۲۵ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۹
کد خبر: ۶٬۱۰۷

سیاست‌های حمایتی از جمعیت در کشورهای دنیا

بسته‌های سیاستی که به‌تدریج تقویت شدند

دکتر رسول صادقی ـ دانشیار گروه جمعیت‌شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران

حدود ۸۳کشور در دنیا باروریشان پایین است. عمده این کشورها سیاست‌های افزایش باروری دارند که در قالبی با عنوان سیاست‌های دوستدار و حامی خانواده است.

بسته‌های سیاستی که به‌تدریج تقویت شدند

آگاه: نکته‌ای که در سیاست‌های این کشورهای وجود دارد این است که به‌جای اینکه سیاست‌های موردی داشته باشند، بسته‌های سیاستی دارند که به‌تدریج تقویت شدند؛ یعنی به‌جای اینکه فقط مرخصی زایمان داشته باشند که فقط زنان شاغل بتوانند استفاده کنند، سیاست‌ها و گزینه‌های سیاستی مختلفی دارند که هرکدام از اینها می‌تواند طبقات خاصی از جامعه را تحت‌تاثیر قرار دهد. سیاست‌هایی که این کشورها دارند در چند مقوله قابل بررسی است؛ یکی مشوق‌های مالی است که در بعضی جاها در قالب‌های اعتباری و در بعضی جاها در قالب پرداخت مالی بوده که به آن جایزه بچه می‎گویند. این مشوق‌های مالی اثر کوتاه‌مدت و موقتی دارند و بیشتر برای طبقات پایین اجتماعی و مهاجران اثرگذار بوده و روی طبقات متوسط و بالا اثری نداشته است. نکته دیگر اینکه مشوق‌های مالی با سیاست‌های اقتصادی دیگر همراه بوده است؛ یعنی در ایران وام فرزندآوری یا وام ازدواج می‌دهیم، ولی از آن طرف، دیگر تورم بالایی داریم که اثر تمام مشوق‌ها را خنثی می‌کند و این یک نوع ناسازگاری است؛ یعنی از یک طرف مشوق مالی برای فرزندآوری می‌دهیم و از طرف دیگر، افزایش تورم و هزینه‌های زندگی باعث می‌شود افراد تصمیم به داشتن فرزند نگیرند. باید یک هماهنگی سیستمی وجود داشته باشد. مشوق‌های مالی بسیاری از کشورهای دنیا دوره اجرایشان کوتاه بوده به‌دلیل شرایط اقتصادی که داشتند و بار هزینه‌ای زیادی برای دولت به همراه دارد؛ به همین دلیل موقت اجرا کردند و دیگر اجرا نکردند؛ مثلا استرالیا در سال۲۰۰۴ سیاست مشوق مالی یا جایزه بچه داشت و در سال۲۰۱۴ یعنی بعد از ۱۰سال اجرا آن را متوقف کرد که به دو دلیل بود؛ یکی بیشتر طبقه پایین و مهاجران استفاده می‌کردند و دوم اینکه هزینه زیادی بر دوش دولت‌ها گذاشت و طبقه متوسط را که بیشتر چالش باروری مربوط به این طبقه است تشویق نمی‌کند. سیستم دیگری که غیر از مشوق‌های مالی وجود داشت سیستم مرخصی بود؛ اما نه مرخصی زایمان، بلکه مرخصی والدینی. در ایران طول مدت مرخصی زنان ۹ماه است و در بسیاری از کشورها ۶، پنج یا چهار ماه است؛ ولی دو ماه هم به مرد مرخصی می‌دهند برای اینکه از همان بچگی، پدر ارتباطش با فرزند را نگه دارد و در فرزندپروری و بزرگ کردن فرزند به مادر کمک باشد.
بسیاری از مطالعات نشان می‌دهد در خانواده‌هایی که مرد به امور خانه‌داری و بزرگ کردن فرزند کمک می‌کند زن برای داشتن فرزند و فرزندان بعدی تمایل پیدا می‌کند و به این ترتیب، به پدران هم مرخصی دادند. مرخصی دیگری با عنوان مرخصی مراقبتی تعریف کردند. افرادی که فرزند زیر ۱۲سال دارند در برخی از کشورها در سال می‌توانند یک‌ماه مرخصی بگیرند؛ مثلا بچه‌شان مریض است و حتی در برخی جاها مرخصی مراقبت والدینی هم داریم؛ یعنی افراد برای مراقبت از والدین‌شان می‌توانند از مرخصی استفاده کنند که به این سیستم مرخصی می‌گویند؛ یعنی یک مرخصی نیست و چندین نوع مرخصی است. در بسیاری جاها مرخصی‌ها را حالت چند گزینه‌ای قرار دادند؛ مثلا یکی هشت ماه با ۵۰درصد حقوق مرخصی می‌رود و یکی دیگر می‌گوید چهارماه با صددرصد حقوق به مرخصی می‌رود و افراد این قدرت انتخاب را دارند. مرخصی والدینی یا مرخصی زایمان که تمام می‌شود سیستم خدمات مراقبت کودک وارد عمل می‌شود؛ یعنی ارائه خدمات مراقبتی از کودک با هزینه کم و کیفیت بالا که این بخش نقش زیادی در افزایش باروری داشته و به‌ویژه در میان طبقه متوسط و تحصیل‌کرده بیشترین عاملی بوده که توانسته باروری را افزایش دهد. فقط دولت‌ها نیستند و شهرداری‌ها و شرکت‌ها نیز این کار را می‌کنند؛ چیزی که در ایران در قالب مهدکودک می‌شناسیم ولی در ایران مهدها هزینه زیادی از خانواده می‌گیرند. در کشورهایی که دولت‌ها این هزینه را می‌پردازند و بر سیستم خدمات مراقبتی هم درخصوص مربیان و آموزش‌هایی که می‌دهند و هم درخصوص کیفیت ارائه خدمات نظارت دارند نقش بسیار قابل‌توجهی در افزایش باروری داشته است. 
