در بحبوحه تحولات اجتماعی و فرهنگی پس از انقلاب اسلامی، اهمیت ثبت و تبیین تجربیات مردمی و نیروهای داوطلب بیش از پیش احساس می‌شود.

آگاه: کتاب الگوی مدیریت نیروهای داوطلب مردمی در جهاد سازندگی، نوشته میثم ظهوریان و منتشر شده توسط انتشارات راه‌یار، تلاشی پژوهشی و نظری ارزشمند در حوزه مدیریت نیروهای مردمی است. این اثر با بهره‌گیری از مصاحبه‌های عمیق با ۲۵ مدیر برجسته جهاد سازندگی، الگویی بومی و منسجم برای مدیریت نیروهای داوطلب ارائه می‌دهد که بر پایه تجربه‌های عملی و نظام ارزشی انقلاب اسلامی شکل گرفته است.
در همین راستا، این کتاب با اتکا به تجربه‌های عملی و مدیریتی نیروهای جهاد سازندگی، تلاشی در برای پر کردن همین خلأ است. با میثم ظهوریان، نویسنده کتاب درباره اهمیت کتاب «الگوی مدیریت نیروهای داوطلب مردمی در جهاد سازندگی» و جایگاه چنین آثاری در فضای علمی امروز گفت‌وگویی داشتیم.
نویسنده کتاب درباره دلیل پرداختن به موضوع مدیریت در ساختارهای داوطلبانه گفت: «بازنشر این اثر تصمیم خودم نبود؛ اما وقتی پیشنهاد شد، احساس کردم ظرفیت بالایی برای استفاده کاربردی دارد. موضوع پژوهش همزمان پاسخ به یک نیاز عینی در جامعه و یک خلأ نظری در فضای علمی بود.» او با بیان اینکه بخش مهمی از ساختار اجتماعی ایران بر پایه مشارکت داوطلبانه شکل گرفته گفت: «از هیئت‌های مذهبی و بسیج تا خیریه‌ها و مساجد. به گفته او، طبق نتایج برخی پیمایش‌ها، بیش از ۸۰ درصد مردم تجربه‌ای از مشارکت در هیئت‌های مذهبی دارند.» این پژوهشگر توضیح داد: «در ادبیات مدیریت، تا پیش از این، کار جدی درباره مدیریت نیروهای داوطلب انجام نشده بود. فقط یکی دو مقاله کم‌دامنه وجود داشت. در حالی‌ که نیاز میدانی برای این موضوع جدی بود و نهادهای انقلابی عملا بر پایه این مدل حرکت می‌کردند.» او تاکید کرد که انتخاب موضوع، همراستا با رشته تحصیلی‌اش در مدیریت بوده و تلاش کرده است تا الگوی جهاد سازندگی را به زبان مدیریت بازخوانی کند. به گفته او، الگوی جهاد بر سه محور اصلی استوار بوده است: یادگیری در میدان عمل، تربیت انسان در جریان فعالیت و رهبری همدلانه با محوریت ارزش‌های دینی.
ظهوریان اظهار کرد: «این سه مولفه، پایه‌های اصلی سیستم جهاد را تشکیل می‌دهند و خروجی آن، تربیت انسان‌هایی با روحیه انقلابی و خودساخته بود. سیستم جهاد هم آموزش بود، هم پاکسازی، هم سازمان‌دهی.» وی درباره روش تحقیق استفاده‌شده در کتاب توضیح داد: «ما دو رویکرد را با هم ترکیب کردیم؛ نظریه‌پردازی بنیادین و الگوسازی ساختاری -تفسیری. روش دوم به ما این امکان را داد که مولفه‌ها را نه براساس مدل‌های تحمیلی، بلکه از زبان و تجربه خود کنشگران کشف کنیم.» او افزود که در فرآیند گردآوری مصاحبه‌ها، چالش جدی وجود نداشت و هماهنگی‌ها انجام شد. چالش اصلی در مرحله تبدیل داده‌های تاریخی به یک مدل نظری و قابل‌استفاده بود. او با اشاره به ضعف ادبیات مدیریت در زمینه نیروهای داوطلب گفت: «اغلب این نظریه‌ها براساس تجربه کشورهای آمریکای شمالی و اروپایی نوشته شده‌اند. آنجا نیروی کار در ازای دریافت حقوق کار می‌کند. اما در ساختارهای داوطلبانه ما، انگیزه‌ها چیز دیگری است.» ظهوریان تاکید کرد که برای شرایط ایران، نمی‌توان از مدل‌های وارداتی استفاده کرد و به همین دلیل، تلاش شده الگویی بومی طراحی و ارائه شود؛ الگویی که در آن، انسان‌سازی، مسئولیت‌پذیری، انگیزه دینی و کار داوطلبانه به‌عنوان عناصر محوری دیده شده‌اند. در پایان این گفت‌وگو با اشاره به مهم‌ترین درس مدیریتی این کتاب توضیح داد: «این کتاب یک چیز را به ما یادآوری می‌کند: مدیریت در ساختارهای داوطلبانه نیازمند مدل خاص خود است. الگویی که بر ارزش، همدلی و یادگیری در میدان تاکید دارد؛ نه فقط بر انگیزش مالی یا ساختارهای بروکراتیک.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.