آگاه: یکی از مهمترین محورهایی که همیشه مورد اشاره مقام معظم رهبری بوده است، مقوله احساس هویت ایرانی-اسلامی و نقش دستگاه آموزشوپرورش در این مسیر بود. باتوجهبه این مسئله، اجزای آموزشوپرورش چه معلم و چه کتب درسی چقدر میتوانند در ساختن این هویت برای دانشآموز نقش داشته باشند و دولت چهاردهم چه اقداماتی را در این عرصه بایستی صورت دهد؟
یکی از مسائل مهم در هر کشوری بحث هویت دانشآموزان، اعضای مدرسه، کارکنان، دانشجویان و همه ملت یک کشور است که دارای یک هویت باشند و چقدر تناسب داشته باشد که به این هویت ملی میگویند. هویت ملی در کشور ما آمیزهای از مسائل فرهنگ ایرانی-اسلامی است. شهید مطهری میگوید فرهنگهای ایران و اسلام مثل دو رود خروشان بودند که به هم امتزاج پیدا کردند و فرهنگ ایرانی اسلامی را به وجود آوردند؛ یعنی اگر در کشورمان هویت ملی مطرح میشود، به این معناست که این هویت آمیزهای از فرهنگ ایرانی-اسلامی است؛ یعنی هم با نکات خوب و پسندیدهای که در فرهنگمان است باید آشنا شوند و هم با مسائل اسلامی تا یک فرهنگ به وجود بیاید. کسانی که میخواهند اینها را تربیت کنند چه معلم و چه استاد دانشگاه و حوزههای علمیه باید این ویژگیها را داشته باشند که بهخوبی با فرهنگ ایرانی-اسلامی آشنایی داشته باشند و اصولش را بشناسند و سعی کنند طلبهها، دانشآموزان و دانشجویان را با عناصر این فرهنگ آشنا سازند؛ بهطوریکه وقتی فردی به یک فرد ایرانی در اقشار و طبقات مختلف نگاه میکند، این احساس را پیدا کند که اینها دارای هویت ایرانی-اسلامی هستند و با فرهنگ و دین خاص کشور هماهنگی و تناسب دارند که این تحت عنوان هویت است؛ البته هویت را به هویت خانوادگی، هویت دینی، هویت جهادی، هویت ملی و انواع و اقسام هویتها تقسیمبندی میکنند. اگر به کتاب «جهان مسلح و جهان گرسنه» نوشته ویلی برانت دقت کنیم، کشورهای استعمارگر در دانشگاههای کشورهای تحت سلطه نفوذ پیدا میکنند و فرهنگ و نیاز خودشان را به دانشجویان کشورهای تحت سلطه میدهند که وقتی اینها پرورش مییابند با مردم کشورشان احساس عدم سنخیت میکنند و با کشوری سنخیت دارند که این آموزشها را به آنان داده که کشور سلطهگر است و این میتواند یکی از رموز فرار مغزها باشد که برخیها میخواهند آن را تلطیف کنند و میگویند مهاجرت نخبگان؛ ولی به هر عنوانی گفته شود، سرمایههای انسانی است که از کشوری بیرون میروند. قبل از انقلاب و در حکومت گذشته از ۱۰۰پزشکی که در دانشگاه شیراز تربیت شدند، ۹۶نفر به آمریکا رفتند؛ یعنی یک کشور درحالتوسعه مثل ایران به کشور توسعهیافته صنعتی مثل آمریکا کمک کرده است. اگر هویت ملی و هویت اسلامی بهخوبی شکل بگیرند، افراد میتوانند با جامعه خود احساس سنخیت کنند و یاور همدیگر باشند، برای تعالی جامعه تلاش و احساس مسئولیت بکنند و متناسب با سوابق گذشته ملت که دانشمندان مطرحی داشته، برای دانشجوی در حد تراز بالا و همچنین دانشآموزان تلاش کنند و نزدیک شدن به قلهها بیشتر و بیشتر شود.
