آگاه: سالهاست بخشی از بدنه طیف تندرو مدعی اصلاحطلبی بر این گزاره پای میفشارند که دولت در ساختار حکمرانی جمهوری اسلامی، نهادی فاقد اختیار لازم و موسع است و قدرت در تصاحب و یَد نهادهای انتصابی است؛ گزارهای باطل و مَغلوط که تندروهای مدعی اصلاحطلبی از دهه۷۰ مدام بر آن تاکید میکنند؛ بهویژه آنکه قدرت در قوه مجریه در تصاحب همطیفان و همقطاران آنها باشد. در واقع مدعیان اصلاحطلبی هرگاه خود یا هممسلکان و همطیفانشان سوار بر مرکب قدرت اجرایی بودند، در توجیه ناکامیها و عدم موفقیتها، بهانه «اختیار نداشتن دولت» را پیش میکشیدند.
شاید بنیان این گزاره غلط که دولت در ایران را فاقد اختیار میداند، از خود رییس دولت اصلاحات آغاز شد؛ آنجایی که وی در میانههای دولتش گفت: من یک تدارکاتچی هستم! همین امر بهانه را به دست تندروها و عناصر رادیکال مدعی اصلاحطلبی و سایر نیروهای جریان اصلاحات داد که مدام این جمله را که «از دولت در ایران سلب اختیار شده است» بر زبان برانند.
اختیارات رییسجمهوری زینتی نیست
هدایت آقایی، عضو حزب کارگزاران سازندگی، در سال۹۹ در مصاحبه با سایت برنا بر گزاره زینتی بودن اختیارات رییسجمهوری در ایران تاکید کرد و گفت: درحالحاضر بحث جایگاه ریاستجمهوری مخدوش شده و جایگاه فعلی با شعار جمهوریت که در ابتدای انقلاب داده میشد، مغایرت پیدا کرده است. رییسجمهوری که میلیونها رأیدهنده او را انتخاب میکنند امروز نقشی در تصمیمات کلان ندارد.
ما میدانیم که در کشورهایی مثل کشور ما که درحال توسعه هستیم، اگر منتخب مردم در تصمیمات کلان سهمی نداشته باشد، اساسا در مسیر فروعات و کارهای جاری به یک عامل تبدیل میشود و تصمیمساز نخواهد بود؛ از اینرو اراده مردم با آرای مستقیم محقق نمیشود.
اما در جریان دولت یازدهم و دوازدهم نیز که تابلوی اعتدال داشت اما به اصلاحطلبان نزدیک بود، گاهی زمزمههایی مبنی بر نبود اختیارات لازم شنیده میشد. رییس دولت اعتدال در اردیبهشت۹۸ در دیدار فعالان سیاسی دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا گفت: «وقتی از دولت سوال و مطالبهای میشود باید از طرف دیگر بررسی شود که دولت چه مقدار در حوزههای مورد سوال دارای اختیار بوده است؛ بهطور مثال، اگر درخصوص سیاست خارجی، فرهنگ یا فضای مجازی از دولت سوال و مطالبهای میشود، باید ببینیم که دولت چقدر در این حوزهها اختیار دارد. باید در حد توان و در حوزه اختیارات رییسجمهوری از دولت مطالبه داشت.» قطعا منظور رییس دولت اعتدال از بیان جمله مزبور این بود که دولت اختیارات لازم را در دست ندارد تا بتواند براساس توان خود عمل کند! اما حقیقتا اینگونه نیست و باید موضوع را از منظر ضعف و ناتوانی در مدیریت و اداره امور جستوجو کرد. دولت مورداشاره اتفاقا از دولتهایی بود که اختیارات لازم را در دست داشت تا شاید بتواند امور اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را سامان دهد. دولت مذکور اعتقاد داشت که اگر با کدخدا (آمریکا) بنشینیم و مذاکره کنیم و سپس به توافق برسیم، مشکلات حل میشود. چنین اختیاری را هیچیک از دولتهای گذشته نداشتند تا بتوانند با آمریکا مستقیم مذاکره کنند. نهایتا مذاکره مستقیم با آمریکا انجام شد و نتیجه خروج واشنگتن از برجام و بیاثر شدن این توافق پس از تعیین رییسجمهوری جدید در آمریکا بود.
