در دنیای پرسرعت شبکه‌های اجتماعی امروز، جایی که محتوای الهام‌بخش و نقل‌قول‌های حکیمانه از بزرگان علمی و فرهنگی مانند انیشتین، گاندی یا سعدی دست به دست می‌چرخد، یک پدیده نگران‌کننده به چشم می‌خورد: بسیاری از این نقل‌قول‌ها جعلی هستند یا به اشتباه به افراد مشهور نسبت داده می‌شوند، اما این مسئله مانع از پخش گسترده‌شان نمی‌شود. اما چرا باید به دنبال سخنانی برویم که واقعی نیستند؟

دست‌به‌دامن بزرگان

آگاه: تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که این اتفاق نه‌تنها از روی سهل‌انگاری رخ‌می‌دهد، بلکه ریشه در مکانیسم‌های روان‌شناختی عمیقی دارد که افراد را وادار به‌اشتراک‌گذاری بدون بررسی می‌کند. براساس مطالعاتی که توسط روان‌شناسان و کارشناسان رسانه انجام شده، مردم اغلب بدون توجه به صحت منبع، این محتواها را منتشر می‌کنند؛ زیرا اولویت‌شان سرعت و احساس خوب است، نه دقت؛ مثلا الگوریتم‌های پلتفرم‌هایی مانند اینستاگرام یا ایکس (توییتر سابق) محتوای جذاب را تا ۶ برابر سریع‌تر از اطلاعات درست پخش می‌کنند و این چرخه اطلاعات غلط را تقویت می‌کند. 

تمایل به تایید خود
این پدیده که در سال‌های اخیر با رشد فضای مجازی شدت گرفته، نشان‌دهنده این است که کاربران، بدون اینکه متوجه شوند در دام تعصبات شناختی می‌افتند، جایی که تمایل به تایید باورهای شخصی - معروف به confirmation bias - نقش اصلی را بازی می‌کند و افراد نقل‌قول‌هایی را انتخاب می‌کنند که با دیدگاه‌های خودشان همخوانی دارد، حتی اگر آن نقل‌قول از اساس غلط باشد، زیرا این کار احساس امنیت و اعتبار می‌دهد. در واقع دروغ‌ها و اطلاعات نادرست سریع‌تر پخش می‌شوند. چون مردم به آنها «نیاز» دارند تا باورهایشان را تقویت کنند و این نیاز از کمبودهای عاطفی مانند تعصب یا عدم‌ثبات روانی ناشی می‌شود که افراد را مستعد اشتراک‌گذاری محتوای احساسی می‌کند.

اقتدار طلبی انگیزشی
اما چرا این نقل‌قول‌ها اغلب به نام افراد مشهور چسبانده می‌شوند؟ کارشناسان معتقدند که این کار از تمایل ذاتی انسان به اعتماد به اقتدار - authority bias - سرچشمه می‌گیرد، جایی که یک جمله معمولی وقتی به نام یک نابغه علمی یا فرهنگی نسبت داده شود، ناگهان اعتبار و عمق پیدا می‌کند و مردم بدون بررسی محتوا، آن را قبول می‌کنند. زیرا احساس می‌کنند از منبع معتبری آمده است. این پدیده در جامعه‌ای که با استرس و فشارهای روزمره دست‌وپنجه نرم می‌کند، بیشتر دیده می‌شود، زیرا مردم به دنبال محتوای انگیزشی هستند که احساس امید و تعمق بدهد؛ نقل‌قول‌های کوتاه و جذاب مانند کارت‌های تبریک، نقش یک پناهگاه عاطفی را ایفا می‌کنند و حتی اگر جعلی باشند، برای نمایش «زندگی ایده‌آل» در شبکه‌های اجتماعی عالی عمل می‌کنند. جالب اینجاست که کمتر از ۱۰‌درصد کاربران فعالانه این اطلاعات غلط را تولید یا پخش می‌کنند، اما همین اقلیت کافی است تا محتوا ویروسی شود، زیرا پاداش‌های اجتماعی مانند لایک و کامنت، افراد را تشویق به‌اشتراک‌گذاری می‌کند و این عادت مبتنی بر پاداش را در پلتفرم‌ها تقویت می‌کند. رسانه‌های سنتی هم گاهی در این چرخه نقش دارند و داستان‌های جعلی را بدون منبع معتبر بازنشر می‌دهند که این امر کمبودهای فرهنگی مانند تمایل به ظاهرشدن به‌عنوان شخصیتی «جهان‌دیده» یا «مطالعه‌کرده» را برجسته می‌کند، جایی که استفاده از نقل‌قول خارجی برای کسب اعتبار اجتماعی استفاده می‌شود.

