آگاه: امروز آخرین روز برگزاری سی‌وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران است. تقریبا در تمام روزهای نمایشگاه حاضر بودم و شاهد حضور و مراجعه مردم به غرفه‌ها و صحبت‌هایشان با فعالان صنعت نشر. این نگاه در ذهنم باقی ماند که ای کاش قدرت خرید مردم بالاتر بود و دست و دلشان برای خرید کتاب نمی‌لرزید، به‌خصوص در بخش آثار مرتبط با کودک و نوجوان که حاشیه سود بالاتری نسبت‌به کتاب‌های بزرگسالان دارد. در بخش کودک و نوجوان چشم‌های تر زیادی در بچه‌ها دیدم که کتاب می‌خواستند و قدرت خرید والدین با حجم درخواست بچه‌ها همخوانی نداشت و بهانه پشت بهانه که بعدها برایت تهیه می‌کنیم. خیلی از بزرگان این سرزمین در عرصه‌های مختلف این تجربه‌ها را داشتند که برای تهیه کتاب به چه سختی‌هایی می‌افتادند؛ به‌عنوان مثال، استاد هوشنگ مرادی کرمانی در کتاب «شما که غریبه نیستید» به شیوایی تمام کودکی‌اش را که در تمنای کتاب بود به تصویر کشیده است و چه خوب بود اگر حالا که کمی وسع مالی خانواده‌ها اجازه می‌دهد و لزوم تهیه کتاب برای بچه‌ها و مطالعه آنها تقریبا جا افتاده است، سیستم‌های حمایتی به کمک ناشران و تولیدکنندگان محتوا بیاید و کمی هزینه‌ها تعدیل شود و به‌تبع آن بهای تمام‌شده کتاب نیز کاهش یابد. شاید این‌گونه بچه‌های بیشتری کتاب بخوانند...