۶ آذر ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۳
کد خبر: ۱۸٬۲۸۴

راهبری فرهنگی در عصر هوش مصنوعی

تمدن‌سازی هوشمند

مجتبی مدنی نژاد _ نویسنده و پژوهشگر

هوش‌مصنوعی امروز  فراتر از یک فناوری نوظهور یا ابزار کمکی، عرصهای اجتناب‌ناپذیر از نبرد تمدنی است که  بر «نظام معنا»، «قدرت روایت» و «هندسه فرهنگ» مستقیما تاثیر می‌گذارد.

تمدن‌سازی هوشمند

آگاه: در چنین فضایی، جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی با یک پارادوکس بنیادین مواجه است: از یک‌سو، هوش‌مصنوعی موتور قدرتمند استعمار دیجیتال و تهدید هویتی است و از سوی دیگر می‌تواند سکوی پرش تمدنی برای تحقق آرمان‌های انقلاب باشد. پرسش محوری این است که چگونه می‌توان این فناوری را در چارچوب اسلامی ایرانی هدایت کرد تا به ابزار اقتدار فرهنگی تبدیل شود. پاسخ کوتاه: «راهبری فرهنگی هوشمند مبتنی بر فقه و اخلاق و حکمرانی فعال». بدون چنین چارچوبی، مواجهه با  هوش‌مصنوعی واکنشی، ناهماهنگ و تابع جریان جهانی خواهد بود؛ تجربه‌ای که در حوزه شبکه‌های اجتماعی دیده‌ایم.

