آگاه: زمانی هم که احتمال توفیق دادهاند با تمام قوا به عرصه ورود پیدا کرده و همه شبهات و انقلتهای ایام قهر و تحریم را از یاد بردهاند. این رویکرد در انتخابات سال گذشته ـ مجلس دوازدهم ـ نیز در دستورکار آنها قرار گرفت، با این تفاوت که با انشقاقی که در ایام منتهی به انتخابات در جبهه اصلاحطلبان ایجاد شد، دو موضع متفاوت همزمان در اردوگاه اصلاحطلبان بروز کرد.
شاید نخستین ورود اصلاحطلبان به موضوع انتخابات سال گذشته مصاحبه سعید حجاریان با روزنامه اعتماد -منتشرشده در سوم تیر ۱۴۰۲- باشد که در آن با طرح ۶احتمال و تقاضای گزاف کنارهگیری رییسجمهوری نخستین جرقههای شرط و شروط زیادهخواهانهای را که سهماه بعد مجددا در مصاحبه با روزنامه اعتماد از آن رونمایی کرد، روشن کرد. حجاریان در گفتوگوی ۱۵مهر نیز بهنوعی بحث «تحریم انتخابات» را رقم زد و چنانکه مشاهده کردیم این امر درنهایت نیز بهمثابه راهبردی اساسی ازسوی جمعی از اصلاحطلبان دنبال شد تا آنجاکه به این طیف نه اجازه انتشار لیستی به نام اصلاحطلبان دادند و نه خود در انتخابات شرکت کرده و رأی دادند. حجاریان در آن گفتوگو گرچه صریحا و به نحو ایجابی حرفی از تحریم انتخابات نزد، لیکن اما و اگرها و شروط زیادهخواهانه و فراقانونیای که ذیل کلیدواژه «مشارکت مشروط» مطرح کرد، عملا معنایی جز تحریم انتخابات نداشت.
اما در مقابل این راهبرد رادیکال، اصلاحطلبان میانهرو موضع متفاوتی نسبتبه حضور در عرصه انتخابات اتخاذ کردند؛ حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی راهبرد جبهه اصلاحات را حضور پرشور در انتخابات یازدهم اسفند عنوان و تصریح کرد: تحریم انتخابات در جبهه اصلاحات رأی نیاورد و ما درصدد تشکیل اقلیت نیرومند در مجلس هستیم.
در شرایطی که احزاب میانهرویی نظیر کارگزاران سازندگی، اعتماد ملی، ندای ایرانیان و اعتدال و توسعه عزم خود را برای حضور در انتخابات جزم میکردند، و برخی فعالان اصلاحطلب از ضرورت مشارکت در انتخابات سخن میگفتند و علیرضا محجوب، دبیرکل خانه کارگر نیز تحریم انتخابات را «چریکبازی و هفتتیرکشی» علیه نظام توصیف و اعلام کرد که ما در انتخابات شرکت و همه را به شرکت در انتخابات دعوت میکنیم، تصویب راهبرد جبهه اصلاحات در دوم بهمن و تصریح به عدم ارائه لیست در تهران، آشکارا مسیر دیگری مقابل اصلاحطلبان گشود که هیچ فصل مشترکی با رویکرد احزاب مذکور نداشت. این راهبرد و شرط و شروط ذکرشده در آن، آشکارا الهامگرفته از همان مولفههایی بود که مصاحبه ۱۵مهر حجاریان سرنخ آن را به دست داده بود و بارها مضمون آن را در مطالب مصطفی تاجزاده دیده بودیم.
پس از انتشار این راهبرد، جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات ایران در حساب کاربری خود در توییتر، نوشت: «باتوجهبه شرایط موجود و به استناد راهبرد انتخاباتی و مصوبه مجمع عمومی جبهه اصلاحات ایران در انتخابات اسفندماه در تهران امکان ارائه لیست ندارد.»
حالا امکان فراهم شد!
راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات چیزی جز تَکرار مواضع اصلاحطلبان در سالهای اخیر نبود. رادیکالهای اصلاحطلب که در انتخابات ۸۸ با تمام قوا در برابر رأی اکثریت ایستاده و زیر میز انتخابات زده بودند و کشور را به لبه پرتگاه فتنه کشاندند، حالا مدعی رأی مردم شده و در عملکرد نهادهای قانونی حاکمیت خدشه کردند و مدعی شدند «انتخاباتی تهی از معنا، غیررقابتی، غیرمنصفانه و غیرموثر در اداره کشور» خواهد بود و دلیلی ندارد ما در چنین انتخاباتی شرکت کنیم! این بیانیه همچنین هرگونه ارائه لیست در انتخابات را به ارزیابی و رأی جمعی در مجمع عمومی جبهه اصلاحات منوط کرده و احزاب اصلاحطلب را از اتخاذ هر موضع مستقلی بازداشته بود.
گرچه ممکن است چنین به نظر آید که اما و اگرها و شروط مذکور حکایت از راهی میان «تحریم» و «مشارکت» در انتخابات داشته باشد، لیکن تعیین شرط و شروط برای انتخابات معنایی جز شاخ و شانه کشیدن برای ساختارها و قوانین رسمی نداشت و مشارکت در انتخابات با شروطی که عنوان شده بود عملا «سالبه به انتفاء» موضوع بوده و فحوای آن چیزی جز عدم مشارکت در انتخابات نبود.