کمبودهای نهفته
در عمق این رفتار، کمبودهای روان‌شناختی و اجتماعی نهفته است که مانند یک محرک پنهان عمل می‌کند؛ برای مثال، کمبود تفکر انتقادی باعث می‌شود افراد محتوای جعلی را بدون چک‌کردن منبع بپذیرند و این کمبود با اثر  Dunning-Kruger ترکیب می‌شود که افراد با دانش کم خود را متخصص می‌دانند. در این اثر افراد بر این باورند که باهوش‌تر و توانمندتر از آنچه واقعا هستند، هستند و نقل‌قول‌های غلط را پخش می‌کنند؛ زیرا توانایی ارزیابی دقیق ندارند. همچنین کمبود توجه اولویت را به احساسات می‌دهد و اخبار احساسی را بیشتر باورپذیر می‌کند، درحالی‌که کمبود ثبات عاطفی افراد را به سمت محتوای تاییدکننده باورها سوق می‌دهد تا ناراحتی ناشی از ناهماهنگی شناختی - cognitive dissonance - را کاهش دهد. از سوی دیگر، کمبود تعلق اجتماعی با اثر هم‌رنگ جماعت شدن همراه است، جایی که مردم نقل‌قول‌ها را شیر می‌کنند، چون می‌بینند دیگران این کار را انجام می‌دهند و این برای کسب لایک و احساس تعلق گروهی ضروری به‌نظر می‌رسد، درحالی‌که کمبود اعتمادبه‌نفس باعث می‌شود افراد صدای خود را کافی ندانند و به اقتدار دیگران پناه ببرند. حتی کمبود انعطاف‌پذیری نقش مهمی در این زمینه دارد که افراد را وادار به حفظ باورهای غلط می‌کند حتی در برابر شواهد مخالف، مقاومت کنند. اشتباهات صادقانه هم در این میان بی‌تاثیر نیستند، مانند اشتباه بین نام‌ها که از تنبلی فکری ناشی می‌شود و در فضای مجازی که اشتراک‌گذاری آسان است، مانند ویروس تکثیر می‌یابد. دست‌نزدن به تحقیق به دلیل همین تنبلی و شباهت نام‌ها به آنچه فرد در ذهن دارد، ازجمله موارد اشتباهات صادقانه است.
در نهایت این پدیده نشان‌دهنده این است که فضای مجازی از ضعف‌های انسانی بهره‌برداری می‌کند و الگوریتم‌ها آنها را بزرگ‌نمایی می‌کنند، اما راه‌حل‌هایی مانند تقویت آموزش رسانه‌ای و چک‌کردن منابع معتبر می‌تواند این چرخه را بشکند. کارشناسان هشدار می‌دهند که اگر این روند ادامه یابد، اعتماد عمومی به اطلاعات آنلاین بیشتر آسیب خواهد دید و این مسئولیت هر کاربری است که قبل از اشتراک‌گذاری، لحظه‌ای تامل کند. همچنین باور به این که هر سخنی از هر بزرگی، درست نیست و نباید هر چه گفته‌اند را باور کرد، تمرین تفکر انتقادی را در ما تقویت می‌کند و لازم است در خود و تربیت کودکان‌مان به آن بپردازیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.