آگاه: حضرت آیتالله خامنهای روز گذشته در دیدار صدها نفر از قهرمانان رشتههای مختلف ورزشی و مدالآوران المپیادهای علمی جهانی، به بیان چند نکته در خصوص ادعاهای رییس دولت آمریکا پرداخته و گفتند: در جنگ غزه، آمریکا بیتردید شریک اصلی جنایات رژیم صهیونیستی است همچنان که خود رییسجمهور آمریکا هم اعتراف کرد که ما با این رژیم در غزه کار میکردیم البته اگر این را هم نمیگفت، معلوم بود چرا که امکانات و تسلیحاتی که در طول این جنگ روی سر مردم بیپناه غزه ریخته میشد، متعلق به آمریکا بود.
معظمله ادعای دیگر ترامپ مبنی بر جنگ آمریکا با تروریسم را نمونه دیگری از سخنان دروغ او خوانده و افزودند: بیش از ۲۰ هزار کودک و نوزاد در جنگ غزه به شهادت رسیدند. آیا آنها تروریست بودند؟ تروریست، آمریکاست که داعش را ایجاد میکند و به جان منطقه میاندازد و امروز هم عدهای از افراد آن را در منطقهای در اختیار گرفته و برای استفاده خود نگه داشته است.
ایشان، کشتار حدود ۷۰ هزار انسان در جنگ غزه و همچنین به شهادت رساندن بیش از هزار ایرانی در جنگ ۱۲روزه را شواهدی آشکار از خوی تروریستی آمریکا و رژیم صهیونیستی خوانده و خاطرنشان کردند: آنها علاوه بر کشتار کور مردم، دانشمندان ما همچون طهرانچی و عباسی را ترور و به این جنایت افتخار کردند اما باید بدانند که نمیتوانند علم را ترور کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به حرفهای رییسجمهور آمریکا که ضمن افتخار کردن به بمباران صنعت هستهای ایران مدعی از بین بردن آن شده بود، افزودند: ایرادی ندارد، به همین خیال باشید اما اصلا شما چهکاره هستید که اگر کشوری صنعت هستهای دارد، در قبال آن باید و نباید مطرح کنید. چه ربطی به آمریکا دارد که ایران امکانات و صنعت هستهای دارد یا ندارد. این دخالتها ناباب، غلط و زورگویانه است.
آمریکا و نسخههای تکراری غربزدهها
حرف اول و آخر از سوی شخص اول کشور زده شد و «آمریکایِ ترامپ» دوباره پیام اقتدارِ ایران را از انتهای خیابان فلسطین دریافت کرد. البته قبل از آنکه حضرت آیتالله خامنهای، سکاندار کاخ سفید را رسوا کند، عدهای از سیاسیون و رسانهایها در داخل به خصوص طرفداران مذاکره با غرب، تحلیلها و تفسیرهای خود پیرامون تهدید جدید ترامپ را ارائه میکردند.
به اعتقاد این گروه، سه سناریوی کلی درباره آینده پرونده هستهای ایران قابل طرح بود:
۱. ادامه مذاکرات و احیای برجام: در بهترین حالت، طرفین میتوانند از طریق گفتوگوهای دیپلماتیک به توافقی متوازن برسند که حقوق ایران در غنیسازی را تضمین کند و نگرانیهای جامعه بینالمللی را کاهش دهد.
۲. افزایش تنش و تحریمها: در صورت شکست مذاکرات یا عدم تمایل طرفها به مصالحه، احتمال افزایش تحریمها و فشارهای بینالمللی وجود دارد که ممکن است اقتصاد ایران را بیش از پیش تحت تاثیر قرار دهد. فعال کردن مکانیسم ماشه اولین گام برای تحقق این سناریو خواهد بود.
۳. خروج از NPT و تشدید برنامه هستهای: اگر ایران احساس کند حقوقش به رسمیت شناخته نمیشود یا تهدیدات نظامی افزایش یابد، ممکن است به مسیر غنیسازی گستردهتر و حتی توقف همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی روی آورد.
هدف ترامپ از تهدید دوباره ایران چیست؟
آنچه مسلم است، تهدیدهای ترامپ یا بهتر است بگوییم رییسجمهورهای آمریکا نسبت به ایران اسلامی تازگی ندارد و مربوط به حضور جمهوریخواهان یا دموکراتها در کاخ سفید نمیشود. دلایلی وجود دارد که نشان میدهد تهدیدات ترامپ بیشتر بهعنوان ابزاری برای فشار دیپلماتیک و روانی است. برای نمونه او هرچه در چنته داشت در جنگ ۱۲روزه نشان داد و کاملا به پشتیبانی صهیونیستها پرداخت. در اتاق جنگ حضور یافت و دستور حمله به مراکز هستهای ایران را صادر کرد یا با خروج از برجام میخواست به ایران فشار وارد کند تا تسلیم خواستههای غیرمنطقی آنها شود اما چه شد؟!
براین اساس، استراتژی فشار حداکثری ترامپ، که شامل تهدیدات شدیداللحن علیه کشورهای مختلف است، معمولا بهعنوان یک تاکتیک برای فشار به دیگر کشورها بهویژه ایران بهکار گرفته میشود. از اینرو لفاظیهای اخیر او بیش از آنکه نشانهای از یک تصمیم قطعی برای اقدام نظامی باشد، بخشی از راهبرد واشنگتن در اعمال فشار حداکثری به ما (ایران) تلقی میشود. ضمن آنکه دست نیروهای مسلح همچنان روی ماشه قرار دارد و آنطور که رییس ستاد کل نیروهای مسلح در آیین دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش اعلام کرد: «اگرچه دشمنان ما ذاتا وحشی و متجاوزند اما بعید است با این ضربهای که خوردند دوباره قصد غلطی داشته باشند؛ اگر عاقل باشند.»
فرجام سخن آنکه: تاریخ که بهترین سند است، نشان داده هرگاه آمریکا در مسیر مذاکره و چانهزنی قرار گرفته، همواره از اهرم تهدید نظامی برای تحمیل شرایط مطلوب خود استفاده کرده است و تهدیدات اخیر ترامپ هم در همین چارچوب تحلیل میشود. او فقط به دنبال معامله است، اما ایران هیچگاه با «ترامپ معاملهگر»، معامله نمیکند که خود را تحقیر کند.
او به جای تکرار یاوهگوییهایش باید یک بار تاریخ «سرزمین کهن ما» را بخواند تا بابداند با چه دلاورمردانی روبهروست؛ «اینجا ایران است.»
نظر شما