آگاه: رهبر انقلاب در دیدار اخیر با دولت، این درد مشترک را دقیقا هدف گرفتند؛ ایشان با تاکید بر اینکه «منتظر تحولات بیرونی نباشیم»، در واقع، برگ برنده دشمن را باطل اعلام کردند و کلید خروج از این بنبست را در دستان خودمان گذاشتند: «غلبه دادن روحیه کار و تلاش بر حالت نه جنگ، نه صلح.» این سخن، یک توصیه مدیریتی نیست؛ یک فریضه ملی برای بازیابی هویت فعال جامعه ماست.
راه خروج: تبدیل تهدید به موتور محرک
خروج از این وضعیت، نیازمند یک «جهاد تبلیغی-فرهنگی» در کنار تلاشهای سازندگی است. رسانهها و هنر، نه ابزاری برای گزارش وضعیت، بلکه باید به میداندار اصلی این جهاد تبدیل شوند.
۱. بازتعریف «جهاد تبیین» برای نبرد با بیعملی:
جهاد تبیین نباید صرفا به معنای پاسخگویی به شبهات باشد. تبیین در شرایط «نه جنگ، نه صلح»، یعنی خلق روایتهای جدید از دستاوردهای درونی کشور؛ روایتهایی که نشان دهند پیشرفت، مستقل از وضعیت میدان نبرد خارجی، یک جریان دائمی است. هنر متعهد، سینما و ادبیات باید به جای تمرکز بر معضلات ناشی از تعلیق، بر ارزش ذاتی کار ایرانی و توانایی ملت در خلق ارزش در هر شرایطی تاکید کنند. باید به مردم نشان داد که هر کلنگ بر زمین، هر خط تولید فعال و هر قلمی که در جهت حل یک مشکل داخلی میچرخد، خود یک عملیات موفق در دل استراتژی دشمنشکن است.
۲. تبلیغ به مثابه مهندسی امید:
اگر دشمن میخواهد جامعه را بیانگیزه کند، وظیفه ما «مهندسی امید» است. این کار با شعارهای کلی میسر نیست. باید به صورت خرد، داستان موفقیتها را روایت کرد. باید مدیران، کارگران، معلمان و جوانانی که در سختترین شرایط، با تکیه بر دانش و ایمان خود، راهحلی نو یافتهاند، به قهرمانان روزمره تبدیل شوند. رسانهها باید ابزاری برای «الهامبخشی» باشند، نه فقط «اطلاعرسانی». باید طوری هنرنمایی کرد که مردم ببینند، «آیندهای که به آن امیدواریم، نه متعلق به فردا، بلکه محصول امروز ماست.»
۳. مسئولیتپذیری درونی به جای انتظار بیرونی:
وقتی منتظر تحول بیرونی میشویم، به دشمن اجازه میدهیم که زمان را از ما برباید. راهکار رهبری، ما را به حاکمیت بر زمان فرا میخواند. هر فرد در هر جایگاه شغلی، با تمرکز بر ارتقای کیفیت کار خود و رفع نواقص محیطیاش، در واقع در حال خنثیسازی استراتژی تعلیق دشمن است. این یک مسئولیت جمعی است که در قالب «کار جهادی و متعهدانه» بروز میکند.
در نهایت، عبور از «نه جنگ، نه صلح» نه با اعلام جنگی تازه، بلکه با اعلام جنگی نرم علیه رخوت درونی ممکن است. جامعه ایران همواره در طوفانهای سخت، قامت استوار خود را نشان داده است. امروز، سنگر جدید ما، همان ارادهای است که باید آن را با کار، امید و ایمان، از زنگار انتظار دشمن پاک کنیم و بار دیگر ثابت کنیم که قدرت یک ملت، در تواناییاش برای پیشروی، حتی در شرایط غبارآلود است.
این مبارزه با رخوت، نهایتا یک ساحت شخصی و معنوی نیز دارد. آن «روحیه کار و تلاش» که مورد تاکید است، ریشه در درک انسان از جایگاه خود در ساختار هستی دارد. هنگامی که فرد باور کند که حضور او، هرچند کوچک، در هر لحظه از تلاش، خلأیی را پر میکند که دشمن مترصد پر کردن آن با یاس است، حالت انتظار منفعلانه میشکند. در این معنا، کار و تولید صرفا یک فعالیت اقتصادی نیست؛ بلکه تجلی اراده الهی بر زمین است. بنابراین، ترویج این باور که «سکون، خیانت به فرصتهای پیش رو است»، میتواند قویترین سلاح فرهنگی ما در برابر استراتژی دشمن برای انجماد جامعه باشد. همواره باید با امید و تلاش و پیروی از رهبری جامعه اسلامی، خط بطلان بر تمامی نقشههای شوم دشمن کشیم و ایران اسلامی را بیش از پیش آباد کنیم.
۱ آبان ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۰
کد خبر: ۱۷٬۲۸۵
جبهه دشمن، این روزها در پی زمینگیر کردن ماست؛ نه با تانک و موشک، بلکه با ابزاری به مراتب خطرناکتر: بیماری انفعال. وضعیت «نه جنگ، نه صلح» که دشمن با طراحی هوشمندانه بر ما تحمیل کرده، صرفا یک معادله نظامی-سیاسی نیست؛ بلکه یک دام روانی-اجتماعی است. هدف این است که جامعه ایران را در وضعیت «انتظار خستهکننده» نگه دارد؛ جایی که نه اقدام انقلابی توجیه دارد و نه طمانینه یک صلح پایدار، پاداش کار مضاعف است. در این فضای ابهام، بزرگترین سرمایه یک ملت، یعنی روحیه امید، کار و حرکت مستمر، به آهستگی تضعیف میشود.

نظر شما