی میتوانست بسیار موثر باشد. این همکاری میتواند شامل توسعه الگوریتمهای هوشمند برای شناسایی فیکنیوز، سیستمهای گزارشدهی سریع و اقدامات قاطع علیه حسابهای کاربری جعلی باشد. در حالی که این پلتفرمها در واقعیت کاملا بر خلاف پروتکلهای جلوگیری از انتشار فیک نیوز یا حتی ممانعت از اعتباریابی دروغین جنایتکاران، رفتار میکنند و به شکلی کاملا متضاد با آنچه ادعا میکنند، در همراهی با سفیدشویی جنایات تروریستها و انعکاس چهرهای خوب از آنها نهایت تلاششان را میکنند.
با این حال، رصد مستمر فضای مجازی و شبکههای اجتماعی برای شناسایی سریع اخبار جعلی و شایعات در حال انتشار، از اهمیت بالایی برخوردار است. با شناسایی بهموقع، میتوان قبل از گسترش وسیع فیکنیوز، به آن واکنش نشان داد و اطلاعات صحیح را منتشر کرد. یا در صورت انتشار اخبار جعلی گسترده، رسانههای رسمی باید بهسرعت و با قاطعیت اقدام به انتشار توضیحات، تکذیبیهها و تصحیح اطلاعات غلط کنند. این توضیحات باید به زبانی ساده و قابلفهم ارائه شوند و بهطور گسترده منتشر شود تا به حداکثر مخاطبان برسند.
از سویی، اگرچه زودبازدهترین گزینه ممکن نیست اما یکی از قویترین دفاعها در برابر فیکنیوز، افزایش سواد رسانهای در میان عموم مردم است. آموزش مهارتهای تفکر انتقادی، توانایی تشخیص منابع معتبر و آگاهی از تاکتیکهای انتشار اخبار جعلی، میتواند به مخاطبان کمک کند تا خودشان اطلاعات را تحلیل و ارزیابی کنند. این آموزشها میتوانند از طریق مدارس، کارگاههای آموزشی و کمپینهای آگاهیبخشی عمومی ارائه شوند.
حقیقت، اولین قربانی جنایتکاران
بحران و جنگ در دوران معاصر بیش از هر زمان دیگری به نبرد بر سر اطلاعات تبدیل شدهاند. فعالیت رسانهای در جنگ، از بازیهای پیچیده روایتسازی و پروپاگاندا گرفته تا انتشار گسترده فیکنیوز، تاثیر عمیقی بر روند منازعات و افکار عمومی دارد. مقابله با این چالشها نیازمند تلاشی همهجانبه از سوی رسانههای رسمی، نهادهای دولتی، پلتفرمهای فناوری و مهمتر از همه، آموزش و آگاهیبخشی به عموم مردم است. تنها با تقویت سواد رسانهای و پایبندی به اصول حقیقتگرایی و شفافیت، میتوان از قربانی شدن حقیقت در میدان نبرد اطلاعاتی جلوگیری کرد و به جامعهای آگاهتر و مقاومتر در برابر دستکاریها دست یافت.
کافی است برای اهمیت این بعد از تجاوز رژیم غاصب صهیونیستی به خاک ایران، یک مورد از تبلیغات این رژیم را بررسی کنیم. رژیم صهیونیستی با تبلیغات پولی خود در شبکه اجتماعی یوتیوب تلاش میکند جنگ نسلکشی علیه مردم غزه را توجیه کند که بیش از ۶۰۰ روز است ادامه دارد. در روز عید قربان اخیر، کانالهای یوتیوب یک تبلیغ پولی رژیم صهیونیستی را به مناسبت ششصدمین روز از آغاز جنگ نسلکشی علیه غزه پخش کردند. روزنامه القدس العربی درباره این موضع نوشته بود: در این تبلیغ که توسط وزارت خارجه رژیم صهیونیستی تهیه شده بود، ادعا شده است: «بیش از ۶۰۰ روز است که حماس جنگ خود را ادامه میدهد، صدها اسرائیلی بیگناه را میکشد، تجاوز میکند و میرباید. حماس همچنان ۵۸ گروگان را در اسارت وحشیانه نگه داشته است. از آن زمان، حماس به مسلحکردن خود و برنامهریزی حملات بیشتر ادامه داده است.»
این روزنامه نوشت در ادامه این تبلیغ پولی با اشاره به گزیدهای از مصاحبه با «غازی حمد»، رهبر حماس که در آن میگوید: «ما این کار (حمله به رژیم صهیونیستی) را بارها و بارها انجام خواهیم داد و عملیات طوفان الاقصی اولینبار نخواهد بود، بلکه دومین، سومین و چهارمین بار هم تکرار خواهد شد»، آمده است: «رهبران حماس قول دادهاند که دوباره این کار را انجام دهند. جنگ زمانی پایان مییابد که گروگانها به خانههای خود بازگردند و (مقاومت فلسطین) سلاحهای خود را زمین بگذارد.» القدس العربی نوشت، ویدیوی اصلی ۱۲ روز پیش در وبسایت وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی منتشر شد، اما بهعنوان یک تبلیغ پولی دوباره در یوتیوب منتشر شد.
این در حالی است که از اکتبر ۲۰۲۳، رژیم صهیونیستی جنگی را آغاز کرده بود که بهطور خاص غیرنظامیان فلسطینی را هدف قرار داده و بیش از ۵۴ هزار فلسطینی را که اکثر آنها زن، کودک و سالمند بودند، به شهادت رسانده است. این امر باعث شد که کشورها به دیوان بینالمللی دادگستری و دیوان کیفری بینالمللی شکایت کنند. ژانویه ۲۰۲۴، دیوان بینالمللی دادگستری در پاسخ به شکایت آفریقای جنوبی علیه رژیم صهیونیستی، طی صدور حکمی از رژیم صهیونیستی خواست به تعهداتش تحت کنوانسیون نسلکشی در رابطه با مردم غزه عمل کند. در همین حال، سازمانهای بینالمللی حقوقبشر مانند عفو بینالملل و دیدهبان حقوقبشر و همچنین دولتها، کشورها، مقامات سازمان ملل و چهرههای برجسته، رژیم صهیونیستی را به نسلکشی مردم فلسطین در نوار غزه متهم کردهاند. آنها نسبت به دخالت طرف سومی در جنگ غزه چه از طریق حمایت تسلیحاتی یا پولی یا هر نوع کمک دیگر هشدار میدهند. این امر باعث میشود تبلیغات گمراهکننده و پولی که توسط رژیم اشغالگر پخش میشود، معادل حمایت از نسلکشی باشد. قوانین اتحادیه اروپا و انگلیس، محتوای گمراهکننده را مجازات میکنند و کنترلهایی را بر تبلیغات سیاسی پولی اعمال میکنند. سال گذشته نیز رژیم صهیونیستی تبلیغاتی را در گوگل خریداری کرد تا آژانس امداد و کاریابی سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی (آنروا) را بیاعتبار کند. آنروا در آن زمان استراتژی رژیم اشغالگر برای ترویج اطلاعات گمراهکننده را «مخرب» توصیف کرد.
نظر شما