امیر گودرزی – خبرنگار گروه جامعه: آمارهایی که به‌تازگی منتشر شده است از افزایش ۴۱برابری خوراکی‌ها در ۱۳سال گذشته خبر و نشان می‌دهد سطح عمومی قیمت‌ها در مدت رشد ۲۳ برابری را تجربه کرده است. شرایط نامناسب حقوق و دستمزد در کنار افزایش هزینه‌های زندگی کارگران، آنها را از محیط‌های کاری و صنعتی به پشت فرمان ماشین‌ها کشانده تا آمار جدیدی ایجاد شود. آماری که یک اقتصاددان آن را اعلام کرد: تعداد کارگرانی که با تاکسی اینترنتی کار می‌کنند یک و نیم برابر کارگران مشغول در واحدهای صنعتی است.

سبقت تاکسی‌های اینترنتی از صنعت در جاده اشتغال

آگاه: کارگران بیکار، شاغلان درمانده و حقوق‌بگیرانی که ماه‌هاست ریالی دریافت نکرده‌اند آخرین امیدشان تاکسی‌های اینترنتی است. یک پراید قراضه نه‌تنها برای این کار کافی است که بسیار هم مناسب است. این روند به‌سرعت بر تعداد رانندگان تاکسی‌های اینترنتی افزود تا جایی که امروز بیش از ۶میلیون نفر در سکوهای مختلف تاکسی‌های اینترنتی فعالیت می‌کنند. این افزایش بیمارگونه را وقتی بهتر درک می‌کنیم که بدانیم اوبر به‌عنوان پرچم‌دار تاکسی‌های اینترنتی در جهان تعداد خودروهایش در سراسر جهان به چهارمیلیون هم نمی‌رسد. اگر اوبر در ۱۵سال به چنین آماری رسیده، شرکت‌های داخلی در کمتر از ۱۰سال این تعداد راننده را جذب کردند. آماری که فرشاد مؤمنی در کسوت اقتصاددان در نشست بررسی «بحران ناترازی انرژی و دولت چهاردهم» به آن اشاره کرد و گفت: «جمعیت رانندگان اسنپ و تپ‌سی در ایران، نزدیک به ۱.۵برابر جمعیت شاغل در بخش صنعت کشور شده است.» او در ادامه موضوع را چنین تشریح کرد: «گزارش‌های رسمی می‌گوید فقط در سال۱۴۰۲ حدود ۸۱درصد خسارت‌ها و فشارهای ناشی از قطع برق به صنایع بزرگ، شهرک‌های صنعتی و مشترکان بخش کشاورزی تحمیل شده است. بعد تعجب می‌کنند که چرا قیمت ارز، این میزان ناپایدار است. وقتی به‌طور سیستمی این ضربه‌های مهلک را به بخش تولیدی می‌زنید معلوم است که باید واردات را محور اصلی کارتان قرار دهید و مردم را اسیر فقر، فلاکت و نابرابری‌های کشنده کنید.»

چطور بیکاران شکم خود را سیر می‌کنند؟
 مومنی یادآور شد: «درحالی‌که صدور مجوزهای مشکوک برای احداث واحدهای تولیدی جدید، تنها چارچوب رانتی دارد و دهان‌هایی را به طمع رانت ارز، آب، برق، گاز و زمین، باز می‌کند، باز همچنان بی‌رویه مجوزهای جدید صادر می‌شود. اگر صدور بی‌رویه مجوزها برای محبوبیت باشد اما نتوانید برق آنها را تامین کنید، این محبوبیت پایدار نیست.» این اقتصاددان گفت: «اگر تغییر مسیر در شیوه اداره کشور اتفاق نیفتد، روند وحشتناک شکنندگی، قهقرا و سقوط را پیشروی خودمان خواهیم داشت و خدا می‌داند در این میانه چه انبوهی از گرفتاری‌های کوچک و بزرگ دیگر برای ما ایجاد می‌شود. از دورترین مناطق ایران به تهران می‌آیند و با مشقات زیاد و شب در ماشین خوابیدن با ماشین مستهلک کار می‌کنند. همه این مشاغل جدید مانند رانندگی اسنپ نتیجه نابودشدن صنایع است.»
براساس آمار رسمی، تعداد بیکاران ایران سه تا سه و نیم‌میلیون نفر است؛ اما کارشناسان آمار بیکاران را بیشتر از چهار میلیون نفر برآورد می‌کنند. هر ساله دست‌کم حدود ۸۰۰هزار نفر وارد بازار کار ایران می‌شوند و ایران توان کافی برای پاسخگویی به این حجم از متقاضیان کار را ندارد. اما این افراد شغل داشته یا نداشته باشند، نیاز به غذا و مسکن و درمان دارند. افرادی که برای سیرکردن شکم خود و خانواده‌اش دست‌وپا می‌زند و این تکاپوها گاه به بساطی کنار خیابان ختم می‌شود و در جای دیگر آمار رانندگان اسنپ را بالا می‌برد. چیزی جز نبود شغل عامل افزایش چنین مشاغل ناپایداری نیست و بیکاری کار را به جایی می‌رساند که تعداد دفاتر مشاوره املاک در تهران از تعداد سوپرمارکت‌ها بیشتر می‌شود، طوری که طبق آمار از هر ۴۰نفر یک نفر مشاور املاک است.
چندی پیش هم یکی از مسئولان شهرداری تعداد دست‌فروشان شهر تهران را ۳۰هزار نفر اعلام کرد، هر چند گفته می‌شود تعداد واقعی آنها دستکم دوبرابر این آمار اعلام شده است. شغل که تا چند سال پیش کاذب خوانده می‌شد اما حالا نوعی امرارمعاش تلقی می‌شود و حتی می‌توان برای دست‌فروشی کنار خیابان یا مترو از طریق درگاه ملی مجوزها، مجوز هم گرفت.

