آگاه: شیوع تب قهوهنوشی در کشور در سالهای اخیر بهویژه در میان جوانان هر کارشناس امور اجتماعی را حساس میکند که روند اقبال ایرانیان به این نوشیدنی را دنبال کند. در این میان، کار از جایی جالب میشود که هر چند در دورهای از تاریخ قهوه جزو نوشیدنیهای لوکس و گران به شمار میرفت، درحالحاضر در هر کوچه و محلهای فارغ از بالاشهر یا پایینشهر بودن آن کافه یا دکهای انواع قهوه را عرضه میکند. علاوه بر اینکه این اواخر ذائقه مردم نیز تغییر کرده است؛ بهطوریکه بسیاری از مردم تا یک لیوان قهوه ننوشند روز کاریشان شروع نمیشود و نسبتبه آن شرطی شدهاند. غافل از اینکه همین ایجاد وابستگی و اعتیادآور بودن آن یکی از دلایل صعود و افول تمایل به نوشیدن قهوه در میان ایرانیان است. از سوی دیگر، ترکیبهایی مانند قهوهخانه، یا سرو قهوه در مراسم عزاداری در سالهای گذشته در میان تعدادی از اقوام کشور، برخی را به اشتباه انداخته که سابقه نوشیدن قهوه در کشور بیشتر از سابقه چای است.
بازاریابی به شیوه استعار پیر
اما «نصراله حدادی» تهرانپژوه به استناد کتابهایی مانند تفریحات ایرانیان و... این نظریه را رد میکند و آن را از اساس اشتباه میداند. به گفته وی، عمر وارد شدن چای و قهوه در فهرست نوشیدنی ایرانیها یکی است. این استاد تهرانشناس به «آگاه» میگوید: «زمانی که استعمار انگلیس کل شبهقاره هند از سیلان و هندوستان گرفته تا پاکستان و بنگلادش را در اختیار داشت، یعنی در دوره صفویه برای چایای که در این مناطق کشت میشد دنبال بازار میگشت. یکی از این بازارها ایران بود؛ البته مستعمرات این کشور به مناطق یادشده محدود نمیشد و آفریقا و بخشی از آمریکای جنوبی را که محل کشت قهوه بود نیز دربرمیگرفت. بر همین اساس در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله ایران به دنبال ذائقهسازی بود تا بازاری دائمی و مطمئن برای این محصولات پیدا کند.»
رغبت ایرانیان به مصرف مواد دخانی یا اعتیادآور از طرفی و اقبال شاهان قاجار باعث شد قهوه بیش از چای رواج پیدا کند تا دوران شاه عباس که این علاقه و رغبت را برای سلامت جامعه مضر قلمداد کرد و دستور داد قهوهخانهها را که به اعتقاد وی به مراکز فساد تبدیل شده بودند، ببندند.
بعدها مطالعات روی ترکیبات چای و قهوه نشان داد کافئین بیشتر قهوه نسبتبه چای توجیه وابستگی اعتیادگونه ایرانیان به این نوشیدنی بوده است. حدادی علت عدم اقبال مردم به چای نسبتبه قهوه را با وجود همزمانی واردات آنها به ایران ازسوی انگلیسیها با عادات غذایی ایرانیان مرتبط میداند و ادامه میدهد: «ما تا دوران مشروطیت وعدهای به نام صبحانه در ایران نداشتیم. ایرانیها دو وعده بیشتر غذا نمیخوردند. یک وعده چاشت حوالی ساعت ۱۱ و وعدهای هم حدود ۷ عصر میخوردند. از طرفی چون وسایل ارتباط جمعی و برق و روشنایی نبود، مردم شب زود میخوابیدند تا صبح هم زود بیدار شوند. درحالیکه صبحانه خوردن نتیجه ادارهجاتی شدن ایرانیان و ادارهجاتی شدن آنها نتیجه انقلاب مشروطیت بود. در آن زمان ادارههای مختلف شکل گرفت؛ در نتیجه مردم قبل از اینکه سر کار بروند، باید چیزی میخوردند. بعد فاصله چاشت و صبحانه بیشتر شد و یک وعده ناهار و بعد هم شام به وجود آمد.» تثبیت این عادات استعماری در میان ایرانیان باعث شد با وجود اعمال انواع تحریمها در سالهای اخیر علیه کشورمان، واردات کاکائو، قهوه و چای به ایران هرگز تحریم نشده و این اقلام همواره در بازارهای کشور موجود باشد. این امر در زمان جنگ تحمیلی و در شرایط سخت اقتصادی نیز صادق بود بهطوریکه به تایید کارشناسان این اقلام در دوران جنگ در ایران به فراوانی یافت میشد.
