۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۲:۳۸
کد خبر: ۱۵٬۰۴۶

نگاهی زیربنایی به یک واقعیت منطقه‌ای

مجتبی مدنی‌نژاد _ آگاه مسائل سیاسی
نگاهی زیربنایی به یک واقعیت منطقه‌ای

آگاه

۱. عمق استراتژیک ایران؛ از انقلاب اسلامی تا تحولات پس از اسد
روابط ایران و سوریه تا قبل از سقوط بشار، یکی از پایدارترین و راهبردی‌ترین پیوندهای سیاسی و امنیتی در منطقه غرب آسیا بوده است؛ پیوندی که از نخستین سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت. در روزهایی که بسیاری از دولت‌های عربی در کنار رژیم بعث عراق ایستاده بودند، سوریه با رهبری حافظ اسد، نه‌تنها جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت شناخت، بلکه با بستن خط لوله نفت عراق و ارائه پشتیبانی‌های موشکی، به نخستین شریک منطقه‌ای تهران در عرصه امنیتی تبدیل شد.
از سال ۲۰۱۱ و با آغاز بحران سوریه، این پیوند وارد مرحله‌ای حیاتی شد. ورود نیروی قدس سپاه پاسداران به صحنه نبرد، نقش تعیین‌کننده‌ای در حفظ دولت قانونی سوریه و بازسازی ساختارهای میدانی مقاومت ایفا کرد. اما سقوط دولت اسد در اواخر ۲۰۲۴ و انتقال قدرت به جریان‌های سلفی‌گرا و تکفیری تحت حمایت جولانی، معادله منطقه را وارد فاز جدیدی کرده است. اکنون بازطراحی ساختار بازدارندگی و امنیت ملی ج.ا.ا با محوریت بازتعریف عمق استراتژیک، ضرورتی انکارناپذیر به شمار می‌آید.

نگاهی زیربنایی به یک واقعیت منطقه‌ای

۲. تاثیر ثبات سوریه بر امنیت مرزهای ایران
ثبات سیاسی و امنیتی در سوریه، به‌ویژه در مناطق مرزی ایران، پیش‌شرط حیاتی امنیت ملی ایران بود. آنچه در دوران اسد پایدار بود، امکان کنترل و مقابله با جریان‌های تروریستی یا نفوذ بازیگران متخاصم مانند داعش را فراهم می‌آورد. اکنون با سقوط رژیم اسد، مرزبندی‌های سوریه از کنترل تهران خارج شده، مناطق مرزی شرقی و شمالی سوریه تحت سلطه گروه‌های وابسته به سلفی‌های تکفیری قرار گرفته‌اند؛ این امر تهدیدی مستقیم برای امنیت مرزهای غربی ایران است، زیرا ایران دیگر دسترسی مستقیم به مناطق محافظت‌شده ندارد. فقدان ثبات در سوریه، فضای ناامنی مرزی را تقویت کرده و امکان نفوذ گروه‌های تروریستی را افزایش داده است.

۳. جایگاه سوریه در محور مقاومت و ارتباط آن با امنیت ملی ایران
سوریه طی چهار دهه گذشته یکی از مهم‌ترین شرکای راهبردی ج.ا.ا و حلقه‌ای کلیدی در محور مقاومت بوده است؛ محوری که با حضور فعال حزب‌الله، گروه‌های مقاومت فلسطینی و پشتیبانی ایران، توانست جبهه‌ای موثر در برابر رژیم صهیونیستی و تروریسم تکفیری ایجاد کند. سوریه تا پیش از تحولات اخیر، مسیر اصلی انتقال پشتیبانی‌های لجستیکی، تسلیحاتی و هماهنگی‌های عملیاتی میان تهران و بیروت به شمار می‌رفت. اکنون، بخشی از این مسیرها با چالش‌های جدی مواجه شده، اما این تغییر به معنای فروپاشی محور مقاومت یا ازدست‌رفتن عمق استراتژیک ایران نیست. ساختار مقاومت، برخلاف تصور عده‌ای، بر پایه‌ای چندلایه و منطقه‌گستر بنا شده و ایران با استفاده از ظرفیت‌های جایگزین در عراق، لبنان، یمن و حتی داخل فلسطین، در حال بازآرایی هوشمندانه این عمق راهبردی است.

