آگاه: بالاخره ایران کشور بزرگی بوده که نیازهای خود را برآورده میکرد، آحاد جامعه کار میکردهاند و با قوت و ضعفهایی که داشتهایم، اقتصاد ایران فعال بوده اما با ورود این درآمدهای قابلتوجه، همان تولید قبلی هم رو به کاهش و تعطیلی رفته است. در دهههای ۶۰، ۷۰ و ۸۰، این بدنه بیمار با همان پولهای نفتی یعنی ۱۰-۱۵درصد از ستانده کل منابع طبیعی که کشورهای غربی در اختیارش گذاشتهاند حیاتی داشته است. وقتی آمارهای این سه دهه را میبینیم، دهه۶۰ زمان جنگ بوده و در دهههای ۷۰ و ۸۰، این بدن، این اقتصاد، این جامعه به مدد درآمدهای نفتی به زندگی خود ادامه میداده یعنی گاز و انرژی را میسوزانده، سرمایهاش را آتش میزده و خود را گرم میکرده و با باقیمانده آن که صادر میشده کالای خارجی مصرف میکردیم. نظام تولیدی در کشور شکل نگرفته و نحیف بوده است. در دهه۹۰ که ما به آن دهه ازدسترفته میگوییم، وقتی کشورهای غربی نقطه ضعف ما را بهعنوان کشوری که شعارهای تمدنساز و الهامبخش برای کشورهای دیگر میدهد ولی در داخل خود دارای اقتصاد پرچالشی است، گویی که میخواستند همان ۱۰۰ یا ۱۵۰میلیاردی را هم که سهم ما از ستانده کل نفت و گاز بوده به ما نپردازند؛ بهنوعی مثل بیماری که اکسیژن به او وصل است و همان را هم از او بگیرند؛ بنابراین، از طرفی بهعلت ضعف ما و عدم شکلگیری تولید داخلی و ازسوی دیگر، با نگاه تمدنی که انقلاب اسلامی داشته و درگیریاش با نظام سلطه و استکبار، تقابل آنها بسیار جدی بوده که وقتی آن مبلغ را ندهند ما نمیتوانیم کاری انجام دهیم و با چالش مواجه میشویم.ما هم که سیاستها و نگاهمان به شکلگیری نظام تولید نبوده و ساختارهای متناسب با نقش جدید که داشتیم شکل نداده بودیم، در دهه۹۰ این وابستگی و وادادگی خیلی بیشتر اتفاق افتاد و شد دهه ازدسترفته؛ یعنی بستر تاریخی آن با داشتن نقش خامفروشی ما و عدم شکلگیری نظام تولیدی فراهم بود و مگس نظام سرمایهداری روی این زخم نشست. سهم عمده از قصور متوجه خودمان بود که نتوانستیم نظامهای اقتصادی-سیاسی متناسب با نقش یک کشور مستقل تولیدی داشته باشیم.
۱۳ تیر ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۰
کد خبر: ۴٬۹۲۰
حیات اقتصادی- اجتماعی ایرانیان خصوصا در دهه۵۰ در شرایطی که ما خامفروشی داشتیم و نقشمان در محیط اقتصادی-سیاسی بینالملل بهعنوان کشوری بوده که به غرب منابع طبیعی میدهد و کالای ساختهشده دریافت میکند، باتوجهبه دلارهای نفتی شکلگرفته است.
نظر شما