زهرا بذرافکن- خبرنگار گروه فرهنگ: موضوع ممیزی در صنعت چاپ و نشر از آن دسته موضوعاتی است که در همه کشورهای جهان وجود دارد. ریشه قدیمی‌ترین اقدامات اینچنینی به کشورهای غربی بازمی‌گردد که به واسطه کهن بودن صنعت نشر در آنها، به ابزاری مانند ممیزی و سانسور و نیز کتاب‌سوزی متوسل می‌شدند. در این گزارش به بررسی نمونه‌هایی تاریخی از اقدامات محدودکننده در صنعت نشر جهان و نیز آمار عددی آن در کشورهای مختلف پرداخته‌ایم.

استانداردهای دوگانه آزادی بیان در غرب

آگاه: قدیمی‌ترین سوابق «ممنوعیت کتاب»، به قبل از عصر حاضر برمی‌گردد. از روم باستان تا چین قدیم، تلاش‌هایی برای سرکوب نویسندگان خاص و آثار ثبت شده آنها انجام می‌شد. در گذر زمان این ‌روند نه‌تنها ناپدید نشد که در عصر مدرن نیز در سراسر جهان می‌توانیم شاهد تلاش‌هایی برای سانسور برخی کتاب‌ها باشیم. ‌گزارش منتشرشده در سال‌۲۰۲۳ ازسوی نهاد غیردولتی Words Rated که پژوهش‌هایی مبتنی‌بر آمار کتاب، ادبیات و صنعت نشر انجام می‌دهد، به موضوع «سانسور» در ادبیات در گستره‌ جهانی پرداخته است. نویسندگان آن تاکید کرده‌اند این گزارش از آمارهای موجود تهیه شده است و انتظار می‌رود ارقام واقعی درباره بعضی از کشورها بسیار بیشتر باشد. جالب آنکه، «ممنوعیت کتاب» موضوعی‌ است که در کتاب‌های نمادینی مانند «فارنهایت ۴۵۱» اثر ری بردبری نیز موردبحث قرار گرفته است. این اثر، روایتی از یک دیستوپیاست که در آن، کتاب‌ها سوزانده می‌شوند تا از نظرات متضاد و جامعه ناهماهنگ جلوگیری شود.

ممنوعیت موضوع «فقر» در آمریکا و بریتانیا
 کشورهای سراسر جهان همچنان از ممنوعیت برای جلوگیری از انتشار نظرات بحث‌برانگیز و شکسته‌شدن تابوهای گوناگون استفاده می‌کنند. شاید به‌نظر برسد ممنوعیت و ممیزی کتاب در بعضی جوامع، مانند «چین» و «هنگ‌کنگ» (به ‌دلایلی از نوع محافظت از حزب کمونیست) اتفاق می‌افتد و جوامع توسعه‌یافته از این‌ لحاظ وضعیت بهتری دارند اما مصالح کشور در همه‌جای دنیا اهمیت خود را دارد که می‌تواند نقشی تعیین‌کننده در قوانین چاپ و نشر ایفا کند. کشورهای اروپایی مانند روسیه و مجارستان در مواردی مواضعی سخت‌گیرانه دارند؛ برای مثال «مجارستان» قانونی را در سال۲۰۲۱ تصویب کرد تا محتوای دگرباشان جنسی از برنامه‌های درسی مدارس و برنامه‌های آموزش جنسی حذف ‌شود. «روسیه» نیز رویه‌ای مشابه را در دستورکار دارد. اگرچه انتشار محتوا در این‌ زمینه در بعضی کشورهای اروپایی مانعی ندارد اما آنها در موضوعات دیگری از دریچه ممیزی وارد می‌شوند؛ انتشار کتاب‌هایی باموضوع «فقر» و «طبقه اجتماعی» در بریتانیا با محدودیت انتشار مواجه و گاه ممنوع است! روالی که ازسوی دولت‌ آمریکا نیز دنبال می‌شود.
 تحقیقات انجام‌شده در «دفتر آزادی فکری» نشان داد که طی سال‌۲۰۲۱، تعداد ۷۲۹پویش در کتابخانه‌ها، مدارس و دانشگاه‌های آمریکا ایجاد شد تا دسترسی به محتوای آزاد در کتاب‌ها و به‌ویژه در کتابخانه‌های عمومی محدود نشود. تنها در همان یک‌ سال، ۱۵۹۷کتاب در لیست سیاه دولت آمریکا قرار گرفته بود. 
در گزارش سال۲۰۲۳ در وبسایت Publishers Weekly اینطور آمده است: «جورجیا گریلی»، موسس «مرکز تحقیقات ادبیات کودکان» در بخش آموزش دانشگاه «بولونیا» با اشاره‌ به ‌اینکه در آمریکا بیش از هزار عنوان کتاب در مدارس ممنوع است، با طعنه‌ گفت: «در ایتالیا مشکل عمیق‌تر است، در مدارس اصلا کتاب غیردرسی نداریم!» او به وجود سانسور در صنعت نشر بریتانیا نیز اشاره کرد و توضیح داده چگونه انتشاراتی «تیمز و هادسون» برای ارائه مجوز نشر کتاب قصه «کرکی کوچک شلخته شگفت‌انگیز» از نویسنده و تصویرگر آن خواستند تصویر «خون» را از چاقوی قصاب حذف کنند. بعد خواستند «انگشت خونی» جایگزین چاقو شود. در ادامه، تصمیم گرفتند که «خون» هم حذف شود. با این توضیح که کودکان بریتانیایی، وسواس خون دارند! 