۴. بازطراحی عمق استراتژیک  جمهوری اسلامی ایران
تحولات اخیر سوریه اگر چه چالشی راهبردی برای ایران ایجاد کرده، اما از سویی دیگر، مسیر بازطراحی هوشمندانه و فعالانه عمق استراتژیک را در چارچوبی نوین نیز گشوده است. عمقی که وابسته به یک جغرافیای مشخص نیست، بلکه بر پایه شبکه‌ای گسترده از همکاری‌های منطقه‌ای، قدرت نرم و ظرفیت‌های متنوع محور مقاومت بازتعریف می‌شود و تجلی پویایی و بلوغ راهبردی ج.ا.ا ایران در مواجهه با شرایط متغیر منطقه نمایان می‌سازد. این بازطراحی شامل چند رکن اساسی است:
الف) نظامی و امنیتی
توسعه همکاری‌های دفاعی با عراق، تقویت شبکه مقاومت در لبنان و یمن و ایجاد سازوکارهای دفاع پیش‌دستانه در مناطق پیرامونی، می‌تواند بخش مهمی از خلأ میدانی ناشی از تغییرات سوریه را جبران کند. ایران می‌تواند از طریق پشتیبانی از گروه‌های محلی در مناطق لبه‌مرزی سوریه، در عراق و لبنان به کاهش نفوذ گروه‌های تکفیری بپردازد. همچنین تمرکز بر راهبردهای نامتمرکز دفاعی و استفاده از توان گروه‌های بومی برای ایجاد سپر امنیتی فعال در غرب آسیا، امکان بازیابی و تثبیت عمق امنیتی ایران را در قالبی نوین فراهم می‌سازد.
ب) اقتصادی و زیرساختی
گسترش پیوندهای اقتصادی با کشورهای هم‌راستا مانند عراق و لبنان و حرکت به‌سوی همگرایی اقتصادی چندجانبه، مسیر جدیدی برای تامین منافع راهبردی ایجاد می‌کند. سرمایه‌گذاری در پروژه‌های زیرساختی و فعال‌سازی ظرفیت‌های اقتصادی مردم‌پایه، ابزار موثری برای نفوذ پایدار در منطقه خواهد بود.
ج) فرهنگی و اجتماعی
عمق استراتژیک تنها به تسلیحات محدود نیست. تقویت جریان‌های فرهنگی و رسانه‌ایِ همسو در منطقه، محور نرم عمق راهبردی ایران را مستحکم‌تر می‌سازد. تقویت ظرفیت‌های نرم‌افزاری چون گفتمان مقاومت، رسانه‌های منطقه‌ای، فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی و پیوندهای اجتماعی میان ملت‌ها، لایه‌ای از نفوذ پایدار و غیرقابل‌مهار ایجاد می‌کند که نه‌تنها مکمل قدرت سخت است، بلکه در مقاطع بحرانی می‌تواند نقش‌آفرینی مستقل و اثرگذار داشته باشد.
۵. راهکارهای تقویت همکاری‌های راهبردی با متحدان منطقه‌ای در شرایط جدید
در شرایطی که محیط ژئوپلیتیکی غرب آسیا، به‌سوی بی‌ثباتی و بازآرایی بلوک‌های قدرت پیش می‌رود، تقویت همکاری‌های راهبردی با متحدان منطقه‌ای، ضرورتی راهبردی برای حفظ امنیت ملی و تداوم نقش‌آفرینی موثر جمهوری اسلامی ایران  است.
الف) تعمیق روابط دولت‌محور و مردم‌محور با عراق
عراق باتوجه‌به اشتراکات مذهبی، فرهنگی و ژئوپلیتیکی مهم‌ترین حلقه جایگزین برای جبران بخشی از نقش سوریه در زنجیره مقاومت است. گسترش همکاری‌های امنیتی، اقتصادی، مذهبی و آموزشی با دولت مرکزی و گروه‌های اجتماعی در عراق، می‌تواند به تقویت عمق راهبردی در غرب کشور کمک کند.
ب) تقویت ائتلاف‌های منطقه‌ای و هم‌افزایی محور مقاومت
ضروری است ایران به‌جای اتکای صرف بر ائتلاف‌های دو یا سه‌جانبه، به‌سمت شکل‌دهی به جبهه‌ای فراگیر از بازیگران هم‌راستا در غرب آسیا حرکت کند. شکل‌دهی به ساختارهای هماهنگ در حوزه دیپلماسی مقاومت، اطلاع‌رسانی و کمک‌های بشردوستانه، می‌تواند پیوست راهبردی مقاومت را ارتقا دهد.
ج) بهره‌گیری از ظرفیت‌های مشترک فرامنطقه‌ای
ایران با ایجاد تعامل فعال با کشورهای ضدصهیونیستی یا مستقل در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین می‌تواند نوعی توازن بیرونی در برابر فشارهای امنیتی و اقتصادی فراهم آورد. این تعاملات ضمن کاهش فشارها، به گسترش میدان عمل‌محور مقاومت نیز کمک می‌کند.

جمع‌بندی
تحولات ژرف در سوریه، نقطه عطفی در بازنگری راهبردی ج.ا.ا در حوزه امنیت ملی و عمق استراتژیک پدید آورده است. اگر چه فروپاشی نظم سیاسی پیشین در دمشق با چالش‌هایی همراه بود، اما ایران نه‌تنها از میدان خارج نشده، بلکه با بازآرایی هوشمندانه، ساختار مقاومت را به مرحله‌ای بالاتر از بلوغ و تکثر رسانده است. امروز عمق استراتژیک ایران نه بر خاک یک کشور که بر بستر شبکه‌ای از پیوندهای ژرف نظامی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی استوار است.
بازطراحی این ساختار، الگویی نوین از قدرت پایدار، بازدارنده و مردمی را به نمایش می‌گذارد که نه‌تنها تهدیدات پیش رو را مهار می‌کند، بلکه پیام امید، اقتدار و پایداری را به سراسر منطقه مخابره می‌کند. جمهوری اسلامی ایران، با تکیه بر گفتمان مقاومت، توان میدانی و پیوندهای اصیل منطقه‌ای، همچنان بازیگر تعیین‌کننده معادلات غرب آسیاست. راه آینده، راه مقاومت خلاق، تعامل سازنده و ابتکار راهبردی است؛ راهی که در آن، ایران نه‌تنها حفظ موقعیت می‌کند، بلکه میدان‌ساز آینده منطقه خواهد بود.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.