۱۶ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۴
کد خبر: ۲٬۰۱۷

آگاه در گزارشی اکران جنجالی روز دوم جشنواره فیلم فجر را بررسی می‌کند

بی بدن به کالبدش بازگشت

فیلم پرحاشیه مرتضی علیزاده با صفی طولانی در سینمای رسانه اکران شد

بی بدن از آن فیلم‌هایی بود که از همان ابتدای تولید درگیر حواشی مربوط به موضوع و سوژه شد. سوژه حساسی که می‌خواست همه توجه‌ها را به خودش جلب کند. با این حال اولین اثر مرتضی علیزاده در جشنواره فجر چهل و دوم روی پرده نقره‌ای رفت.

بی بدن به کالبدش بازگشت

زهرا بذر افکن - خبرنگار سرویس فرهنگی: فیلم یک درام جنایی است که به پرونده‌ای پرحاشیه و پیچیده می‌پردازد که نمونه عینی آن در دهه ۹۰ رخ داد و حواشی و جنجال زیادی به پا کرد. البته این در حالی است که از ابتدای تولید عوامل فیلم اعلام کردند که این اثر اقتباسی نیست. بی بدن، قصه قتل دختری ۱۹،۲۰ ساله را روایت می‌کند که به دست همکلاسی دانشگاه‌اش که ارتباطی عاطفی میانشان بوده، کشته می‌شود و مخاطب را به میان رنج‌ها و تنش‌های طرفین جنایت می‌برد.

الناز شاکردوست و نوید پورفرج به عنوان بازیگران اصلی بی بدن معرفی شده‌اند. الناز شاکردوست در دهه اخیر با بازی در آثار مهم سینمایی از جمله شبی‌ که ماه کامل شد و ابلق توجه منتقدان را به خود جلب کرده است. نوید پورفرج نیز پیش از این با بازی در فیلم مغزهای کوچک زنگ زده نامش را به عنوان یک استعداد خوب در سینمای ایران معرفی کرده است و حالا با بازی در آثار مهمی چون زالاوا و مغز استخوان ثابت کرد یکی از بازیگران درجه یک آینده سینمای ماست. بازی او در فیلم بی بدن می‌تواند به نقطه عطف کارنامه کاری پورفرج تبدیل شود. همچنین، سروش صحت که خودش با فیلم صبحانه با زرافه‌ها در جشنواره فجر حضور دارد، دیگر بازیگر این فیلم است که در کنار گلاره عباسی نامش در ترکیب بازیگران آمده است. پژمان جمشیدی هم از جمله بازیگران اصلی این فیلم است که سابقه همکاری با کاظم دانشی در فیلم علفزار را داشته و حالا در یک فیلم دیگر با فیلمنامه دانشی حضور پیدا کرده است. کاظم دانشی کارگردان مستعد و جوان ایران که پیش از این فیلم علفزار را ساخته بود، فیلمنامه بی بدن را نوشته و مصطفی احمدی که سابقه تهیه فیلم درخت گردو را در کارنامه دارد و با مهران مدیری برنامه‌هایی نظیر دورهمی را تولید کرده، به عنوان تهیه کننده این اثر حاضر است. مهدی سعدی تدوینگر این فیلم است و حبیب خزایی‌فر آهنگساز مطرح سینما که شاهکار موسیقی زخم کاری از یادگاری‌های اوست، آهنگسازی این فیلم را بر عهده دارد.

