آگاه: گنجیابی غیرمجاز، یکی از جدیترین تهدیدهای پیش روی میراث فرهنگی ایران است. این پدیده، که ریشه در تاریخ کهن این سرزمین دارد، امروز به یک بحران ملی تبدیل شده است. بر اساس گزارش سال ۱۴۰۴ شمسی سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، بیش از ۱۰ هزار محوطه باستانی در استان فارس به تنهایی در معرض حفاریهای غیرقانونی قرار دارند.
ریشههای تاریخی و آغاز گنجیابان
گنجیابی به عنوان یک رفتار اجتماعی، ریشه در ضرورتهای امنیتی و اقتصادی تمدنهای باستانی ایران دارد. در دوران ایلام نو، حدود ۳۵۰۰ تا ۴۵۰۰ سال پیش و سپس در امپراتوریهای هخامنشی، اشکانیان و ساسانیان، اشیای گرانبها از سکههای طلا و نقره گرفته تا ظروف زرین و جواهرات را در کوزهها یا غارها دفن میکردند تا در برابر تهاجمات خارجی مانند حمله اسکندر حفظ شوند. یکی از نمادهای این سنت، گنج بادآورد از هفت گنج افسانهای خسرو پرویز ساسانی است که نشاندهنده عادت دفن ثروت در دوران بحران است. اولین شواهد از گنجیابی سازمانیافته به دوران صفویه، از سال ۹۰۷ تا ۱۱۳۵ شمسی بازمیگردد. در این دوره، گروههایی با عنوان جوینده یا گنجیاب با استفاده از ابزارهای ابتدایی مانند بیل، کلنگ و نشانهشناسی عامیانه به کاوش در مقبرهها، قلعهها و محوطههای باستانی میپرداختند. نشانههایی مانند سنگهای حکاکیشده با نماد مار، چشم یا آهو که امروزه به اشتباه رمز گنج تلقی میشوند و در واقع نمادهای مذهبی، قبرستانی یا نجومی بودند و هیچ ارتباطی با نقشه دفینه نداشتند. در دوره قاجار، از سال ۱۱۷۴ تا ۱۳۰۴ شمسی، این فعالیت به سطحی بالاتر رسید. ناصرالدین شاه شخصا دستور کاوش در نقاطی مانند ری و تخت سلیمان را صادر کرد و در سال ۱۳۰۲ شمسی امتیاز انحصاری اکتشاف آثار باستانی را به هیات فرانسوی واگذار کرد که منجر به انتقال هزاران شیء به موزه لوور شد. این اقدام، زمینهساز ورود باستانشناسی مدرن به ایران بود اما همزمان گنجیابی غیررسمی را نیز تقویت کرد.
گسترش به شیوه مدرن
در دوران پهلوی اول و دوم، از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۵۷ شمسی، با ورود باستانشناسی علمی مانند کاوشهای ارنست هرتسفلد در تخت جمشید، گنجیابی غیرمجاز نیز حرفهایتر شد. کشف غار کلماکره در لرستان که حاوی بیش از ۶۰۰۰ شیء نقرهای ایلامی بود، موجب شد که توسط باندهای قاچاق غارت شود و بخش عمده آن به بازارهای سیاه بینالمللی راه یابد. پس از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ شمسی، ورود فلزیابهای ارزانقیمت و از دهه ۱۳۷۰ شمسی ورود مدلهای جدیدتر آن نقطه عطفی در گسترش این پدیده بود. در دهه ۱۳۸۰ شمسی، شبکههای اجتماعی و کانالهای تلگرامی وارد میدان شدند و با تبلیغات گسترده مانند نقشه گنج هخامنشی تضمینی و فروش دستگاههای تقلبی، یک صنعت کلاهبرداری دیجیتال ایجاد کردند. در دهه ۱۳۹۰ شمسی، رمزارزها و پرداختهای آنلاین امکان پولشویی و معاملات ناشناس را فراهم آوردند. اکنون در سال ۱۴۰۴ شمسی، مافیای گنجیابی با مراکز عملیاتی در دبی، ترکیه و داخل کشور، گردش مالی سالانهای در حد هزاران میلیارد تومان دارد.