از دانشگاه تا آرایشگاه
رانندگی و دست‌فروشی سرنوشت مردان بیکار است؛ اما زنان که در یافتن کار ناامید می‌شوند چه می‌کنند؟ وضعیت شغل در زنان و دختران هم مانند مردان به سمت‌وسوی کارهای بی‌ثبات پیش می‌رود، ناخن‌کار می‌شوند و آرایشگر. مرور آمار سال گذشته اتاق اصناف نشان می‌دهد بیشترین درخواست زنان برای پروانه کسب که از ۱۰۴هزار تجاوز می‌کند که مربوط به آرایشگری است. همچنین آمار درگاه ملی مجوزها نشان می‌دهد بیشترین درخواست مجوز مربوط به آرایشگاه‌های زنانه است. بسیاری دختران جوانانی که دانشگاه خود را به پایان رسانده‌اند سراغ ناخن‌کاری می‌روند، چون درآمد آن را بالاتر از حقوقی است که در صورت‌یافتن شغلی قرار است به آنها برسد.پس بیراه نیست که کارشناسان اعلام می‌کنند ۶۵ تا ۷۰درصد اشتغال کشور اشتغال غیررسمی است. مشاغل بی‌ثباتی که بیمه ندارند، دستمزد بسیار پایینی دارند و بی‌ثبات هستند، مثل دست‌فروشی، رانندگی تاکسی‌های اینترنتی، خیاطی و… معمولا این گروه‌ها با حداقل دستمزد و کمتر از حقوقی که قانون تعریف کرده است، کار می‌کنند. شاید به همین دلیل است که به چنین مشاغلی «شغل افراد بیکار» گفته می‌شود. در چنین شرایطی است که کارشناسان نسبت به تغییر مشاغل تخصصی با مشاغل ناپایدار و کاذب مانند رانندگی و خیاطی هشدار می‌دهند؛ اما آمارها نشان می‌دهد توجهی به این هشدارها می‌شود.

شغل بی شناسه
رکود در بازار کار رسمی و ناتوانی کارجویان در ورود به مشاغل شناخته شده، باعث فضاهای ایجاد شده در بازارهای دلالی و فراهم بودن زمینه های واسطه گری در اقتصاد ایران شده است تا روند رو به رشد مشاغل غیر رسمی بسیار چشمگیر باشد. تا جایی که هم اکنون صدها هزار نفر در بخش غیر رسمی اقتصاد ایران حضور دارند و از این طریق کسب درآمد می کنند و روزگار می گذرانند.
متاسفانه اقتصاد معیوب ، شاغلان غیر رسمی را تا حدودی به رسمیت می شناسد و بستر اقتصاد نامطلوب  کشور زمینه های فعالیت برای این اقتصاد را بیشتر از قبل فراهم می سازد.
کارشناسان مسائل اقتصادی درباره گرایش مردم به مشاغل کاذب می گویند:گاهی سود مشاغل کاذب ۱۰ برابر مشاغل رسمی است و متأسفانه روند اقتصاد غیرمولد در کشور باعث روند صعودی مشاغل کاذب در کشور شده است.
 آنها اظهار می دارند: عدم ایجاد اشتغال در صنعت و کشاورزی باعث شده است که اشتغال در مشاغل غیر رسمی گسترش یابد. افزایش میزان سودآوری و عدم ارتباط با سازمان‌ها و ارگان‌های ذی صلاح در بخش مشاغل کاذب باعث گرایش نیروی کار جوان به سمت مشاغل غیر رسمی در کشور شده است. در حاضر ۴۵درصد از اشتغال کشور در بخش خدمات است.
این عده می گویند: آمارها حاکی از این است که ۴۵ درصد مشاغل در بخش خدمات است، از آنجایی که در مشاغل کاذب بحث عدم  پرداخت مالیات و عدم رعایت استاندارها مطرح است همین موضوع باعث علاقه افراد به فعالیت در این بخش می‌شود.
کارشناسان با تأکید بر اینکه مشاغل کاذب در ایران شناسنامه ندارند، می افزایند: یکی از عواملی که باعث توسعه و افزایش مشاغل غیررسمی و دلالی می‌شود، رکود بازارهای کار رسمی است؛  ناتوانی دولت‌ها در ایجاد اشتغال برای جوانان باعث رونق یک بازار کار موازی در کشور شده است.
آنها با اشاره به اینکه دولت باید برای هدایت کردن کارجویان به سمت بازارهای کار رسمی کشور برنامه ریزی داشته باشد، می افزایند: اگر امروز به فرهنگ کار و ارزش کار کمتر بها داده می‌شود، به این دلیل است که افراد به دنبال حفظ معیشت خود و تامین خانواده هستند و ناچار به سمت شغل‌های کاذب و عمدتا خدماتی می روند. مولفه های تقویت تولید، انگیزه کار، حقوق و دستمزد و بهره وری بنگاه است که اگر  این موارد رعایت شود به مهار تورم هم نزدیک خواهیم شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.