آگاه: با توجه به این سیاست ابلاغی، مأموریت ویژهای برای دستگاه اجرایی کشور قابل تعریف است. پیشبرد طرح اصلاح الگوی مصرف با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی کشور را میتوان بهمنزله ماموریت فعلی مقامات اجرایی حاضر در این عرصه تلقی کرد. نکته مهم در زمینه استفاده از ظرفیتهای فرهنگی به عنوان ابزار راهبردی اصلاح الگوی مصرف، فهم توانایی فرهنگ دینی برای هدایت کشور به سمت الگوی مصرف مطلوب است. بازیابی ارزشهای اسلامی و نهادینهسازی فرهنگ دین از جهات متعددی، به پیشرفت روند اصلاح الگوی مصرف کمک میکند که در این مجال تنها امکان ذکر دو مورد وجود دارد. اولا زمینهساز صرفنظر جامعه از مصرفگرایی به عنوان مظهر منفعتطلبی شخصی و حرکت به سمت اصلاح الگوی مصرف به عنوان مظهر تضمین منافع عمومی است. ظرفیت احیای منافع عمومی و ترجیح آن بر نفع شخصی، در دو اصل سازنده فرهنگ اسلامی قابل یافت است. نخست در سیره امامان و یاران ایشان که در راه رفع نیازهای عمومی، از هرگونه منفعت شخصی عبور میکردند و تحت هیچ شرایطی از تعهدات عمومی خود کوتاه نمیآمدند. امام حسین(علیهالسلام) در مسیر تامین نیاز مبرم عمومی که تظاهر بیرونی آن، قیام عاشورا و تلاش برای بیداری جامعه بود، از تقدیم جان خود و نزدیکانش نیز دریغ نکرد و اهمیت عبور از منافع شخصی و محوریت مصلحت عمومی را به خوبی برای مسلمانان روشن کرد. درس بزرگی که بازتاب آن میتواند به رفع معضلات مصرفگرایی کمک کرده و جامعه را به سوی اصلاح الگوی مصرف سوق دهد. امروز اصلاح الگوی مصرف یکی از مهمترین مصادیق نیازهای عمومی مردم است که هر مسلمانی با انجام آن، فرهنگ ترجیح مصالح عمومی بر نفع شخصی را احیا کرده و گام بزرگی در تبعیت از سیره امامان معصوم (علیهالسلام) برداشته است. در آموزههای قرآنی و روایی نیز چنین ظرفیتی قابل یافت است. در روایات نقل شده که ارزشمندترین مردم، سودمندترین آنها برای مردم است و ترجیح منافع عمومی اینگونه مورد تحکیم و پاسداشت قرار گرفته است. بیتردید با گسترش این نگرش دینی، میتوان شاهد رغبت عمومی قابل توجهی به اصلاح الگوی مصرف بود. افراد جامعه اسلامی ایران در جهت انجام خدمات عمومی که از سوی روایات، بالاترین ارزش دینی معرفی شده، به اصلاح الگوی مصرف که آنان را واجد سودمندی عمومی میسازد، روی میآورند. در فرهنگ غربی برخلاف فرهنگ اسلامی، هیچ امکانی برای احیای منافع عمومی و ترجیح آن بر نفع شخصی وجود ندارد و ظرفیت مذکور یک امکان ویژه برای جوامع اسلامی فراهم میکند. به وفور در آثار متفکران غربی دیده شده که از اساس جایگاهی برای منافع عمومی در حیات انسانی قائل نیستند و اراده و تمایل انسان را در تامین منافع شخصی محصور میدانند. هگل معتقد است که انسان غایتی جز خود ندارد و تنها نفع خصوصی خود را دنبال میکند. توماس هابز نیز بر این باور است که انسان بالطبع خودخواه و تنها متوجه به شخص خود و در جنگ دائمی با دیگران است. ثانیا فرهنگ و اندیشه اسلامی بر خلاف مارکسیسم و ماتریالیسم، از ساختن منظومههای اخلاقی که بتواند امکانات مقاومت در برابر اخلاق مصرفگرایانه نظام سرمایهداری را فراهم کند، عاجز نیست و پشتوانه قابل اتکای مبارزه علیه مصرفگرایی سرمایهداری است. وقتی جهان غرب به پشتوانه تفکرات مارکسیستی علیه نظام بورژوازی قیام کرد، پس از مدتی به رکود اقتصادی شدید گرفتار آمد چرا که نظام سرمایهداری را که تنها نیروی محرک رشد اقتصادی بود، از بین برده بود و جایگزین مناسبی که نقشی مشابه نظام سرمایهداری ایفا کند، در دست نداشت. به همین خاطر مارکسیستها همواره در مبارزه با مصرفگرایی نظام سرمایهداری محکوم به شکست بودند. اما جوامع اسلامی ناچار به تسامح با مصرفگرایی سرمایهداران نیستند. چون دعوت اسلام به ارزشهای اخلاقی، مقبول جامعه اسلامی قرار میگیرد و با بهوجود آمدن این پشتوانه اجتماعی، میتوان از حفظ جانب نظام سرمایهداری و مدارا با ظلم و مصرفگرایی آن، ابراز بینیازی کرد. اکنون که کشور بیش از همیشه نیازمند اصلاح الگوی مصرف است، نهاد دین میتواند با خلق منظومههای اخلاقی و انسانی، جامعه را علیه مصرفگرایی نظام سرمایهداری بسیج کرده و به پشتوانه همین نیروهای اجتماعی، نیروی محرک جدیدی برای پیشرفت اقتصادی کشور ایجاد کند. اینجاست که امکان مقاومت در برابر مصرفگرایی نظام سرمایهداری فراهم میشود.
۲۱ آبان ۱۴۰۴ - ۲۲:۵۰
کد خبر: ۱۷٬۹۱۸
ترویج فرهنگ اسلامی چه کمکی به اصلاح الگوی مصرف میکند؟
راه علاج مصرفگرایی
محمد عرفان خانی _ آگاه مسائل سیاسی
نخستین مورد از سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف، اصلاح فرهنگ مصرف فردی، اجتماعی و سازمانی، ترویج فرهنگ صرفهجویی و قناعت و مقابله با اسراف، تبذیر، تجملگرایی و مصرف کالای خارجی با استفاده از ظرفیتهای فرهنگی، آموزشی و هنری و رسانهها بهویژه رسانه ملی است.
نظر شما