۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۶
کد خبر: ۱۵٬۰۵۰

تحولات سوریه در سال‌های اخیر، فراتر از یک بحران منطقه‌ای صرف، به آزمونی حیاتی برای سیاست‌های امنیتی و استراتژیک جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. درک درست و بازطراحی عمق استراتژیک کشور در سایه این تحولات، امری غیرقابل‌چشم‌پوشی است که تاثیرات مستقیم و عمیقی بر امنیت ملی ایران دارد.

آگاه: عمق استراتژیک، مفهومی است که در ادبیات روابط بین‌الملل به معنای ظرفیت یک کشور برای گسترش حوزه نفوذ خود فراتر از مرزهای جغرافیایی است؛ به‌طوری‌که این نفوذ بتواند مانع تهدیدات بالقوه شود و زمینه‌های توسعه امنیتی، سیاسی و اقتصادی را فراهم آورد. سوریه، به‌عنوان کانونی ژئوپلیتیکی در خاورمیانه، نقش‌محوری در این معادله ایفا می‌کند. پس از چندین سال درگیری و جنگ، ثبات نسبی موجود در سوریه فرصتی استثنایی برای جمهوری اسلامی فراهم آورده است تا عمق استراتژیک خود را بازتعریف و تحکیم کند. این بازتعریف باید مبتنی بر تحلیل‌های واقع‌بینانه و سناریوهای احتمالی آینده باشد که در آن، نه‌تنها مسائل نظامی بلکه عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مدنظر قرار گیرد. از منظر امنیت ملی، ثبات سوریه منوط به تضمین مرزهای شرقی ایران است که می‌تواند نقش سپری دفاعی در برابر نفوذ گروه‌های تروریستی و اقدامات بی‌ثبات‌کننده ایفا کند. همکاری‌های راهبردی ایران با دولت سوریه و دیگر بازیگران محور مقاومت، به تقویت این مرزها کمک می‌کند و امنیت ملی ایران را در برابر تهدیدات متنوع حفظ می‌کند.از سوی دیگر، بازطراحی عمق استراتژیک ایران در منطقه، مستلزم تقویت پیوندهای دیپلماتیک و اقتصادی با متحدان منطقه‌ای است. به‌خصوص در شرایط کنونی که تحولات سوریه با تغییرات در سیاست‌های آمریکا و بازیگران فرامنطقه‌ای همزمان شده، ایران نیازمند اتخاذ استراتژی‌های چندلایه است که بتواند منافع خود را در بلندمدت تضمین کند.
همزمان نباید نقش امنیت داخلی و ثبات سیاسی در بازطراحی عمق استراتژیک نادیده گرفته شود. امنیت و ثبات در داخل کشور، پایه‌ای محکم برای اتخاذ سیاست‌های موثر در حوزه بین‌الملل است. اگر ساختارهای داخلی دچار ضعف یا اختلاف شوند، این امر می‌تواند بهره‌برداری دشمنان را تسهیل کند و فرصت‌های استراتژیک را به خطر اندازد.
بازتعریف این عمق استراتژیک نباید تنها بر مبنای تامین امنیت نظامی باشد، بلکه باید ظرفیت‌های نرم قدرت شامل دیپلماسی فعال، گسترش همکاری‌های فرهنگی و اقتصادی و استفاده از ابزارهای رسانه‌ای و ارتباطی را نیز در برگیرد. ایران باید با تقویت قدرت نرم، به‌ویژه در میان ملت‌های منطقه، جایگاه خود را تثبیت کند و شبکه‌های نفوذ مثبت ایجاد کند. اما باید توجه داشت که چالش‌های داخلی و منطقه‌ای همچنان باقی است؛ ازجمله تحریم‌های اقتصادی، فشارهای سیاسی و رقابت‌های ژئوپلیتیکی پیچیده. این عوامل می‌توانند بازطراحی عمق استراتژیک را پیچیده‌تر و حساس‌تر سازند. بنابراین این فرآیند باید ضمن نگاه به فرصت‌ها، به چالش‌ها نیز پاسخ دهد و از ظرفیت‌های داخلی برای مقابله با آنها بهره‌مند شود. ازجمله اقدامات ضروری در این مسیر، توسعه دیپلماسی چندجانبه و بهره‌گیری از ظرفیت‌های بین‌المللی است تا بتوان مانع فشارهای خارجی شد و فضایی برای گسترش همکاری‌های منطقه‌ای فراهم آورد. در کنار آن تقویت توانمندی‌های دفاعی و فناوری‌های بومی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است تا هرگونه تهدید بالقوه در مراحل اولیه خنثی شود.
در پایان، تحولات سوریه اگر آن‌گونه که باید به آن پرداخته شود و مورد توجه قرار گیرد، در عین چالش فرصتی تاریخی برای ایران فراهم آورده است تا عمق استراتژیک خود را بازنگری و تقویت کند. این فرآیند مستلزم اراده ملی، هماهنگی میان نهادهای مختلف و بهره‌گیری از ظرفیت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی است تا امنیت ملی کشور در بلندمدت تضمین شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.