تهدیدی برای هویت ملی
امروز، گنجیابی غیرمجاز به یک تهدید وجودی برای هویت ملی تبدیل شده است. مناطق پرخطر شامل غرب کشور مانند لرستان با غار کلماکره، کردستان با زیویه، کرمانشاه با بیستون، شمال کشور مانند گیلان و مازندران با قلعههای باستانی و جنوب کشور مانند خوزستان با چغازنبیل و ایلام در خطر هستند. همچنین در مرکز کشور، فارس با تختجمشید و بیشاپور در معرض خطر است. بر اساس گزارش یگان حفاظت میراث فرهنگی، هیچ محوطه باستانی در ایران سالم نمانده است. مصطفی دهپهلوان، رئیس سابق پژوهشگاه میراث فرهنگی، هشدار داده است که مافیای گنجیابی با تهدید و رشوه حتی کارشناسان را ساکت میکند.
نخست علل اقتصادی شامل تورم بالای ۴۰ درصد، بیکاری روستایی بالای ۴۰ درصد در برخی مناطق و کاهش ارزش پول ملی گزینه اصلی اتهام است. عزتالله ضرغامی، وزیر سابق میراث فرهنگی، در سال ۱۴۰۲ شمسی اظهار کرد که مردم به دنبال حل یکشبه مشکلات اقتصادی هستند. علل فرهنگی شامل باورهای فولکلور مانند طلسم، مار نگهبان و گنج سیاه، ریشه در فرهنگ عامه دارند و مردم با باور به چنین اعتقاداتی، در جستوجوی فرهنگ فولکلور خود هستند. در ضمن تاثیر رسانههای خارجی و فیلمهای ماجراجویانه را نیز نباید دستکم گرفت. علل تکنولوژیک و تبلیغاتی شامل دسترسی آسان به فلزیاب با قیمت ۵۰ میلیون تومان، نقشههای جعلی با قیمت پنج میلیون تومان و کانالهای شبکههای اجتماعی با ۵۰۰ هزار عضو و بیشتر را باید درنظر داشت که روزانه دهها و صدها تبلیغ منتشر میکنند. این وسوسهها، خود دامنزننده به رویکرد جستوجوی گنج هستند. علل حقوقی و اجرایی نیز شامل مجازات ناکافی بر اساس ماده ۵۶۲ قانون مجازات اسلامی یعنی ۶ ماه تا سه سال حبس، ضعف نظارت در مناطق دورافتاده و فساد در برخی سطوح محلی نیز از جمله دلایل دیگر است که میتوان به آنها اشاره کرد.
راهکارهای عملیاتی برای مهار بحران
کارشناسان میراث فرهنگی و حقوقدانان مدل سهگانهای برای حل یا کاهش مشکل پیشنهاد میدهند. ابتدا تقویت چارچوب قانونی با تشکیل کارگروه ملی «مبارزه با گنجیابی غیرمجاز» توسط قوه قضائیه، میراث فرهنگی و نیروی انتظامی، افزایش مجازات به پنج تا ۱۰ سال حبس و مصادره کامل اموال و پاداش ۵۰ درصد ارزش قانونی برای گزارشدهندگان اشیای یافته شده در اراضی مباح. دوم آموزش و آگاهسازی عمومی با کمپین ملی رسانهای تحت عنوان «گنج واقعی ایران، تاریخ و هویت ماست.» برنامه درسی مدارس برای آموزش ارزش میراث فرهنگی از پایه و تورهای باستانشناسی عمومی با همکاری سازمان میراث فرهنگی. سوم بهرهگیری از فناوری و همکاری بینالمللی با استقرار پهپادهای نظارتی و سامانه GIS در ۵۰۰ محوطه پرخطر، همکاری با یونسکو و اینترپل برای ردیابی قاچاق مانند پرونده زیویه و ایجاد بانک اطلاعاتی دیجیتال اشیای قاچاقشده.