ادعای فاقد اختیار بودن رییسجمهوری، قابل پذیرش نیست
علیرغم برخی بهانهها و توجیهات که دولتمردان پیشین (بهویژه منتسبان به جریان اصلاحات) درخصوص عدم اختیارات کافی رییسجمهوری و دولت مطرح میکردند، دولت چهاردهم تا اینجای کار نشان داده است که با این قبیل توجیهات و بهانهها میانهای ندارد؛ سخنان اخیر محمدرضا عارف، معاون اول این دولت در همین چارچوب تحلیل میشود.
عارف، معاون اول رییسجمهوری پزشکیان در دیدار با اعضای هیاترییسه جبهه اصلاحات، ضمن رد دوگانه غلط مسئولیت و اختیار دولتها، تاکید کرد: «اینکه در مقطعی گفته میشد دولت مسئولیت دارد ولی اختیار ندارد قابل پذیرش نیست. دولت هم اختیار دارد و هم اقتدار و طرح اینگونه مباحث باعث سوءاستفاده عدهای میشود که احیانا بهدنبال موفقیت دولت نیستند.» بدونتردید مسئولیتپذیری عارف، معاون اول اصلاحطلب دولت چهاردهم در اشاره به برخورداری دولت از مسئولیت، اختیار و اقتدار، یک موضع قابلتحسین است. این موضع قابلتحسین در کنار تاکید مقامات دولت جدید بر حمایت کامل از کابینه پیشنهادی نشان میدهد که دولت چهاردهم مثل برخی دولتها قصد ایجاد «سخنگویان منفصل» را برای خود ندارد و ایضا با عناصر تندرو و رادیکال مدعی اصلاحطلبی همراه نیست؛ بنابراین تا اینجای کار و با مواضع اعلامی مقامات دولت جدید، کسی از تندروها نخواهد توانست برای ادعاهای همیشگی خود مبنی بر اینکه کابینه پیشنهادی مطلوب پزشکیان نیست یا دولت در اقداماتش صاحب اختیار نیست و دولت پنهان عناندار امور است، بازاریابی کند. صحبتهای عارف از این حیث واجد اهمیت ویژه است که شاهد طرح این سخنان در مقابل اعضای هیاترییسه جبهه اصلاحات هستیم. نکته قابلتوجه آنکه «علی شکوریراد» از اعضای هیاترییسه جبهه اصلاحات که در دیدار موصوف نیز حضور داشته بلافاصله پس از این دیدار با جماران مصاحبه و ادعا کرده است که دست پزشکیان در انتخاب اعضای کابینهاش باز نبوده است!
اصول ۱۱۳ تا ۱۵۵ قانون اساسی
البته قابل ذکر است که موضع اخیر محمدرضا عارف، معاون اول دولت چهاردهم، پیشتر از ناحیه سایر نزدیکان به پزشکیان نیز اتخاذ شده بود؛ در کوران رقابتهای انتخاباتی و پس از صعود مسعود پزشکیان به مرحله دوم انتخابات، علی عبدالعلیزاده رئیس ستاد انتخابات او طی یک نشست خبری گفت: نگویید رییسجمهوری اختیارات ندارد، اتفاقا رئیس جمهور خیلی هم اختیارات دارد؛ او نفر دوم در مدیریت و نفر اول در سیاستگذاریهای اجتماعی و اقتصادی و برنامههای توسعه است.
شایان ذکر است، داستان ادامهدار نبود اختیارات در ریاست جمهوری در حالی بارها مطرح شده است که اصول ۱۱۳ تا ۱۵۵ قانون اساسی تماما مربوط به اختیارات سکاندار پاستور است. نامتناسب بودن و کم بودن وظایف و اختیارات مقامی مثل رییسجمهوریی بیشتر ریشه در مسائل سیاسی دارد و ناشی از فقدان فرهنگ پاسخگویی در بین دولتمردان است. بعضا مسئولان دولتی در ادوار گذشته برای فرار از پاسخگویی در قبال مسئولیتی که برعهده داشتند به هر ریسمان پوسیدهای چنگ میزدند که یکی از این ریسمانهای پوسیده و نخنما، همین عدم وجود اختیارات است. این امید در بین مردم و فعالان و کنشگران عرصه سیاست وجود دارد که سخنان اخیر معاون اول رییسجمهوری خط بطلانی بر دوگانه کاذب اختیارات و مسئولیتهای رییسجمهوری و دولت باشد و فرهنگ پاسخگویی را در بین مسئولان دولتی تقویت کند.
نظر شما