۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۴
کد خبر: ۷٬۸۸۲

عملیات حماس در ۷اکتبر را می‌توان به زلزله‌ای تشبیه کرد که به یک ساختمان قدیمی ضربه زد. ترک‌ها قبلا شروع به نمایان شدن کرده بودند، اما اکنون در پایه‌های آن قابل‌مشاهده هستند. عمق‌دار شدن این شکاف‌ها، با طولانی و فرسایشی شدن جنگ برای اسرائیل، نابودی این رژیم را سرعت می‌بخشد؛ به عبارت بهتر، زمانی که اسرائیل فرصت تنفس برای بازیابی نظامی و اقتصادی خود نداشته باشد، حرکت به‌سوی فروپاشی را با سرعت بیشتری تجربه خواهد کرد.

ضربه اقتصادی به رژیم صهیونیستی

آگاه: در این یادداشت ضمن تایید راهبرد جنگ فرسایشی و شناسایی شکاف‌های قبل از اکتبر، راهکارهایی در ارتباط با ضربه اقتصادی به اسرائیل مطرح می‌شود.

ضربه اقتصادی به رژیم صهیونیستی

جنگ فرسایشی؛ سم مهلک اقتصاد اسرائیل
کریدل در مقاله‌ای با عنوان «ایرانیان چگونه قورباغه را می‌جوشانند»، نشان می‌دهد که گرم کردن تدریجی دیگ جنگ ازسوی ایران چگونه قورباغه (اسرائیل) را می‌جوشاند و نابود می‌کند. این گزارش جنگ فرسایشی را تنها امکان برای نابودی این رژیم می‌داند و بیان می‌کند که محور مقاومت در همان روزهای ابتدایی می‌توانست با تمام موشک‌ها و ترفندهای پنهانش که از ۲۰۰۶ توسعه داده است، از تمامی جهات به اسرائیل حمله همه‌جانبه کند و جنگ غزه را متوقف کند؛ اما راهبرد درست جنگ ادامه‌دار و طولانی را دنبال کرد. چرا؟ دلیل آن این است که هر جنگ همه‌جانبه و در یک لحظه علیه اسرائیل، هم‌پیمانان غربی اسرائیل را گرد هم خواهد آورد و آنها زرادخانه‌های بی‌پایان نظامی خود را در اختیار اسرائیل قرار خواهند داد و به اسرائیل چنان یاری خواهند رساند تا پیروز شود؛ همچنین این حالت تمام مردم اسرائیل را دور حکومتشان، متحد می‌کند. از روزگار بن‌گوریون دولت اسرائیل تنها یک راهبرد نظامی داشته است: جنگ‌های سریع و کوتاه. پس از آن، هنگامی که صلح می‌کند یا یک صلح ساختگی برپا می‌کند، به‌دنبال بازیابی توان نظامی و اقتصادی است.

شکاف‌های داخلی قبل از ۷ اکتبر
چند شاخص نشان می‌دهد که وضعیت داخلی اسرائیل قبل از ۷اکتبر، چندان مناسب نبوده است. اولین شاخص، گسستگی جامعه یهودی اسرائیل است. رژیم صهیونی از دو اردوگاه تشکیل شده است که اختلافات جدی دارند. یک اردوگاه را می‌توان «ایالت اسرائیل» نامید. این شامل یهودیان اروپایی سکولار، لیبرال و عمدتا اما نه منحصرا طبقه متوسط ​​اروپایی و فرزندان آنهاست که در تاسیس دولت در سال ۱۹۴۸ نقش اساسی داشتند و تا پایان قرن گذشته در آن هژمونیک باقی ماندند. اردوگاه دیگر «ایالت یهود» است که در میان شهرک‌نشینان کرانه باختری اشغالی شکل گرفت. این دو اردوگاه قبل از ۷اکتبر شروع به برخوردهای شدید کرده بودند. در چند هفته اول پس از حمله، به نظر می‌رسید که آنها اختلافات خود را در مواجهه با یک دشمن مشترک کنار بگذارند اما این یک توهم بود.
 دومین شاخص، بحران اقتصادی اسرائیل است. به نظر نمی‌رسد طبقه سیاسی هیچ برنامه‌ای برای ایجاد توازن در امور مالی عمومی در میان درگیری‌های مسلحانه دائمی، فراتر از وابستگی روزافزون به کمک‌های مالی آمریکا داشته باشد. درگیری بین اردوگاه اسرائیل و اردوگاه یهود به همراه وقایع ۷اکتبر باعث می‌شود جمعی از نخبگان اقتصادی و مالی سرمایه خود را به خارج از کشور منتقل کنند. کسانی که قصد جابه‌جایی سرمایه‌گذاری‌های خود را دارند، بخش قابل‌توجهی از ۲۰درصد اسرائیلی‌هایی را تشکیل می‌دهند که ۸۰درصد مالیات‌ها را پرداخت می‌کنند. اعتراضات گسترده علیه اصلاحات قضایی و خروج تعداد زیادی از اسرائیلی‌های اردوگاه اول (ایالت اسرائیل) به‌دلیل سیاست‌های تندروهای اردوگاه دوم (ایالت یهود)، نیز نشانه‌های دیگری از شکاف‌های قبل از ۷اکتبر است.