در راستای همین رویکرد، محمد خاتمی نیز در دیدار با اعضای دفتر سیاسی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران با تاکید بر «انتخابات آزاد» بهمثابه «شرط قطعی انتخابات مطلوب»، که درحقیقت زیر سوال بردن انتخابات موجود و غیرآزاد جلوه دادن آن بود، درواقع به تکرار موارد مطرحشده در راهبرد انتخاباتی جبهه اصلاحات پرداخت و بیانیه مذکور را «متین و خوب» عنوان کرد. لب کلام راهبرد آنها در آن مقطع این بود که نامزدی در صحنه نداریم؛ ازاینرو تحریم نمیکنیم اما در صحنه هم مشارکت نمیکنیم. بهعبارتی، حضور خود را مشروط به نامزدهای اختصاصی خود میدانستند!
صرفنظر از اینکه این موضع خاتمی مؤید فاصله گرفتن او از مشی سابقش که صبغه معتدلتری داشت، بود و او را به رادیکالهای اصلاحطلب نزدیک میکرد و حتی کار به جایی رسید که رییس دولت اصلاحات سال گذشته در دیدار جمعی از فعالان سیاسی، روزنامهنگاران و اقشار مختلف مردم به مناسبت عید سعید فطر، بهصراحت اعلام کرد
من ابتدا از تعبیر «مردمسالاری دینی» استفاده کردم، اما بعدا آن را به «مردمسالاری سازگار با دین» اصلاح کردم که منظور از مردمسالاری، همان دموکراسی و از دین، دینی سازگار با عرف بود. اما متاسفانه امروز شاهدیم جمهوری اسلامی به سمت حکومت اسلامی تمایل پیدا کرده است. رهبر جریان اصلاحات به همراه «یاران سیاسی» خود در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی شرکت نکردند و نشان دادند همچنان تمایل دارند خارج از حاکمیت تعریف شوند. بالاخره پرونده انتخابات ۱۴۰۲ مختومه شد و مجلس جدید در هفتم خردادماه رسما فعالیت خود را در هرم سبز بهارستان آغاز کرد؛ در مراسم افتتاحیه خبری از رییسجمهوری نبود و فقط یاد او را گرامی داشتند.
ورود اصلاحات به میدان
پس از شهادت هشتیمن رییسجمهوری ایران، انتخابات زودهنگام چهاردهمین دوره ریاستجمهوری کلید خورد و ۸۰داوطلب با حضور در میدان فاطمی تمایل خود را برای رقابت در آوردگاه هشتم تیر اعلام کردند. پس از بررسی پروندهها در شورای نگهبان، وزارت کشور از اسامی ۶کاندیدای انتخابات رونمایی کرد. در بین گزینهها، یک چهره اصلاحطلب حضور دارد.
مسعود پزشکیان، وزیر بهداشت دولت اصلاحات و نماینده مردم تبریز از فیلتر شورای نگهبان عبور کرد و پس از آن اصلاحطلبان رادیکان، میانهرو و اعتدالیها همه در حمایت از او به صف شدند؛ روزنامههای اصلاحطلب در حمایت از پزشکیان سنگ تمام گذاشتند و قطعه اصلی پازل آن را هم پنجشنبه هفته گذشته، سیدمحمد خاتمی تکمیل کرد. او در مراسم ختم مرحوم جعفر میلیمنفرد وقتی با پزشکیان مواجه شد وی را در آغوش گرفت و همین تصویر بهسرعت توسط کانالهای اصلاحطلب در فضای مجازی وایرال شد. باز کار به اینجا ختم نشد و پنجشنبهشب خاتمی اصلاحطلب رسما گفت که در انتخابات از پزشکیان حمایت میکند.
او با تقدیر از سادهزیستی، پاکدستی، مردمگرایی، شجاعت و پایبندی آقای پزشکیان به موازین اخلاقی، اظهار امیدواری کرد تا جامعه خواستار تحول و اصلاح رویکردها و رویههای حاکم؛ برنامهها، اولویتها و گروه همکاران ایشان را در جهت خواستههای خود ببیند و اعتماد جامعه به دولت و انتخابات برگردد. رییس دولت اصلاحات به این نکته هم اشاره کرد که خود را متعهد به حمایت از نامزدهای جبهه اصلاحات میدانم.
باتوجهبه حمایت رسمی از پزشکیان این احتمال میرود که او دوباره در پیامی تصویری، تکرار میکنم سال۹۴ را اینبار برای نامزد اصلاحطلبان در انتخابات۱۴۰۳ استفاده کند؛ اما نمیتوان بهسادگی از تناقضات سیاسی خاتمی و رادیکالهای اصلاحطلب عبور کرد. اکنون که اصلاحاتیها با تمام قوا وارد کارزار انتخابات شدهاند، باید دید مردم چه اقبالی به آنها نشان خواهند داد؟ اما در این بین هم خاتمی و هم مریدان سیاسی او باید به این پرسش پاسخ بدهند چرا در یک مدار واحد حرکت نمیکنند و هم میخواهند سنگ اپوزیسیون داخل نظام را به سینه بزنند و هم صاحب کرسی در مناصب مهم حاکمیت باشند!
نظر شما