سازمان میراث فرهنگی پیشبینی میکند که اجرای این مدل، تخریب محوطهها را تا ۵۰ درصد در پنج سال کاهش دهد.
تا دیر نشده
گنجیابی غیرمجاز، نه یک ماجراجویی شگفتآور، بلکه یک جرم سازمانیافته علیه هویت ملی است. ایران با بیش از یک میلیون محوطه باستانی، بزرگترین موزه زنده جهان است. حفظ این میراث، وظیفهای فراتر از دولت است و نیازمند مشارکت آگاهانه جامعه، تقویت قانون و تغییر نگرش فرهنگی است. اگر امروز اقدام نکنیم، فردا تنها گودالهایی خالی از تاریخ باقی خواهد ماند.
آمار دههبهدهه: از غارتهای پراکنده تا انفجار جرایم دیجیتال
برای درک عمق بحران، کمی به آمار ماجرا بپردازیم. در دهه ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۹ شمسی، کاوشهای قانونی در سیلک بیش از ۲۰۰۰ ظرف سفالی را به دست آورد اما غارت پراکنده در جندیشاپور و حسنلو رخ داد. در همین دوره دستگیریها کمتر از ۱۰۰ مورد در سال بود در حالی که کلاهبرداری سنتی با نقشه جعلی تنها میلیونها تومان گردش مالی داشت.
در دهه ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۹ شمسی، کاوشهای شهرسوخته و حسنلو ادامه یافت اما غارت جنگلی در غرب ایران بیش از ۵۰۰ شیء ایلامی را از بین برد، دستگیریها به ۲۰۰ تا ۳۰۰ مورد رسید و کلاهبرداری محدود به فروش اشیای جعلی در بازارهای محلی بود.
دهه ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۹ شمسی با غارت گسترده غار کلماکره در سال ۱۳۶۸ شمسی همراه بود که بیش از ۶۰۰۰ شیء نقرهای را از کشور خارج کرد، دستگیریها به ۳۰۰ تا ۵۰۰ مورد افزایش یافت و دعانویسان با کلاهبرداریهای صدها میلیون تومان ظهور کردند.
در دهه ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۹ شمسی، ورود فلزیاب باعث غارت زیویه و کنگاور شد و بیش از ۲۰۰۰ گور شکافته شد، دستگیریها به ۵۰۰ تا ۷۰۰ مورد رسید و فروش دستگاه تقلبی میلیاردها تومان گردش مالی ایجاد کرد.
دهه ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۹ شمسی شاهد کشف جوبجی رامهرمز در سال ۱۳۸۶ شمسی با صدها شیء مفرغی بود اما ۲۰ درصد محوطههای ثبتشده تخریب شد، دستگیریها به ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ مورد رسید و تبلیغات اینترنتی بیش از ۱۰۰۰ پرونده با دهها میلیارد تومان کلاهبرداری به همراه داشت.
در دهه ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ شمسی، سرقت آثار ۷۹ درصد افزایش یافت، کشف گوردخمههای وستمین در سال ۱۳۸۸ شمسی ۲۵۰ مورد اکتشاف را شامل شد، دستگیریها به ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ مورد رسید که تنها در مازندران ۹۰۰ پرونده در سال ۱۴۰۰ ثبت شد و ۳۶ درصد جرایم سایبری مرتبط با گنج بود، این تعداد با بیش از ۲۰۰۰ پرونده و صدها میلیارد تومان گردش مالی گزارش شده بودند.
در سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ شمسی، کشف ۵۰۰ سکه ساسانی در داراب و ۲۸ درصد افزایش پروندهها در سال ۱۴۰۳ شمسی رخ داد، دستگیریها به ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ مورد رسید که ۱۵۰۰ پرونده رمزارزی تنها در تهران در سال ۱۴۰۴ شمسی گزارش شده بود و روزانه ۳۰۰۰ پرونده سایبری با گردش مالی هزاران میلیارد تومان ثبت شد.
این آمار نشاندهنده رشد ۳۰ برابری دستگیریها و جهش کلاهبرداریها از میلیونها به هزاران میلیارد تومان در ۶ دهه است.
نظر شما