قهوه قجری، چای پهلوی
فراز و فرود استقبال شاهان قاجار از قهوه به استقبال پهلوی اول از چای ختم شد. حدادی میگوید: «قهوه یک تفریح اشرافی بود و افراد کوچه و بازار نمیتوانستند از آن استفاده کنند. سرو قهوه در مراسم عزاداری بعدا باب شد؛ البته عادات نوشیدنیها در ایران در مناطق و اقوام مختلف فرق میکرد. مثلا در میان اعراب، عادات پذیرایی از قهوه با سایر اقوام فرق میکرد.» وی خاطرنشان میکند: «اما قهوه هرگز در ایران مانند چای عمومیت پیدا نکرد. به دلیل اینکه همچنان گران و دور از دسترس مردم کوچه و بازار بود. اما چای به دو دلیل در ایران رواج پیدا کرد؛ اول اینکه به همت کاشفالسلطنه توانستیم در ایران چای باکیفیت بکاریم. امروز را نبینید که بهدلیل کمتوجهی به صنعت چای کشور، بزرگترین واردکننده چای در دنیا هستیم. تا دهه۴۰ چای دستچین ما بهترین چای دنیا بود. اما دومین دلیل رواج چای در ایران توجه پهلوی اول به کشت و صنعت چای بود. بهطوریکه دهها کارخانه چای راهاندازی کرد و در تمام روستاهای شمال که قابلیت کشت چای داشتند، چای کاشته میشد.» این تهرانپژوه تاکید میکند: «از طرفی ادارهجاتی شدن مردم در دوره پهلوی اول و تغییر عادات غذایی و زیست اجتماعی آنها نیز به تثبیت جایگاه چای در کشور کمک کرد.»
حدادی بیان میکند: «دولت در دوره پهلوی اول در حمایت از چای کار را به جایی رساند که دست به تبلیغ برای آن زد. مثلا برای علاقهمند کردن مردم به نوشیدن چای در ضلع شمالغربی میدان راهآهن تهران ساختمانی ساخت که چای عرضه میکرد. همچنین از آنجا که انحصار چای و دخانیات در اختیار دولت بود، قیمت آنها را پایین نگه میداشت.»
ادای روشنفکری با قهوهنوشی
اما تناوب تغییر ذائقه ایرانیان از دمنوش و عرقیجات به چای و قهوه در نهایت به علاقهمندی مردم و بهویژه نسل جوان به قهوه و مشتقات و ترکیبات آن منتهی شده است. بهطوری که حتی نحوه دمآوری و فرآوری قهوه نیز در کافههای مختلف با وسواس انجام میشود و مشتریهای آن با وسواس بیشتر نوشیدنی موردعلاقه خود را انتخاب میکنند.
حدادی اظهار میکند: «فروکش کردن میل به نوشیدن قهوه در میان اقشار مختلف مردم در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب، نشان از ترک ادای روشنفکری داشت. اما الان دوباره نیاز به جلوهفروشی روشنفکری باعث شده نوشیدن قهوه بهعنوان یکی از ژستهای آن رواج پیدا کند.»
بهجز مواردی که این کارشناس تاریخی بیان میکند، امر مسلم تحمیل موارد مختلف به مردم از سوی بازار است. درحالحاضر به دلیل تحریمها و محدود بودن مبادلات پولی و ارزی کشور، مبنای بسیاری از تبادلات تجاری ما کالاست که مستقیم و غیرمستقیم بر سبک زندگی و عادات خوردن و نوشیدن ما تاثیر دارند؛ به عنوان نمونه، در برخی موارد، ما در ازای برخی کالاهایی که به کشورهایی مانند هند، مغولستان یا کنیا صادر میکنیم مجبور به واردات کالاهایی مانند گوشت، دام زنده، برنج، چای یا قهوه هستیم. از سوی دیگر، علاقه جوانان به حضور در کافهها و گسترش کمی و کیفی آنها در دو دهه گذشته باعث شده کافهداران به فکر تنوع دادن به فهرست اطعمه و اشربه خود بیفتند؛ بنابراین برای جلب مشتری بیشتر و پوشش سلایق متنوعتر، قهوه و مشتقات آن را نیز به مجموعه نوشیدنیهای خود اضافه کنند.
نظر شما