معرفی و بررسی فیلم:

قصه به وضوح از پرونده جنایی قتل غزاله شکور به دست آرمان عبدالعالی الهام گرفته و در روایت جانب خانواده مقتول را می‌گیرد. از ابتدای کسب جواز فیلم برای تولید، برخی رسانه‌ها نسبت به ساخت چنین سوژه‌ای با اتکا به این استدلال که تولید این آثار اقدامی است ضد امنیت ملی، واکنش شدیدی نشان دادند و تلاش کردند تا از ساخت این فیلم جلوگیری کنند. با این وجود چنانچه گفته شد، عوامل فیلم در تمامی مصاحبه‌ها اعلام کردند که فیلم اقتباسی از پرونده مذکور نبوده و به علاوه برای ساخت چنین اثری نیاز به مشاوره و تایید قوه قضائیه است که همگی به انجام رسیده است. در نهایت فیلم به بخش نگاه نو جشنواره فجر رسید و به علاوه شروع جنجالی در ادامه نیز در سالن اکران مردمی در ادامه حواشی، الناز شاکردوست، بازیگر فیلم، پایان اکران را مجالی برای درد دل با مردم یافت و از آنچه به زعم خودش، جفا بر فیلم رفته است حرف‌هایی زد که ویدیوی آن دست به دست در فضای مجازی چرخید و کنجکاوی نسبت به فیلم را بیش از پیش برانگیخت.

نقد مضمونی:

فیلم کاملا در جهت دفاع از حکم خدا در خصوص حقانیت قصاص و امکان بخشش طبق نص صریح قرآن است و تقبیح کننده شعار و جوسازی «نه به اعدام». قصه کشش خوبی دارد و تا انتها مخاطب را با خود همراه می‌کند، اما داستان/شخصیت پردازی قوی ندارد و به‌غیر از الناز شاکردوست بقیه کاراکترها در حد تیپ هستند. ماجرا اقتباس شده از یک پرونده پر چالش در دهه نود است، اما همانطور که بیان شد، کارگردان و نویسنده آن را رد می‌کنند و تاکید دارند از چندین پرونده بوده است. در نهایت «بی‌بدن» یک ملودرام معمایی جنایی است که سعی دارد کشمکش بین بخشش، قصاص و حقانیت این بین را به چالش بکشد و تا حدودی هم موفق بوده است.

نقد فنی- تکنیکی:

موسیقی فیلم که کار حبیب خزائی‌فر است عالی و برکار نشسته است، کارگردانی آن با وجود اولین تجربه قابل قبول است اما در جاهایی تطبیق زوایای دوریین با فضاسازی سینک نشده و کارگردان نتوانسته از این همه چهره که پتانسل و نقطه قوت کار هستند خوب بازی بگیرد و عمدتا تیپیکالی شده است.

بی بدن به کالبدش بازگشت

گفت‌وگو با عوامل فیلم:

کاظم دانشی نویسنده فیلم درباره منبع اقتباس فیلم گفت: «بی‌ بدن» از چند پرونده مشابه این چنینی نوشته شده و شایعه‌هایی وجود دارد که از یک پرونده خاص نوشته شده؛ اما این طور نیست و همچون فیلمنامه «علفزار» از چند پرونده نوشته شده است.

احمدی تهیه‌کننده افزود: سازمان سینمایی برای ساخت این پروژه بسیار با ما همکاری کرد و خیلی زود وارد پروسه تولید شدیم.

در نهایت، مرتضی علیزاده، کارگردان فیلم در پاسخ به این سوال که چرا منکر اقتباس از پرونده غزاله و آرمان هستید، اظهار کرد: ما فیلمی اجتماعی ساختیم که در آن مسئله‌ای جنایی اتفاق می‌افتد. او درباره سوگیری قصه نیز افزود: بدون جانب‌داری در همه ارگان‌ها فیلم را پی گرفتیم و باید بگویم که قرار نیست درباره کنش کاراکترهای قصه قضاوت‌ کنیم؛ بلکه هر آن چه که در جامعه بوده را عنوان کردیم.

او همچنین اضافه کرد: ما درباره موضع‌گیری نه به اعدام و طرفداری از قصاص فیلم نساخته‌ایم. «بی‌بدن» بیشتر در مورد روابط اجتماعی آدم‌ها و همچنین اتفاقی جنایی در دل این جامعه است.