آموزشوپرورش چقدر میتواند در رفع و بهبود معضلهای هویتی دانشآموزان موفق عمل کند؟
معلم در آموزشوپرورش نقش اساسی، حیاتی و محوری دارد و نوع نگاهش به هویت و مباحثی که مطرح میکند و نحوه معرفی که میتواند از کشور و مفاخر علمی و فرهنگیمان داشته باشد میتواند تاثیرگذار باشد و اینکه چگونه از ایران نام میبرد و به عناصر هویتی کشورمان توجه میکند، مثلا اهمیت زبان فارسی که به نوعی زبان دوم جهان اسلام است، اهمیت زبان فارسی و غنای زبان فارسی و آثار برجسته نویسندگان این زبان و ملت بسیار میتواند کمک کند به اینکه دانشآموزان بیشتر به درک هویت ملی بپردازند. اهمیت آداب و رسوم که طبق این فرهنگ آداب و رسوم برجستهای است همگی میتواند کمک کند؛ مثلا رسم مهماننوازی یا احترام به بزرگترها را داریم که این عناصر سنتی ارزشمند میتوانند در کتب درسی معرفی شوند. ممکن است اینها در کتب درسی باشند، ولی تاکید معلم بر آنها بسیار مهم است، وقتی دانشآموز با این مطالب برخورد میکند و معلم بهعنوان یک عنصر هویتی بر آنها تاکید میکند. آثار کلاسیک آثار ارزشمند ماست و نام بردن از مثلا مولوی، حافظ و سعدی و معرفیشان یا تاثیراتی که کشورمان بر دنیای دیگر داشته، بیان کنند. این نمونهها میتواند مهم باشد و نشان میدهد در گذشته که بزرگان ما جدیت بیشتری برای مسائل علمی و فرهنگی به خرج دادند، دوباره میتواند میسر بوده و باز هم عامل توجه دیگران بهسمت کشور ما باشد. شرکتهای دانشبنیان و دانشگاهها بیشتر از گذشته مورد توجه قرار میگیرند و تعداد دانشجویان خارجی در کشور سال به سال رونق بیشتری میگیرد و نشاندهنده عمق فرهنگ ایرانی-اسلامی است و نشان از سابقه طولانی فرهنگ این ملت و مهم بودن نقش این فرهنگ دارد. آموزشوپرورش میتواند با معرفی این موارد به دانشآموزان از طریق ارائه کلیپ، نمایشنامه، کتاب درسی، تئاتر آموزشی و بسیاری کارهای دیگر در دستورکار قرار بدهد و با معرفی عناصر هویتی و آگاهیبخشی در این زمینه نقش موثری ایفا کند. اگر کسی در ایران تربیت شود و کاری انجام دهد که با این فرهنگ تناسب ندارد، در جامعهشناسی به آن جابهجایی فرهنگی میگویند؛ مثلا در مترو موی سر آقایی یک مدل گلادیاتورهاست. حافظ میگوید:
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
گوهری که از صدف کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا میکرد
باید رشد اینگونه حاصل شود که کودک و نوجوان ما احساس کنند برتریهای زیادی داریم و بایستی دیگران از ما الگو بگیرند و نه اینکه ما از ملتی مثل آمریکا که تمدنش به زور ۴۰۰- ۵۰۰ سال است، الهام بگیریم و عناصر فرهنگی خود را کنار بگذاریم و شروع به تقلید کردن از آنها کنیم. اقبال میگوید در فرهنگ نوع لباس را انتخاب نکنید و اگر نکته علمی دارند، از علم و دانششان بهره بگیرید و باید بر این موارد تاکید کرد و اهمیت این فرهنگ را جا انداخت تا جوانان بیشتر جایگاه این فرهنگ را بدانند و این فرهنگ چنین شایستگی دارد که دیگران از آن الهام بگیرند و نه اینکه افرادی در درون این فرهنگ از کسانی الهام بگیرند که سابقه تاریخی طولانی ندارند و نکات منفی که در فرهنگشان اتفاق افتاده قابل توجه و زیاد است. مثل ماهی که در آب است، ولی قدر آب را نمیداند.
در راستای هویتسازی جایگاه فضای مجازی چیست؟ بعد از گسترش کرونا و آنلاین شدن آموزشها پای فضای مجازی در این حوزه بیشتر باز شد؛ آیا این موضوع میتواند بهعنوان یک تهدید یا نوعی فرصت در راستای هویتسازی باشد؟
میتواند هر دو حالت را داشته باشد. اگر تربیت کودکان و نوجوانان خودمان را به دست فضای مجازی بیگانه بسپاریم، میتواند تهدید باشد چون آنها دلشان برای کودک و نوجوان ملت ما نسوخته است. فضای مجازی و ماهوارهها با اهداف خاصی فعالیت میکنند و کارهایی که انجام میدهند مجانی نیست، با یک سرمایهگذاری انجام شده و شبکههایی که علیه جمهوری اسلامی تبلیغ میکنند زیاد هستند. مردمی که قیام کردند و بیگانگان را از کشور بیرون کردند باعث شدند دشمنان، کشور بزرگ ایران را از دست بدهند و برایشان میارزد که سرمایهگذاری کنند و شبکههای مختلف را راه بیندازند. فضای مجازی در صورتی فرصت است که تحت کنترل کشور خودمان باشد و افرادی که با نیت خیر شبکههای مجازی را راهاندازی میکنند، بحثشان بالندگی فرهنگ کودکان، نوجوانان و جوانان است و در این صورت میتواند فرصت تلقی شود. در جاهایی که زمینه فساد و انحراف هست، در ماهوارهها که تبلیغات منفی میشود و در اینترنت که شایعات را توسعه میدهند، تحریم نیستیم؛ اما در جاهایی که کودکان با بیماریهای خاص وجود دارند، تحریم میشویم. پس از اینکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، همیشه میگفتند ۶ماه دیگر نظام جمهوری اسلامی از بین میرود، ولی ۴۴سال از انقلاب میگذرد.
