مرحوم دکتر روح‌الله عالمی، دانشیار بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران بود که در سال۱۳۹۹ در اثر ابتلا به بیماری کرونا درگذشت. او که در سال‌های پایانی دهه۷۰ معاون برنامه‌ریزی وزارت آموزش‌وپرورش بود.

بی‌توجهی به اسناد بالادستی آفت‌زاست

آگاه: دکتر عالمی‌ ازجمله کسانی محسوب می‌شد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عرصه آموزش‌وپرورش وارد شده بود و فعالیت خود را از امور تربیتی آغاز کرده بود. او در حوزه محتوایی نیز از ابتدای ایجاد امور تربیتی نقش قابل‌توجهی ایفا کرده بود. گفت‌وگوی زیر در سال۱۳۹۷ و پیرامون تحولات رخ‌داده در  حوزه امور تربیتی و معاونت پرورشی وزارتخانه انجام شد که درنهایت پس از اخذ، انتشار آن در هاله‌ای از ابهام فرورفت. حالا پس از ۶سال این گفت‌وگو را با هم می‌خوانیم. یادش گرامی باد. 

بی‌توجهی به اسناد بالادستی آفت‌زاست
از چه تاریخی و چگونه مقوله امور تربیتی در آموزش ‌وپرورش مطرح شد و شما از چه زمانی وارد این حوزه شدید؟ 
شروع کار بنده در این حوزه از ۲۲بهمن۵۷ بود و به‌طور کل امور تربیتی به‌دلیل وضعیت خاص انقلاب، در تمامی بخش‌های آموزش‌وپرورش تاثیر و نقش داشته و در مسائل آموزشی، پرورشی و فعالیت‌های فوق‌برنامه فعال بود. همانطور که پس از انقلاب نهادهایی همچون سپاه و جهاد سازندگی توسط نیروهای انقلاب ایجاد شد، نیاز به ایجاد یک نگرش جدید عقیدتی در مجموعه آموزش‌وپرورش کشور نیز احساس شد و به همین منظور امور تربیتی تشکیل شد؛ پس از آن نظام امور تربیتی تثبیت، به‌مرور شکل ساختاری و سازمانی آن کامل شد و به رسمیت رسید و تا به امروز نیز فعالیت آن ادامه داشته است.

به نظر شما، مهم‌ترین چالش نظام امور تربیتی در اولین سال‌های آغازبه‌کار آن در سال‌های اولیه پیروزی انقلاب چه بود؟ 
از مهم‌ترین چالش‌هایی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در برابر نظام تربیتی و دستیابی به اهداف تعیین‌شده برای آن وجود داشت، شرایط خاص انقلاب و وضعیتی بود که پیش از آن دوران مستقر داشت. درواقع یک شکاف عظیم در فضای کشور حاکم بود و دستیابی به اهداف امور تربیتی ازجمله اهداف انقلاب، ایجاد روحیه انقلابی و حفاظت و حراست نظری از آنها را دشوار می‌کرد، اما خوشبختانه توانستیم به این افق‌ها دست یابیم.
اما یکی از مهم‌ترین چالش‌ها فقدان برنامه‌ریزی و سیاستگذاری در امور تربیتی به‌ویژه در حوزه محتوایی بود. چراکه انقلاب ما به‌سرعت شکل گرفت و افراد و نیروهای جوان آن دوران که شاکله انقلاب را داشته و تمایل به انتقال این روحیه انقلابی به نظام تربیتی و آموزش‌وپرورش داشتند اقدام به ایجاد نظام امور تربیتی کردند و فرصت ایجاد یک نظام برنامه‌ریزی شده و منسجم وجود نداشت.
بدین ترتیب نظام امور تربیتی ایجاد شد اما همانطور که می‌دانیم هر سیستمی برای دستیابی به موفقیت به برنامه‌ریزی نیاز دارد اما به‌دلیل اینکه نظام امور تربیتی بدون برنامه‌ریزی کافی و جامع و بیشتر به‌دلیل علاقه و اشتیاق جوانان و نیروهای انقلابی ایجاد شده بود، برای توسعه خود با برخی خلأها در حوزه کارشناسان و اندیشه‌ها روبه‌رو بود.
فقدان سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی ساختاری در حوزه آموزش‌های لازم برای افراد موثر و کارشناسان این نظام خود را نشان داد. آمادگی نیروها و کسانی که وظیفه انتقال محتوا را برعهده دارند، یکی از مهم‌ترین معیارهای موفقیت هر سیستمی است و این آمادگی به آموزش و سطح علمی افراد وابسته است. از سویی ما نیز در سال‌های ابتدایی تشکیل امور تربیتی با این چالش روبه‌رو بودیم و افرادی که بالقوه در این زمینه فعالیت داشتند، آموزش‌های تخصصی را دارا نبودند و دوره‌های آموزشی پژوهشی متناسب را سپری نکرده بودند که همین امر موجب نیاز به ایجاد تحول در امور تربیتی شد.به همین دلیل از همان ابتدا این خلأ آموزشی و محتوایی احساس و برای رفع آن برنامه‌ریزی شد و بسیار موفق نیز بود. نظام امور تربیتی تا چندین سال و تا زمانی که روحیه انقلابی در کشور هنوز به قوت اولیه خود باقی بود، فعالیت داشته و نتایج بسیار خوبی را نیز به دنبال داشت اما به‌تدریج این کمبود آموزش و محتوا خود را نشان داد و در کنار آن پیشرفت جامعه و رشد نهادهای انقلابی موجب بیشتر دیده‌شدن خلأ محتوایی در نظام امور تربیتی شد. از آن دوران به بعد پیشرفت جامعه موجب بروز مشکلاتی جدی برای امور تربیتی شد. درواقع این نظام برای توسعه و گسترش بیشتر دیگر نمی‌توانست با محتواهای گذشته عمل کند و نیازمند به‌روزرسانی بود. این مشکلات به‌تدریج خود را نشان داد تا جایی که در ابتدای دهه‌۷۰ مسئولان نیز متوجه آنها شده و دریافتند که امور تربیتی برای رسیدن به بالندگی به ایجاد تحول نیاز دارد.

