۱۹ بهمن ۱۴۰۲ - ۲۰:۰۱
کد خبر: ۲٬۱۱۶

آگاه در گزارشی اولین اکران از پنجمین روز جشنواره فیلم فجر را بررسی می‌کند

عاشقانه‌های یک سینماتوگراف

اولین ساخته «قربانعلی طاهرفر» در جشنواره سینمای فجر روایت یک قصه از سینمای مردمی است.

«آپاراتچی» در سالن سینمای رسانه اکران شد تا در بخش «نگاه نو» جشنواره فیلم فجر به رقابت بپردازد.

عاشقانه‌های یک سینماتوگراف

آگاه: زهرا بذرافکن - خبرنگار سرویس فرهنگی:

«آپاراتچی»، با قصه‌ای تازه به جشنواره فیلم فجر آمده است. روایتی اقتباسی از زندگی یک فیلمساز قدیمی که خودش شاهد مراحل ساخت فیلم بوده است.

قربانعلی طاهرفر کارگردان و سجاد نصراللهی‌نسب تهیه‌کننده آپاراتچی هستند. این فیلم با نگارش حسین تراب‌نژاد و احسان لطفیان برداشتی آزاد از کتاب آپاراتچی نوشته دکتر روح الله رشیدی است که رویدادهای آن در اوایل دهه ۶۰ شهر تبریز می‌گذرد.

تورج الوند، فاطمه مسعودی‌فر و رضا ناجی در کنار بازیگرانی، چون هومن برق‌نورد، بهنام تشکر، امید روحانی، وحید مبصری، امین گلستانه، حسین عابدینی، ولی فروتن و علیرضا استادی در این فیلم ایفای نقش کرده‌اند.

مجری طرح: مسعود ملکی مشهور، مدیر فیلمبرداری: حسن پویا، تدوین: ابوذر حیدری، طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی، طراح صحنه: جعفر محمدشاهی، مدیر صدابرداری: داریوش صادق‌پور، موسیقی: مسعود سخاوت دوست، طراح لباس: زهرا صمدی، طراح گریم: سیدجلال موسوی، جلوه‌های ویژه بصری: روزبه شمشیری، مدیر برنامه‌ریزی: حسین دیردار، منشی صحنه: سحر غمخوار، طراح پوستر و لوگو: محمد روح الامین و عکاس: پویا شاه‌جهانی. این فیلم محصولی است از سازمان سینمایی سوره، بنیاد سینمایی فارابی و مدرسه سینمایی اندیشه و هنر «ماه».

معرفی و بررسی فیلم:

این فیلم قصه یک شیفته سینماست که چتد سال بعد از انقلاب و در فضای حساس حاکمیتی و جامعه با وجود تمام مخالفت‌ها و کمبودها تلاش می‌کند تا فیلمی دغدغه‌مند بسازد.

در خلاصه داستان رسمی این فیلم آمده است: «التفات، بتونه می‌زند… التفات دستیار کارگردان است… بایرام سمباده می‌کشد… بایرام فیلمبردار است… شهباز آستری می‌زند… شهباز بازیگر است… ایوب سقف را رنگ می‌زند… ایوب مدیرتولید است… جلیل، اما رنگ نهایی را می‌زند… وسواس دارد و هر دیوار را باید سه بار رنگ بزند… چرا؟ چون جلیل کارگردان است… حالا این جماعت می‌خواهند اولین فیلم بلندشان را بسازند…، اما حیدر، پدر جلیل نمی‌خواهد پسرش در منجلاب سینما فرو رود…»

نقد مضمونی:

فیلم فضای خوشی دارد، کمی می‌خنداند و قصدش تمیز قرار داد ذهنیت افراد در خصوص فضای سینمایی کشور و تاکید بر سینمای مردمی است و خب روایتی از کتاب «آپاراتچی»

نقد فنی- تکنیکی:

فضاسازی، طراحی صحنه و لباس آن خوب است، و کارگردان به عنوان اثر اولش توانسته میزانسن را درک و آن را درست بچیند. در موسیقی متوسط و رنگ و نور آن مطلوب است. بازی‌ها معمولی بوده و هیچ شاخصه‌ای نمی‌توان در آن پیدا کرد.