پیشنهادهای ضربه اقتصادی به رژیم صهیونیستی
باتوجه‌به موارد طرح‌شده، مشخص شد که اسرائیل قبل از ۷اکتبر با مشکلات جدی مواجه بوده است؛ به‌طوری‌که تاب‌آوری اقتصاد آن از ۱۶درصد در سال۲۰۲۱ به کمتر از ۵درصد در سال۲۰۲۳ رسیده است که با عملیات ۷اکتبر حماس این روند نزولی تشدید شده است؛ علاوه‌براین، راهبرد جنگ طولانی و فرسایشی به تعمیق این شکاف‌ها و فروپاشی اقتصادی این رژیم سرعت می‌بخشد. در راستای این راهبرد محور مقاومت، چند راهکار اقتصادی که فرصت بازیابی و بازسازی اقتصادی را از این رژیم بگیرد مطرح می‌شود:

ناامن‌سازی کریدور IMEC
دالان اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا یا کریدور IMEC به دنبال دور زدن محور مقاومت و تثبیت جایگاه اسرائیل به عنوان پل ارتباطی خاورمیانه و اروپاست. عملیات ۷اکتبر و ادامه جنگ، رویای اسرائیل را برای توسعه این دالان مخدوش کرده است؛ اما در این شرایط علاوه بر استمرار در ناامن‌سازی این دالان، باید تلاش عملیاتی برای توسعه دالان‌های جایگزین مانند دالان شمال به جنوب و شرق به غرب کشور را آغاز کرد.

ایجاد اخلال در گسترش همکاری‌های فرامنطقه‌ای اسرائیل با قدرت‌های نوظهور
یکی از ویژگی‌های مهم سیاست خارجی اسرائیل در سده جدید تلاش برای توسعه روابط با قدرت‌های نوظهور از جمله اعضای گروه بریکس بوده است.
 باتوجه‌به پیوستن جمهوری اسلامی ایران به بریکس، می‌توان از این ظرفیت با ابزار دیپلماسی در جهت اخلال در سیاست خارجی اسرائیل بهره برد.

قطع شریان‌های انرژی
کشورهای مسلمان مانند آذربایجان، ترکیه، امارات و... نقش مهمی در تامین انرژی و فلزات اسرائیل دارند و دولتمردان این کشورها نیز تصمیمی بر مسدود کردن تجارت خارجی با رژیم صهیونیستی ندارند؛ بنابراین استفاده از دیپلماسی فعال و فعالیت رسانه‌ای برای تحریک مردم این کشورها برای تحت فشار قرار دادن این دولت‌ها، در شرایط فعلی مهم است.

شناسایی و ضربه به زیرساخت‌ها و کارخانه‌ها
شناسایی و طراحی بانکی از اهداف که مستقیما بر تولید ناخالص داخلی این رژیم تاثیر دارند، برای ضربه به اقتصاد اسرائیل ضروری است. 
بسیج و تجهیز منابع مالی از سرتاسر جهان
از آمریکا و مردمی که در سمت درست تاریخ ایستاده‌اند تا مسلمانان آفریقا و دیگر کشورهای مسلمان و وجدان بیدار جهان، افراد به دنبال کمک به پیروزی جبهه مقاومت هستند. عملیاتی کردن یک مسیر مالی در بستر رمزارزها، می‌تواند به بسیج و تجهیز این کمک‌ها در جهت تامین مالی محور مقاومت کمک کند.

جنگ طولانی و کاهش رشد اقتصادی
افزایش تصاعدی هزینه‌های جنگ به‌دنبال جنگ فرسایشی منجر به کسری بودجه بیشتر، استقراض بیشتر و کاهش سرمایه‌گذاری و هزینه در سایر بخش‌ها می‌شود.

جنگ طولانی و ناامن‌سازی فضای کسب‌وکار
حدود ۲۰درصد اقتصاد اسرائیل به شرکت‌های دانش‌بنیانی وابسته است که ازسوی نخبگان اداره می‌شوند. جنگ طولانی و فرسایشی، باعث افزایش نااطمینانی در اقتصاد اسرائیل می‌شود. نااطمینانی، باعث کاهش سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی در این کسب‌وکارها، فرار سرمایه و خروج نخبگان و نیروی کار می‌شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.