یکی دیگر از سیاست‌هایی که کشورها داشتند اصلاح نظام کاری است؛ در اصلاح نظام کاری مشاغلی را که موقت و ناپایدار بوده کمتر و بیشتر فرصت‌های شغلی پایدار ایجاد کردند. در بسیاری از کشورها مخصوصا در آسیای جنوب‌شرقی که ساعت کار طولانی داشتند، آن را کمتر کردند و اضافه کار را کاهش دادند تا افراد به امور خانه و خانواده برسند و نظام کاری را با خانواده هماهنگ کردند. در ایران بسیاری اوقات قانون کار ضد خانواده است و بین زن و مرد هیچ فرقی نیست و زن در محیط کار به‌عنوان مادر دیده نمی‌شود. وقتی به‌عنوان مادر دیده شود انعطاف‌پذیری در ساعت کارش بیشتر است. مشاغل پاره‌وقت را به‌ویژه برای زنان برای دوره بعد از مرخصی زایمان‌شان گسترش دادند. ممکن است افراد ترجیح دهند به‌جای اینکه کامل سر کار بیایند به‌صورت پاره‌وقت سر کار بیایند. هدف از سیاست‌های اصلاح نظام کاری این بود که آشتی بین کار و خانواده ایجاد کنند؛ چون بسیاری اوقات ممکن است افراد به‌خاطر کارشان ازدواج نکنند و بچه‌دار نشوند یا به‌خاطر بچه‌شان کار را رها کنند. سیاست‌های آشتی و سازش بین کار و خانواده جزو سیاست‌هایی است که موفقیت قابل‌توجهی به‌ویژه برای کشورهایی داشته که نرخ اشتغال زنان بالا بوده است. یکی دیگر از سیاست‌ها، سیاست‌های خدمات کمک باروری است که البته اثرگذاریش در سطح دنیا زیاد نبوده است. ما در ایران برعکس بیشتر روی سیاست‌های خدمات کمک باروری متمرکز شدیم. چون وزارت بهداشت متولی این امر است و ذی‌نفعانی در این قضیه وجود دارد، آمارهای ناباروری را نادرست اعلام می‌کنند تا بتوانند بودجه بیشتری بگیرند و بخش زیادی از بودجه افزایشی جمعیت کشور به‌سمت خدمات کمک باروری رفته که معمولا موفقیتش کمتر است، هر چند ضروری است، یعنی بایستی دولت‌ها پوشش بیمه بدهند و این برنامه را اجرا کنند.
نکته‌ای که وجود دارد این است که هیچ کشوری ایده‌آل نیست و اینطوری نیست که مثلا کپی‌برداری ناقص کنیم و بگوییم فرانسه صد سال است که سیاست حمایت از خانواده دارد و سوئد و نروژ جزو کشورهای موفق بودند، همان را برداریم  و در ایران پیاده کنیم. سیاست‌های جمعیتی یا بسته‌های سیاستی به نظام دینی، هنجاری و فرهنگی هر جامعه بستگی دارد و همچنین در چارچوب نظام اقتصادی و اجرایی کشور اتخاذ شود؛ یعنی یک فرهنگ و اقتصاد در تدوین و اجرای آنها موثر است؛ برای مثال در سوئد و نروژ سیستم‌های مراقبت کودک حتی برای سنین زیر دو سال وجود دارد و بسیار استقبال می‌شود و افراد بسیار سریع بعد از مرخصی زایمانشان، بچه‌هایشان را به این سیستم‌ها می‌سپارند و آلمان این سیستم را پیاده کرد و موفق نبود؛ چون در فرهنگ آلمانی بچه زیر دو سال را مهد گذاشتن پذیرفتنی نیست و این نشان می‌دهد بحث‌های فرهنگی بسیار مهم است. اینکه شرایط اقتصادی به چه شکلی است نیز اهمیت دارد؛ زیرا گاهی سیاست‌هایی اتخاذ می‌کنیم و بودجه زیادی برایش در نظر می‌گیریم و این بودجه اصلا اختصاص پیدا نمی‌کند و از طرف دیگر به مردم می‌گویند این مشوق‌ها را می‌دهیم و نمی‌دهند، یعنی نمی‌توانند بدهند و این می‌تواند تمام سیاست‌ها و برنامه‌های بعدی را تحت‌تاثیر خود قرار دهد؛ البته کشورهای دیگر سیاست‌های دوستدار و حامی خانواده اولویت اصلی‌شان است و در کنارش سیاست مهاجرپذیری هم دارند؛ یعنی کمبود نیروی کارشان را از طریق مهاجرپذیری گزینشی جبران می‌کنند و سیاست‌های گزینشی دارند و بستگی دارد نیاز بازار کارشان به چه حوزه‌ها و رشته‌هایی باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.