گفت‌وگو عوامل فیلم:

مسعود ملکی پژوهشگر و مجری طرح «آپاراتچی» درباره اقتباسی بودن فیلم تاکید کرد: از سال ۱۳۸۸، تلاش داشتیم تا ایده‌های مردمی را در فرهنگ و هنر پیگیری کردیم. تا سال ۱۳۹۸ مصاحبه‌های بسیاری گرفتیم که یکی از خروجی‌هایش، گفت‌وگو با جلیل طایفی بود. امروز که می‌بینم ایشان در کنار ما هستند، خستگی از تن ما خارج شد.

ملکی افزود: واقعیت جامعه ایران از تخیل نویسنده‌های ما جلوتر است. برای نجات هنر، نیازمند ساخت آثاری هستیم که قصه‌هایشان از دل کتاب‌ها آمده است.

در ادامه این نشست، طاهرفر، کارگردان «آپاراتچی» در پاسخ به این پرسش که آیا فیلم شما در راستای جریانی است که با فیلم «فسیل» در سینما ایجاد کرد است، گفت: اصلا دوست ندارم فیلم ما هم‌ردیف «فسیل» قرار بگیرد. قصه ما از دل مردم بیرون می‌آید و هدف ما ایجاد کمدی موقعیت نبوده است.

وی ادامه داد: فیلم با نگاهی به کتاب «آپاراتچی» ساخته شده و بخش‌هایی از خاطرات هم در فیلم آورده شده است. ما می‌خواستیم مخاطبانمان یک نوستالژی دهه ۶۰ را تماشا کنند و از لحظات شیرین آن لذت ببرند. این کارگردان بیان کرد: «آپاراتچی» برای مخاطب عام است. دو جریان فکری تحجر و شبه‌روشنفکری در هنر ایران تاثیری زیادی داشته و به بخشی از آن در فیلم اشاره شده است. علی طاهرفر درباره فیلمسازان برآمده از شهرهایی خارج از پایتخت تاکید کرد: فیلمسازان شهرستان مهجور و مظلوم هستند.

نظر منتقد:

آرش فهیم: تا اینجای جشنواره یکی از بهترین فیلم‌هایی است که دیده‌ام. از نظر من یک کمدی ساده و سالم و در عین حال سرپا و پر نشاط است که می‌تواند مخاطب را از ابتدا تا انتها با خودش همراه کند. به روش‌های درست و دراماتیک موقعیت کمدی ایجاد می‌کند و مخاطب را می‌خنداند.

موضوع فیلم، سینماست و به نوعی فیلم در فیلم است که با وجود اینکه مانندش را قبل از این هم داشته‌ایم اما می‌تواند اتفاق جدیدی باشد و در جشنواره امسال هم تازه‌گی دارد.

با این وجود، شخصیتی که در فیلم خلافکار است (با بازی هومن برق‌نورد) و قرار است که با بازی در نقش شهید متحول شود، خام می‌ماند و به پختگی نمی‌رسد و در نهایت ما تحولی در این شخصیت نمی‌بینیم.

فیلم کجای دغدغه  زندگی مردم قرار دارد:

به هر حال اینکه مردم دوست دارند و می‌پسندند که سینما مردمی باشد و از دل مردم و حرف آن‌ها را بزند با کمی چاشنی طنز و فضاسازی روایت آن در دهه شصت، می‌تواند حال آن‌ها را خوش و پیامی که دارد را به سادگی ملموس نماید.

نسبت فیلم با گفتمان  و فجر انقلاب اسلامی:

نسبت این فیلم با جریان فجر انقلاب اسلامی، همان تاکیدش بر روایت از کتاب آپاراتچی و عشق سینما بودنی است که قرار است مفاهیم مهمی همچون شهید و شهادت را به منصه ظهور بگذارد. از این رو می‌توان فیلم را در گفتمان هنر و فرهنگ انقلاب اسلامی تدوین و جریان سازی نمود. اینکه انقلاب اسلامی با سینما مخالفت ندارد و امام خمینی(ره) با فحشای آن مخالف بود، اینکه باید مردمی و از دل مردم باشد، حتی اگر یک ارگان یا نهاد متولی و حامی ساخت آن اثر باشند.

ارزیابی و نتیجه گیری:

با وجود این که فیلم نمی‌خواهد بخنداند و قصدش درام است اما یک کمدی درست و حسابی موقعیت و کلام خواهید دید. روایت خسته‌کننده نیست و تا انتها مخاطب را میخکوب نگه می‌دارد. شخصیت‌ها واقعی و باورپذیرند، چنانچه از قصه‌ای واقعی الهام گرفته‌اند. تماشای آن محدودیت سنی ندارد و یک کمدی‌درام خانوادگی است که احتمالا بیش از یک بار خواهید دید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.