۶ تیر ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۲
کد خبر: ۴٬۶۶۰

هومن بنائی ـ کارگردان تئاتر و نمایشنامه‌نویس

تئاتر و تجددخواهی ناصری

آگاه: با گذشت هفت قرن انجماد فکری در قرون وسطا، رنسانس در اروپا آغاز شد و با گفتار دکارت درباره درست به کار بردن عقل، در سده۱۷ روند مدرنیته شتاب گرفت و خرد، علم و تجربه‌گرایی موجب رنگ باختن تدریجی تفاسیر مابعدالطبیعه و مبانی اعتقادی آن زمان شد. نتیجه آن فراگیری جریان مدرنیته‌ای بود که سراسر اروپا را دربرگرفت. مقارن این زمان حکومت قاجارها در ایران آغاز شد و بنیان‌های فرهنگی، اجتماعی به زوال اندیشه و شروع خرافات انجامید.
ورود تئاتر به شکل اروپایی آن با آغاز جنبش تجددخواهی در ایران تقریبا همزمان بوده است. با شکل‌گیری نهضت مشروطه، تئاتر به‌عنوان ابزاری آموزشی در خدمت خواسته‌ها، تهذیب اخلاق و تربیت مردم و تبلیغات سیاسی روشنفکران قرار گرفت. می‌توان گفت که سال‌های آغاز نهضت مشروطه، اطلاعات مردم و حتی اشخاص باسواد آن زمان از وضع غرب بسیار اندک و تقریبا هیچ بود. مردم عادی علاقه چندانی هم به آشنایی با آن نداشتند و برخی اعتقادات خرافی گاه آنها را در برابر کسانی که می‌خواستند بدانند، قرار می‌داد. از نظر تاریخی و سیاسی هم بدیهی است که خشونت‌ها و سرکوب‌های پادشاهان قاجار و زنگاربستگی دوران مذکور چنان تاثیر ژرفی گذاشته بود که حتی بارقه‌های سیاسی‌ای چون حضور امیرکبیر و عباس میرزا هم چندان راهگشا نشدند.
از طرفی رنسانس (نوزادگی) و رشد روزافزون صنعت تمدن و آغاز دوره مدرنیسم در غرب، به مثابه طوفانی مرزهای آسیای شرقی و هند و ایران و عثمانی را به‌سرعت درمی‌نوردید و چندان اراده رویارویی در برابر این طوفان عظیم تجددگرایی هم در اندیشه‌ای نمی‌گذشت و اگر هم می‌گذشت اغلب از اذهان فرسوده و متعصب خرافی و متحجر، همان دوره بود. تفاوت نگاه مردم شرق و غرب به هنر، ریشه در خاستگاه فرهنگی‌شان داشت. یکی از مبناهای اندیشه‌ای هر ملتی را اعتقادات و ایمان آنها می‌سازد. لذا، نحله‌های فکری ایران دوره قاجار با فرهنگ التقاتی ما شکل گرفت. درحالی‌که اروپا بعد از سپری کردن دوره انجماد فکری رفته‌رفته با شتاب فراوان به روند مدرنیته تن داده بود و هر روز پیشرفت چشمگیری در فرهنگ، صنعت و اقتصاد داشت. مردم سایر سرزمین‌ها مشغول گذراندن سیر طبیعی و سنتی‌شان بودند.تئاتر، در اروپا به‌عنوان هنری اجتماعی، آگاهی‌بخش و وسیله‌ای برای روان‌پالایی و آموزش اخلاق همواره مورد توجه بوده است. ایران قرن‌ها از داشتن این جنبش فرهنگی محروم بود و با شکل‌گیری جریان روشنگری در اثر تماس با دنیای غرب و توسعه روابط دیپلماتیک، روشنگری سیاحان، رفته‌رفته، تئاتر غربی به ایران وارد شده و ابزاری برای تبلیغ انسانیت، سیاست و روشنگری شد. تئاتر جدید و مدرن اروپایی همچون دیگر مظاهر غربی در زمان ناصرالدین شاه به ایران آمد. تا قبل از سفرهای سه‌گانه ناصرالدین شاه به اروپا تنها تئاتر غیرتعزیه‌ای به یکسری نمایش‌های سبک کوچه بازاری و روحوضی محدود می‌شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.