وجود معاونت پرورشی و عملکرد این معاونت از دیرباز جزو مهمترین مطالبات رهبری بوده است؛ این مقوله در عرصه هویتسازی و هویتبخشی چقدر میتواند تاثیرگذار باشد؟
اوایل انقلاب در معاونت پرورشی وزارت آموزشوپرورش بودم. اوایل انقلاب بود و معلمان به کارهای درسی میپرداختند و مربیان پرورشی تربیت شدند که به مدارس راه پیدا کنند و در کنار درسهایی که معلمان میدادند، شروع کردند به انجام فعالیتهایی مثل مسابقات قرائت قرآن، مسابقات نهجالبلاغه، برگزاری اردو و فعالیتهای مشاورهای؛ این مجموعه فعالیتهایی بود که معاونت پرورشی عهدهدار بود، انجام میداد و سعی میکرد اوقات فراغت نوجوانان را بهصورت بهینه پربار کند و حوزه بسیار موثری بود. هنوز این نیاز وجود دارد که ساعت پرورشی در میان ساعات درسی باشد و بهطور اختصاصی به بحث مسائل فرهنگی، هویت ایرانی-اسلامی و پر کردن اوقات فراغت پیرامون مسائل اجتماعی و مسائل جانبی کشور بپردازد و این ترکیب بسیار موثر خواهد بود. اگر زمینههای سخنان آقا را فراهم سازند، میتوان در کنار آموزشهایی که معلم ارائه میدهد حوزه پرورشی و فرهنگی هم رشد متوازن پیدا کند. اگر بر علم و دانش بهتنهایی تاکید کنیم، کفایت نمیکند و علم و دانش نیز بخشی از فرهنگ است. معلمی که در حوزههای فرهنگی بهصورت ویژه تخصص پیدا کند و با مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آشنا شود، موردنیاز کودکان و نوجوانان است که آنها را بر این اساس بار بیاورد و به این موارد وقت اختصاص دهد. زمانی که در مدرسه بودم، دبیری به کلاس میآمد و اینگونه بحثها را برای ما مطرح میکرد و درباره انقلاب سفید و غیره توضیح میداد و برای حکومت تحت سلطه و مستعمره بودن حکومت وقت میگذاشتند، سعی میکردند نوجوانان را مطابق با خواست یک حکومت دستنشانده بار بیاورند. ما باید جوانان را براساس خواست یک حکومت مستقل بار بیاوریم و ارزشهای فرهنگیمان را بیان کنیم. خوب است کسی در این حوزه نقش ایفا کند و یاد بگیرد و چنین مسائلی را به نوجوانان منتقل کند. در طول دوران پس از انقلاب، مکثها و افتوخیزهایی وجود داشته ولی باتوجهبه اینکه خودم در معاونت پرورشی اوایل انقلاب بودم، فکر میکنم کار بسیار موثری است که این موضوع مورد توجه قرار گیرد، جدیت به خرج داده شود و افراد شایستهای تربیت شوند که بتوانند این نقش را ایفا کنند. دوره کودکی در جا انداختن مسائل فرهنگی، اخلاقی و معنوی میتواند بسیار موثر واقع شود. اگر دولت سه میلیون کارمند داشته باشد، یک میلیون آن معلمان آموزشوپرورشاند؛ یعنی یکسوم نیروهای دولت که استخدام شدهاند در آموزشوپرورش هستند و باید وزیر توانمندی بوده و از قدرت کافی برخوردار باشد؛ چون دولت ۲۴وزارتخانه داشته و وزارت آموزشوپرورش بهاندازه هشت وزارتخانه نیرو دارد؛ بنابراین وزیر آموزشوپرورش باید بهاندازه هشت وزیر توان داشته باشد تا بتواند این وزارتخانه را اداره کند و باید بسیار دقت کرد که فرد شایستهای عهدهدار وزارت آموزشوپرورش شود، ایدههای قوی و کارآمد بدهد که با قوت در رأس این وزارتخانه باشد تا بتواند مسائل حوزه فرهنگ ایرانی-اسلامی در همه جوانب آموزشوپرورش اعم از اداراتش، مدارس و دانشگاه فرهنگیان با برنامهریزی بسیار قوی با بهکارگرفتن نیروهای کارآمد تسری پیدا کند و اساتید فرهیخته دانشگاه بهعنوان بازوهای فکری به این وزارتخانه کمک کنند.
نظر شما