آگاه: در این آوردگاه آنکه روایت موثرتری میساخت، نهتنها افکار عمومی جهان را با خود همراه میکرد، بلکه حتی توان بازدارندگی یا مشروعسازی اقدام نظامی خود را نیز به دست میآورد. رفتار رسانهای جبهه دشمن در این نبرد، الگوی پیچیدهای از جنگ روایتها، عملیات روانی دیجیتال، استفاده از هوش مصنوعی، فیکنیوز، باتسازی و مهندسی ترس بود.
۱. روایتسازی چندلایه: از حمله تا هویتسازی دشمن از نخستین ساعات درگیری، رسانههای عبری - غربی نظیر Haaretz، Times of Israel و CNN تلاش کردند «دلیل جنگ» را بر گردن ایران بیندازند، تا از منظر حقوق بینالملل مشروعیت عملیات اسرائیل را تثبیت کنند. روایت اولیه آنها این بود که ایران عامل بیثباتی منطقه و آغازگر جنگ بوده است . همزمان، رسانههای همسو چون BBC Persian و ایراناینترنشنال نیز در پلتفرمهای فارسیزبان، با کلیدواژههایی مانند «ماجراجویی هستهای»، «فروپاشی اقتدار امنیتی» و «فرماندهکشی هدفمند» تلاش کردند نوعی اضطراب جمعی را در داخل ایران تزریق کنند.
۲. عملیات روانی با ابزارهای فناورانه: بخشی از رفتار دشمن در این نبرد، بهشدت مبتنی بر فناوری و ابزارهای نوین سایبری و شناختی بود. گزارش موسسه امنیت سایبری Radware در ژوئیه ۲۰۲۵ تایید کرد که دشمن با بهرهگیری از حملات ترکیبی شامل حمله سایبری به بانک سپه، صرافی نوبیتکس و زیرساختهای انرژی، جنگ روانی را به داخل ایران بسط داده است. این عملیات، نهفقط تخریبگر زیرساخت بلکه اضطرابآفرین و روانفرسا بود؛ زیرا همزمان با هر حمله سایبری، موجی از اخبار تاییدنشده در فضای مجازی منتشر میشد که گاه با پیامکهای جعلی اضطراری همراه بود.
۳. انتشار ویدیوهای جعلی با هوش مصنوعی: جنگ رسانهای در تیر ۱۴۰۴، شاهد نقطه عطفی در استفاده از فناوریهای تولید تصویر و ویدیو بود. خبرگزاری AFP و وبسایت Arab News گزارش دادند که دهها تصویر و ویدیو به کمک مدل Veo۳ گوگل ساخته و در شبکههای اجتماعی منتشر شدند. برخی این ویدیوها ادعای نابودی کامل تلآویو یا فرار گسترده مردم از حیفا را نشان میدادند که بعدا جعلی بودن آنها با تحلیلهای فنی مشخص شد [۴]. کاربران برای بررسی صحت این محتواها به چتباتها مراجعه میکردند، اما طبق گزارش NPR و DFRLab، بیش از ۳۰۰ پاسخ متناقض در بررسی واقعیتسنجی به آنها ارائه شده بود که خود به افزایش سردرگمی کمک کرد.
۴. لشکر باتها؛ صدای جعلی مردم: وزارت مهاجران اسرائیل در گزارشی که در نیویورکپست منتشر شد، اعلام کرد که دستکم ۱۰۰ حساب باتمحور فارسیزبان، بیش از ۲۴۱ هزار ۷۱۲ پست در توییتر منتشر کردند. این پستها که ازجمله شامل تصاویر ساختگی و هشتگهای نظیر #پایان-اقتدار یا #نه-به-جنگ بودند، تلاش میکردند فضای روانی را علیه سیاستگذاری رسمی ایران شکل دهند. این باتها غالبا تصویر نارضایتی عمومی را شبیهسازی میکردند، در حالی که بخشی از آنها از سرورهای خارجی با IPهای مشترک با دیگر عملیات روانی در عراق و سوریه فعال بودند.
۵. مهندسی ترس و خشم در افکار عمومی: جبهه رسانهای دشمن در کنار تلاش برای تزریق اضطراب، در برخی فازها به تحریک خشم عمومی هم رو آورد. در یکی از فازهای رسانهای، تصاویری از بیمارستانهای شلوغ تهران و کمبود دارو منتشر شد که بعدا مشخص شد مربوط به دوران کرونا یا از کشورهای دیگر بودهاند. هدف از این موج، انتقال «احساس بیپناهی» و تضعیف اعتماد عمومی به دولت بود. برخی این دادهها توسط پلتفرمهای Fact Check مانند Iran Fact رد شدند، اما انتشار اولیه آنها تاثیر خود را گذاشته بود [۷].
چشمانداز جنگ ۱۲ روزه تیر ۱۴۰۴، گواهی بر ورود قطعی به عصر «جنگ شناختی» بود. در این نبرد مرز میان رسانه، جنگ و سیاست بهکلی برداشته شد. دشمن نشان داد که با ابزارهایی چون ربات، هوش مصنوعی، تصویرسازی روانی و روایتسازی هدفمند، میتواند بدون شلیک گلوله جبهه داخلی ما را درگیر سازد.
۲۶ تیر ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۶
کد خبر: ۱۴٬۶۵۶
جنگ ۱۲ روزه تیرماه ۱۴۰۴ میان ایران و رژیم صهیونیستی، صرفا نبردی نظامی نبود، بلکه نمونهای تمامعیار از جنگهای شناختی و ترکیبی بهشمار میرفت؛ جنگی که در آن، عرصه رسانه حتی مهمتر از میدان فیزیکی بود.
نظر شما