آگاه: سرقت، به عنوان یکی از خشونتبارترین جرایم، علاوه بر واردآوردن خسارات مالی، تاثیرات روانی و روحی عمیقی بر زندگی افراد بر جای میگذارد. قربانیان سرقت اغلب با پیامدهایی چون اضطراب، بیاعتمادی به محیط اطراف، اختلالات خواب و حتی ترسهای پایدار مواجه میشوند که کیفیت زندگیشان را به شکل محسوسی تحتتاثیر قرار میدهد. این آسیب روانی در بسیاری از موارد از زیان مالی ناشی از سرقت نیز سنگینتر است و ممکن است برای ماهها یا حتی سالها با فرد باقی بماند.
سرقتها در گذشته عمدتا با استفاده از زور، سلاح سرد مانند قمه و چاقو یا تهدید مستقیم انجام میشد؛ اما در سالهای اخیر شاهد تحولاتی در روشهای سارقان هستیم. این روزها بسیاری از مجرمان بهجای استفاده از سلاحهای خطرناک و پرریسک، از گازهای اشکآور و اسپری فلفل بهره میبرند. استفاده از این مواد باعث میشود که سارقان بهسرعت قربانیان را فلج یا حتی در برخی موارد بیهوش کنند و بدون درگیری فیزیکی طولانی، اموال آنها را به سرعت به سرقت ببرند.
از نظر قانونی، سرقتهایی که با تهدید جان و امنیت عمومی همراه باشند و باعث ایجاد رعب و وحشت گسترده شوند، میتوانند مصداق جرم محاربه تلقی شوند؛ جرمی که در قوانین کیفری کشورمان از شدیدترین مجازاتها برخوردار است و حتی حکم اعدام برای آن صادر میشود. این نشاندهنده حساسیت بالای نظام قضایی نسبت به جرایم مسلحانه و خشن است.
اما بهتازگی، دوباره نمونههایی از سرقت با گاز اشکآور یا همان اسپری فلفل افزایش یافته است؛ شیوهای کمخطرتر برای سارقان، اما با خطرات جدی برای قربانیان. مصطفی امامی، مجری شناخته شده تلویزیون، چند روز پیش در ویدیویی که در صفحه مجازیاش منتشر کرد، از حمله شبانه به خود در اتوبان مدرس خبر داد. به گفته او، سارقان با استفاده از قمه و اسپری فلفل به وی حمله کردند و اموالش را به سرقت بردند.
همچنین، یکی از همکاران خبرگزاری تسنیم، چند روز پیش هنگامی که در خودرو همراه با دختر نوجوانش بود، هدف حمله مشابهی قرار گرفت. سارقان با پاشیدن اسپری فلفل، تلفن همراه وی را سرقت کردند. این نمونهها نشان میدهد که استفاده از اسپری فلفل و گازهای اشکآور، دوباره در حال افزایش است. این تغییر روش، اگر چه در نگاه اول به نظر میرسد مجازات آن سبکتر از استفاده از قمه یا سلاح سرد باشد، اما برخلاف «تهدید با سلاح سردوگرم»، «استفاده از اسپری فلفل» ممکن است باعث آسیبهای چشمی جدی، کوری موقت یا دائمی و مشکلات تنفسی حاد شود که سلامت فرد را به خطر میاندازد.
مطالبه از مسئولان؛ برخورد بازدارنده کجاست؟
در قوانین کیفری ایران، سرقتی که همراه با تهدید جان و ایجاد رعب و وحشت عمومی باشد، میتواند مصداق محاربه باشد و حتی به مجازات اعدام منجر شود. اما پرسش جدی اینجاست؛ آیا استفاده روزافزون از اسپریهای شیمیایی در سرقتها با همین شدت و قاطعیت پیگیری میشود؟ چه کسی مسئول کنترل بازار خریدوفروش این ابزارهاست که بهراحتی در دسترس نوجوانان و سارقان قرار میگیرد؟
اگر چه بخش بزرگی از مسئولیت متوجه نهادهای انتظامی و قضایی است، اما شهروندان هم باید سهم خود را بپذیرند. هوشیاری در ترددهای شبانه، پرهیز از توقف در نقاط خلوت و نصب سامانههای امنیتی روی خودرو و تلفن همراه میتواند تا حدی از فرصتطلبی سارقان بکاهد. غفلت و بیتوجهی، همان چیزی است که سارقان روی آن حساب باز میکنند.
سرقت گوشی
روزانه ۱۶۰ گوشی در تهران به سرقت میرود. با این وجود پلیس اعلام کرده است که در سال ۱۴۰۳ نسبت به سال ۱۴۰۲ شاهد کاهش ۳۰درصدی موبایلقاپی بودهایم. البته حدود نیمی از گوشیهای سرقتی کشف میشوند و مابقی معمولا در داخل یا خارج از کشور به فروش میرسند. سرهنگ «اصغر خدایی» معاون مبارزه با سرقت پلیس آگاهی پایتخت میگوید: سرقت موبایل نهتنها از نظر اقتصادی برای قربانیان خسارت دارد، بلکه تاثیرات روانی عمیقی نیز روی افراد به جا میگذارد. با این حال، موبایل قاپی در سال ۱۴۰۳ نسبت به سال ۱۴۰۲ بیش از ۳۰ درصد کاهش داشته است. این موبایلقاپیها معمولا با استفاده از موتورسیکلت و غفلت شهروندان صورت میگیرد. مردم در طول روز مشغله زیادی دارند و حواسشان نیست. مثلا از عرض خیابان رد میشوند و همزمان با گوشی موبایل نیز صحبت میکنند. همین غفلت باعث میشود که سرقت صورت بگیرد. چون متمرکز بر گوشی هستند، سارق در کنارشان قرار میگیرد و بهراحتی دست به دزدی میزند. این کارشناس انتظامی درخصوص سابقهدار بودن موبایل قاپها هم میگوید: بیش از ۷۰درصد این سارقان سابقهدار و مشتری دائم پلیس هستند و تکرار جرم دارند. تکرار این جرم نیز به نظر من به این دلیل است که نسبت به جرایم دیگر، برخورد جدی با مجرمان صورت نمیگیرد. فرد موبایل قاپ بعد از یک ماه دستگیری، با وثیقه آزاد میشود. باید در این خصوص برخورد قویتر صورت بگیرد. شاید به همین دلیل است که این نوع جرم طرفدار بیشتری دارد. از طرف دیگر این سارقان درآمد خوبی هم دارند. در حال حاضر اکثر گوشیها بین ۳۰ تا بیش از ۱۰۰ میلیون تومان ارزش دارد. آنها گوشیهای سرقتی را بین ۵ تا ۱۰ میلیون تومان و حتی بیشتر میفروشند یا به کشور همسایه میبرند یا از قطعات آن استفاده میکنند. به همین علت این نوع دزدی برایشان کار پرسودی است و چون بعد از دستگیری هم برخورد قاطع نمیشود، مجددا به چرخه جرم باز میگردند.
نظر شما