۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۷:۴۲
کد خبر: ۳٬۵۱۰

شرکت ما را در آموزش و پرورش به‌عنوان شرکت یک مقامی که در کار اداری و اجرایی به معنای معمول وزارتخانه‌ها می‌خواهد حضور به هم برساند، نباید تفسیر کرد، بلکه شرکت ما و حضور ما به‌معنای حضور یک نماینده‌ای است از شورای انقلاب تا بتواند این وزارتخانه را در جو متناسب با نیاز انقلابی بررسی کند و براساس نیاز ظرفیت انقلاب‌مان، پیش‌بینی دگرگونی‌ها و تحولات لازم را در این وزارتخانه‌ بسیار وسیع و گسترده که با سرنوشت تمامی خانواده‌های کشور به‌طور مستقیم ارتباط دارد، طرح‌ها را تهیه کند و به شورای انقلاب برای تصویب و به دولت برای اجرا ارائه نماید.

بینش حاکم دگرگون شود

آگاه: به‌طور کلی به نظر می‌رسد برای دگرگونی در آموزش و پرورش لازم است بینش حاکم بر آموزش و پرورش تغییر یابد، یعنی فلسفه‌ آموزش و پرورش، هدف‌های آموزش و پرورش، نوع تربیت و سازندگی که بایستی در این نسل به وجود آید، باید تغییر کلی درونش پیدا شود. در رژیم گذشته اصراری بود بر اینکه نسل ما را از داشتن یک ایدئولوژی مثبت و فعال و جهت‌دار تهی کنند و او را به‌صورت بی‌تفاوت و تهی و پوچ‌گرا بار بیاورند و احیانا با التقاطی از فرهنگ غربی، زمینه را برای یک نوع زندگی مصرفی، متناسب با بازار مصرف برای فرآورده‌های صنعتی و اقتصادی و فنی و حتی صادرات فرهنگی‌شان آماده بسازند و نیز بقایایی از رسوم و سنت‌ها و فرهنگ باستانی و ملی را به نسل ما تحمیل کنند؛ آن هم از محدوده‌های اسارت‌بار و ذلت‌باری که بتواند نسل ما را با تحمل استبداد و تواضع در برابر قدرت‌های حاکم با روح تملق و چاپلوسی و خضوع و ذلت، بار بیاورد و قدرت تصمیم‌گیری و تفکر آزاد و اندیشه و اراده را از نسل ما بگیرد؛ بنابراین هدف این بود که جامعه‌ای سنت‌گرای غرب‌زده‌ مصرفی، وابسته‌ بالمآل، بی‌تفاوت و تهی از خودی و شخصیت و هویت بار بیاورند و بنابراین زمینه‌ای باشد برای استعمار و برای سلطه‌ ابرقدرت‌ها و خودباختگی و خودفروختگی در برابر قدرت‌های دیگر.

ما تاکید و اصرار داریم که بایستی این نوع بینش حاکم، به‌کلی دگرگون شود و ما انسان‌هایی آزاداندیش، مستقل، باشخصیت و با هویت بار بیاوریم و براساس ایدئولوژی غنی اسلام، نسلی بسازیم متحرک، هدف‌دار و کارآمد که بخواهد جامعه‌ خودش را در تمام ابعاد متحول کند، دگرگون کند و پیشرفت دهد و بسازد و یک روح انسانی بین‌المللی در او به وجود بیاید که به صلاح و سعادت همه‌ انسان‌ها بیندیشد، از موضع حمایت از مستضعفین جهان به کل دنیا بنگرد. نسل ما نسلی باشد و بار آید که از حرکت‌هایی که در دنیا برای مستقر کردن حاکمیت مستضعفین بود آمده است، حمایت کند و پیوند خودش را با محرومان جهان و با مظلومان جهان و مستضعفان جهان مستحکم‌تر کند و در برابر طاغوت، در برابر استکبار، در برابر زورگویی، در برابر سلطه‌جویی، احساس قدرت و مقاومت و مبارزه کند و علاوه‌بر این، نوعی روشن‌بینی و هوشیاری در این نسل به وجود آید که بتواند درون خودش بجوشد مبارزه ضدتوطئه و دسیسه و مداومت در سازندگی و جهت دادن و سرعت بخشیدن به حرکت تکاملی اجتماعی‌مان در روند اسلام.

ما تاریخ خواهیم داشت و نمی‌توانیم درس تاریخ را حذف کنیم، اما آیا تاریخ مجموعه‌ای است، مونتاژی است از یک سلسله رویدادها و داستان‌ها، آن هم با بینش حاکم بر تاریخ؟ تا سلطه‌ سلاطین و بیدادگران و قدرتمندان را توجیه کند و تاریخ مجموعه‌ای باشد از کشورگشایی‌ها و قدرت‌نمایی‌ها و زورگویی مستبدان یا تحلیلی باشد از رویدادها و حرکت جوامع و امت‌ها و علل سقوط و علل پیشرفت‌ها و درسی باشد برای آینده‌ها؟ بنابراین نیاز داریم و همین‌طور درس جامعه‌شناسی ما و درس اقتصاد ما و درس فیزیولوژی ما و همه‌ دروس ما.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.