منابع محتوایی امور تربیتی در سال‌های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب چه بود؟
در ابتدا برنامه و محتوای منسجمی وجود نداشت و هرچه بود از تلاش‌های خودجوش افراد بود؛ به‌عنوان‌مثال، خود ما دوره‌های علمی برگزار و روی کتاب‌های شهید مطهری کار می‌کردیم. پس از انتقال به استان تهران با برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری وزارتخانه که شکل و ساختار جدی‌تری گرفته بود، دوره‌ها و برنامه‌های مختلف و متعددی برای افزایش آمادگی نیروی مشغول در امور تربیتی و ایجاد محتوای لازم برگزار شد. درواقع به‌تدریج با ساختار سازمانی و جدی‌تر وزارتخانه، آموزش، پژوهش‌های علمی و مباحث آموزشی، عملی و نظری به‌طورجدی وارد محتوای امور تربیتی شد. شکل‌گیری امور تربیتی مانند کودکی بود که تازه متولد می‌شود و از یک سنی به بعد نیازمند ایجاد تغییر در رفتارهای او احساس می‌شود.
در امور تربیتی نیز همین روند وجود داشت؛ به‌طوری‌که این نظام در شرایط خوبی شکل گرفت و به‌صورت مطلوب به پیشرفت خود ادامه داد و پس از نزدیک به ۱۵سال به جایی رسید که دریافت برای ادامه راه، نیازمند تحول و ایجاد تغییر است؛ اما متاسفانه از آن زمان یعنی حدودا از ابتدای دهه۷۰ به‌دلیل کمبود بودجه و خلل در مباحث علمی و محتوایی دچار برخی مشکلات شد. درحال‌حاضر نیز این نظام به فعالیت و روند خود ادامه می‌دهد اما به‌علت وجود برخی چالش‌های اقتصادی دچار مشکلات عدیده‌ای است.
باتوجه‌به گسترش رسانه‌ها، فضای مجازی و پیشرفت‌های  امروز جامعه و به‌ویژه تاثیر آنها در حوزه تربیتی به نظر شما برای به‌روزشدن امور تربیتی چه می‌توان کرد؟ 
درحال‌حاضر در مباحث تئوری نظام تربیتی مشکلی نداریم و تنها به حمایت نیاز داریم؛ البته تربیت کودکان یک مجموعه شرایط را شامل می‌شود که خانواده پیش از ورود فرزندان جامعه، صداوسیما، فضای آموزشی مدرسه، محیط اجتماعی و فضای مجازی را دربرمی‌گیرد و هرکدام تاثیرات ویژه خود را بر تربیت فرزندان و کودکان دارد. فضای مجازی به‌عنوان موجی در حوزه تعلیم‌وتربیت محسوب می‌شود و نکات تربیتی بسیار منفی و مثبتی نیز دارد.
امور تربیتی برای پیشرفت خود باید نکاتی برای ایجاد متناسب با وضعیت و پیشرفت فعلی جامعه کند. شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از نهادهایی است که موظف است با ایجاد انسجام، هم‌افزایی و ارتباط میان نهادهای مختلف زمینه را برای دستیابی به اهداف مدنظر ایجاد کند. در واقع تمامی دستگاه باید هماهنگ با یکدیگر عمل کنند؛ به‌عنوان‌مثال نمی‌توان آموزش‌وپرورش مطالب و محتواهای آموزشی را در کتب درسی و برنامه خود ایجاد و به دانش‌آموزان انتقال دهد اما از سوی دیگر نهادی مانند صداوسیما خلاف آن محتوا و آموزش عمل کند. ایجاد این وحدت و هم‌افزایی وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی است؛ البته که درحال‌حاضر آموزش‌وپرورش از این مرحله عبور کرده و اسناد بالادستی دارد وقتی که اسناد بالادستی داریم باید به بهترین شکل به اجرا درآید که برای اجرای آن نیز لازم است تا امکانات و ابزار در خدمت نهادها از جمله آموزش‌وپرورش قرار گیرد تا به اهداف مدنظر در حوزه آموزشی دست یابیم. چراکه در این اسناد تمام زوایا و ابعاد مختلف اجرایی شدن اهداف آموزشی وجود دارد.