نظر منتقد:

سایه احسانی: می‌توان گفت روایت بی بدن، عین به عین مطابق پرونده واقعی قتل غزاله شکور توسط آرمان عبدالعالی است که در دهه ۹۰ اتفاق افتاد. با این حال عوامل فیلم مصرانه گفتند که فیلم اقتباس از آن قصه نیست و از چند پرونده الهام گرفته است. به عنوان یک درام اجتماعی-جنایی، وزن درام اجتماعی آن بیشتر است و بیشتر چالش‌های خانواده مقتول و قاتل را پی می‌گیرد تا آن که به جنایت و رمز و راز آن بپردازد. قصه کاملا سوگیرانه است و حق قضاوت را از مخاطب سلب می‌کند. خانواده مقتول ظالم، دروغگو و بی عدالت بازنمایی شده‌اند و بدتر آن که این همه خصلت به ترس از اعدام یا شرایط روانی سخت آن‌ها ارجاع داده نشده و گویی ویژگی ذاتی آن‌هاست.

شخصیت‌پردازی‌ها ضعف آشکاری دارد. به عنوان مثال به حرفه پدر قاتل پرداخته شده اما معلوم نیست پدر مقتول شغلش چیست و چرا برای خانواده وقت نمی‌گذاشته. در بازی‌ها و دیالوگ‌ها هم شخصیت‌ها کاملا درنیامده‌اند، گلاره عباسی یکباره وسط فیلم پیدایش می‌شود و بدون هیچ پیشینه‌ای با دیالوگ‌ها و بازی باسمه‌ای به إحساسی که در مخاطب جست‌وجو می‌کند، دست نمی‌یابد.

به علاوه در تمام فیلم صحبت از فضای مجازی و تاثیر عمیق آن بر تصمیمات شخصیت‌ها جاری است اما هیچ عینیتی شکل نمی‌گیرد و بازنمایی آن در حد بروز در دیالوگ‌ها باقی می‌ماند.

فیلم کجای دغدغه زندگی مردم قرار دارد:

این فیلم به‌خوبی به دغدغه اصلی مردم یعنی تکلیف قطعی قصاص، اعدام و بخشش می‌پردازد و مخاطب را وسط پرونده داستان قرار داده که درک کند چرا قصاص حق است و چرا شعار «نه به اعدام» بازی رسانه‌ای و سیاسی.

نسبت فیلم با گفتمان  و فجر انقلاب اسلامی:

بی‌بدن تلویحا، تمام قد و حتی شاید ناخواسته دارد از مبانی انقلاب اسلامی که پیرو اسلام و قرآن است، دفاع می‌کند. دفاع از حق انسان و جان او، دفاع از حقوق شریعت در خصوص حق قصاص یک مقتول و اعدام یک قاتل و حقوق ولی دم نسبت به در خواست چنین حکمی و حتی انعطافی که دین برای بخشش به ولی دم داده و از این رو توانسته در این جایگاه مفید حاضر شود.

ارزیابی و نتیجه گیری:

فیلم بی بدن، روایت‌گر قصه‌ای تلخ و بغرنج از کشمکش میان دو طرف یک پرونده قتل است. قتلی که یک خانواده را بی فرزند و دیگری را از فرزندش جدا کرده. روایتی جنایی است اما اتکا بیشتر بر درام آن است. با این وجود برای گروه‌های سنی کودک و نوجوان مناسب نیست و بهتر است که خانوادگی تماشا نشود. در مجموع فیلم تلخی است که اگر می‌خواهید سرگرم شوید انتخاب مناسبی برای شما نیست و بهتر آن است که به سراغ آثار دیگر جشنواره فجر بروید. اما برای علاقمندان به سینمای جنایی یک انتخاب ویژه است، انتخابی که انگشت روی یک پرونده واقعی گذاشته و با استناد به شواهد آن در قوه قضائیه از دیدگاه خودش آن را بازگو می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.