تمدن‌سازی هوشمند
۱. خلأ راهبردی در مواجهه با هوش مصنوعی
اگرچه تحلیل‌های فراوانی درباره فرصت‌ها و تهدیدهای هوش‌مصنوعی منتشر شده، اما کمبود اصلی، نبود یک «چارچوب هدایت‌گر» است. این خلأ در چهار سطح برجسته می‌شود:
۱. خلأ نظری و فقهی: فقدان یک دستگاه منسجم برای تعیین حدود شرعی، اخلاقی و هنجاری کاربرد هوش مصنوعی.
۲. خلأ نهادی و حکمرانی: نبود ساختار مشخص برای تنظیم‌گری محتوا، حفاظت از داده‌ها و هدایت الگوریتم‌ها.
۳. خلأ نیروی انسانی: بدنه فرهنگی کشور از نظر سواد 
هوش‌مصنوعی و شناخت کارکردهای تمدنی آن عقب‌تر از تحولات جهانی است.
۴.  وابستگی فناورانه: استفاده از مدل‌ها و پلتفرم‌های خارجی، ما را در معرض «استعمار الگوریتمی» قرار می‌دهد؛ یعنی الگوریتم‌ها به جای مردم ما، برای مردم ما تصمیم می‌گیرند.
چالش اصلی، مدیریت هوشمند فرهنگ است, نه صرفا مقابله با تهدیدات بیرونی.
۲. فقه هوش مصنوعی؛ مبانی نظری و الزامات ایدئولوژیک
برای هدایت فرهنگی هوش مصنوعی، ابتدا باید «فقه هوش مصنوعی» را به‌عنوان یک حوزه مستقل تعریف کرد؛ حوزه‌ای که مرز انسان و ماشین، هویت و الگوریتم، اخلاق و قدرت را مشخص می‌کند. فقه هوش‌مصنوعی صرفا مجموعه‌ای از احکام کاربردی نیست، بلکه زیربنای مشروعیت‌بخش حکمرانی فرهنگی دیجیتال است. اصول کلیدی این فقه عبارت‌اند از:
• کرامت انسان و تقدم عقل بر الگوریتم: هوش‌مصنوعی نباید جایگزین انسان در تصمیم‌گیری‌های اخلاقی، تربیتی و هویتی شود.
• حفظ حریم خصوصی و مالکیت داده: داده‌های دینی، فرهنگی و هویتی باید دارای حرمت و مالکیت شرعی باشند. انتقال بی‌ضابطه به شرکت‌های خارجی، افشای اسرار امت است.
•   ممنوعیت تحریف‌افزارها و ادراک‌سازی کاذب: استفاده از هوش‌مصنوعی برای تولید تاریخ جعلی، روایت‌های تحریف‌شده یا محتواهای فریبنده باید ممنوع یا محدود شود.
• لزوم شفافیت الگوریتمی: الگوریتم‌های تاثیرگذار بر تربیت نسل جدید باید شفاف و مطابق اصل «لا ضرر» باشند.
برای عملیاتی شدن این اصول، تشکیل کمیته‌ای متشکل از حوزه، دانشگاه و نخبگان فناوری ضروری است.
۳. مهندسی فرهنگی هوشمند؛ مدل حکمرانی
امروز فرهنگ از طریق «الگوریتم» شکل می‌گیرد، نه فقط کتاب یا رسانه. بنابراین مدیریت فرهنگی بدون مدیریت الگوریتمی ممکن نیست. راهبری فرهنگی هوشمند سه سطح دارد:
• سطح راهبردی: تعیین خطوط کلی مواجهه فرهنگی با هوش مصنوعی، شامل برتری روایت اسلامی ایرانی، تولید محتوا و روایت فعال، حفظ استقلال داده‌ای و مبارزه با استعمار دیجیتال. این سطح باید تحت نظر عالی‌ترین نهادهای راهبری فرهنگی باشد.
• سطح تنظیم‌گری و استانداردگذاری: نهادهایی مانند «شورای تنظیم‌گری محتوای هوشمند» وظیفه پایش عملیات شناختی، تعیین استانداردهای محتوای هوشمند، کنترل کیفیت مدل‌ها و حفاظت از کودکان و نوجوانان.
• سطح عملیات فرهنگی هوشمند: تولید محتوا، طراحی الگوریتم‌ها و پلتفرم‌های فرهنگی مبتنی بر هوش مصنوعی، شامل مدل‌های زبانی بومی، ابزارهای هنری و رسانه‌ای هوشمند و سیستم‌های آموزش معارف.
۴. تربیت نیروی انسانی؛ نقطه عزیمت تمدن‌سازی
تمام ظرفیت‌های هوش‌مصنوعی بدون نیروی انسانی متخصص بی‌اثر است. غرب با سرعت بی‌سابقه نخبگان هوش‌مصنوعی خود را تقویت می‌کند، اما جبهه فرهنگی انقلاب با شکاف دانشی، تربیتی و مهارتی مواجه است. ویژگی‌های رزمنده فرهنگی عصر هوش‌مصنوعی عبارتند از: فهم عمیق معارف اسلامی، تحلیل تمدنی، مهارت‌های داده‌کاوی و امنیت الگوریتم و قدرت روایت‌سازی هوشمند. پیشنهاد می‌شود برنامه ملی تربیت ۱۰ هزار متخصص فرهنگی فنی با مشارکت دانشگاه، حوزه و مراکز انقلابی اجرا شود.
۵. تهدید اصلی: استعمار الگوریتمی
الگوریتم‌های خارجی ذهن ایرانی را بدون سر و صدا مهندسی می‌کنند: انتخاب‌های فرهنگی، سلیقه جوانان، سبک زندگی و روایت‌های تاریخی تحت تاثیر قرار می‌گیرند. این همان «استعمار دیجیتال» است؛ استعمار نرم و عمیقی که هدفش تصرف ذهن و هویت است، نه خاک.
۶. فرصت کلیدی: تمدن‌سازی هوشمند
در مقابل این تهدید، هوش‌مصنوعی می‌تواند سکوی پرش تمدنی باشد، اگر:
• با «گفتمان‌سازی هوشمند» همراه شود،
• اندیشه‌های رهبران فکری انقلاب اسلامی به «سیستم معرفتی هوشمند» تبدیل شود،
• محتواهای رسانه‌ای و هنری انقلابی در سطح جهانی تولید شود،
• روایت اسلامی ایرانی در شبکه‌های هوشمند منتشر شود،
• و مدل‌های بومی جایگزین انحصار الگوریتم‌های غربی شوند.
این رویکرد انقلاب اسلامی را از مصرف‌کننده فناوری به تولیدکننده معنا و هویت تبدیل می‌کند.
جمع‌بندی: از انفعال تا اقتدار روایی
هوش‌مصنوعی تهدیدی جدی علیه هویت و فرهنگ است، اما مدیریت صحیح آن می‌تواند موتور تمدن نوین اسلامی باشد. این تحول زمانی محقق می‌شود که:
• فقه و اخلاق چارچوب نظری،
• حکمرانی هوشمند ساختار نهادی،
• و نیروی انسانی متخصص موتور محرک باشند.
اگر این سه رکن همزمان و هماهنگ به کار گرفته شوند، ایران نه تنها مصرف‌کننده فناوری نخواهد بود، بلکه سازنده روایت، تولیدکننده معنا و قطب فرهنگی منطقه‌ای خواهد شد. هوش‌مصنوعی سکوی پرش تمدنی، ابزار گفتمان‌سازی جهانی و شتاب‌دهنده اقتدار ملی خواهد بود؛ سناریویی که آینده فرهنگی کشور را از انفعال و وابستگی به اقتدار، استقلال و خلاقیت فرهنگی تبدیل می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.