به نظر شما مهم‌ترین چالش و موانع امور تربیتی در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ و امروز، بعد از ۴۰سال چه بوده و چیست؟
در سال‌های اولیه تشکیل امور تربیتی، تطبیق‌دادن شرایط قدیم با جدید و متناسب کردن فرهنگ‌ها و عادت‌ها مهم‌ترین چالش بود. هرچند امام بزرگوار ما زمینه را برای این تطبیق میان مردم ایجاد کرده بود و همین عامل نیز موجب پیروزی انقلاب شد، اما انقلاب برای تثبیت خود نیازمند رسیدن به نظریات عملی و نظری بود و امور تربیتی در حوزه آموزش‌وپرورش مسئولیت این تغییر عادت‌ها را برعهده داشت؛ چراکه افراد در برابر عادت‌ها و تغییر آن موضع خاصی دارند و امور تربیتی باید این موضع را از بین می‌برد و موفق نیز شد.
اما مهم‌ترین چالش در دهه۷۰ موضوع علم بود. در این دهه امور تربیتی به جایی رسید که دریافت برای ادامه فعالیت خود نیازمند ایجاد تحول در حوزه محتوا است و پیشبرد این امر معضلی بود که در آن زمان با آن مواجه بودیم که برنامه‌ریزی‌های زیادی برای خروج از این گرداب کردیم و بخشی از آن عملی شد اما برخی مشکلات هم باقی ماند. بعدها نیز مشکلات و دغدغه‌های مالی به چالش‌ها اضافه شد.  درحال‌حاضر نیز امور تربیتی باید بتواند ارزش‌های موجود در فرهنگ و دین ما را به‌درستی در آموزه‌های محتوایی خود تبیین کند و نیازهای مالی آن نیز تامین شود. یکی از نیازهای عصر امروز این حوزه آن است که باید ظرفیت بهترین و کارآمدترین نیروهای روانشناس، کارشناس و جامعه‌شناسان متناسب با فرهنگ و مذهب ما در عرصه امور تربیتی استفاده شود.متاسفانه امروزه شعارهای زیادی با مضمون اینکه همه‌چیز باید در اختیار تربیت باشد، گفته می‌شود اما واقعیت آن است که برای دستیابی به اهداف والای تربیتی امکانات و حمایت‌هایی لازم است که متاسفانه حمایت و امکانات موجود امروز به‌ویژه در حوزه امور تربیتی به‌هیچ‌وجه با اهداف مدنظر تناسب ندارد. درحال‌حاضر انتظاری که از امور تربیتی وجود دارد با تمهیداتی که برای آن فراهم است همخوانی ندارد و با این وضعیت آموزش‌وپرورش در یک امر کوچک مانند اوقات فراغت نیز موفق نخواهد بود. البته تمام این موارد در اسناد ملی خصوصا سند تحول عنوان شده و اگر می‌خواهیم بدانیم کدام نهاد در تعلیم‌وتربیت موفق است باید عملکرد دستگاه‌ها را با آن سند تطابق داده و دریابیم که در کجا مشکل داشتیم و به‌دلیل عدم موفقیت در برخی حوزه‌ها چه بوده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.