شروع ممیزی غرب در عصر مدرن
یکی از اساتید دانشگاه «استنفورد» به‌نام «جنیفر وولف» که مدرس ارشد آموزش است، می‌گوید: «احتمالا برای بسیاری، تاریخ شروع ممنوع‌سازی کتاب‌ها به تماشای برخی تصاویر انتشاریافته از کتاب‌سوزی نازی‌ها در دهه۱۹۳۰ برمی‌گردد اما این جریان سابقه‌ای طولانی دارد. افرادی که همین ‌حالا هم به ممنوعیت کتاب معتقدند، از بسیاری از همان استدلال‌هایی استفاده می‌کنند که در گذشته وجود داشت. کتاب‌هایی که نازی‌ها حذف کرده و می‌سوزاندند، به‌طور عمده سیاسی بودند (حاوی ایدئولوژی‌هایی مخالف نازیسم)، ازجمله کتاب‌هایی باموضوع نژاد و اقلیت‌ها. یکی از اولین رویدادهای کتاب‌سوزی، به‌دست نازی‌ها در کلینیکی اتفاق افتاد که در آن، تحقیق و عمل جراحی تایید جنسیت انجام و کتابخانه‌ای از آثاری درباره این ‌موضوع نگهداری می‌شد. حالا اما می‌بینیم که ممنوعیت کتاب‌هایی که به ظاهر موضوع خاصی را هدف قرار می‌دهند، اغلب فراتر ‌از ‌آن بوده و مضامین متنوعی را شامل می‌شود؛ بنابراین مهم است به عناوین واقعی که در فهرست ممنوعیت‌ها قرار می‌گیرند، توجه کنید تا ببینید علل مخالفت با آنها چیست و بعد درباره ممنوعیت مضامین بحث کنید.»
یکی از کشورهایی که درباره سانسور شدید کتاب در آن بحث می‌شود «شوروی» سابق است. بی.بی.سی در همین مورد در گزارشی در سال۲۰۲۲ نوشته است: ممنوعیت کتاب در شوروی سابق موجب توسعه «سامیزدات» (نشریه‌های زیرزمینی‌ که مقاله‌های سیاسی، اخبار، رمان، شعر و کارهای توقیفی را مخفیانه منتشر می‌کردند) شد که وجود شعرهای «اوسیپ ماندلشتام» (۱۸۹۱-۱۹۳۸) را مدیون آن هستیم. «ولادیمیر بوکوفسکی»، نویسنده جریان مخالف وقت، «سامیزدات» را این‌گونه تعبیر می‌کند: «خودم آن‌ را می‌نویسم، خودم ویرایشش می‌کنم، خودم آن‌ را سانسور می‌کنم، خودم منتشرش می‌کنم، خودم توزیعش می‌کنم و خودم حبسش را می‌کشم!» همچنین، در ادامه این گزارش آمده: البته کسانی که در غرب هستند، اگر فکر می‌کنند که چنین اتفاقاتی در آنجا نایاب است، خودشان را فریب می‌دهند.
 وقتی صحبت از ممنوعیت یا سانسور کتاب‌ها می‌شود (یا حتی تلاش‌هایی برای این‌اقدام)، روش‌ها مانند جاهای دیگر بوده و یک ایده یکسان پشت ماجراست: مردم عادی، به‌ظاهر ضعیف‌تر از آن هستند که خودشان قضاوت کنند و از قرارگرفتن درمعرض ایده‌های فاسد محافظت شوند. به‌بیانی، به قیم نیاز دارند؛ بله، غرب هم از این موضوع مستثنا نیست. در «بریتانیا»، ممنوعیت کتاب اغلب ابزاری برای مقابله با فحاشی جنسی در آثار منتشر شده، بوده است. این امر به‌طور معمول، تلاشی برای استفاده از قانون برای جلوگیری از تغییرات اجتماعی‌ست: ایده‌ای که گرچه همیشه شکست خورده، باوجوداین‌ در کوتاه‌مدت راضی‌کننده است. بسیاری از نویسندگان غربی، شهرت خود را اساسا با تلاش برای تضعیف قانون و رد شدن از این خط قرمز گرفته‌اند که از آنها می‌توان «جیمز جویس»، نویسنده ایرلندی را نام برد که هنگام نوشتن شاهکارش، «اولیس» گفته بود: «تا وقتی پلیس هست، دوست‌دارم همه‌چیز را در رمانم بگذارم!» این کتاب، از ۱۹۲۲ تا ۱۹۳۶میلادی در بریتانیا ممنوع بود و حتی مسئول پرونده ممنوعیتش، تنها ۴۲‌صفحه از ۷۳۲‌صفحه‌ اثر را خوانده بود. عبارت «همه‌چیز» از سوی «جویس» اشاره به مضامینی همچون انحرافات جنسی، فحاشی و مفاهیمی از این جنس داشت! نمونه دیگر، «دیوید اچ. لارنس»، نویسنده انگلیسی است که چاپ رمانش به نام «رنگین‌کمان» برای ۱۱سال در بریتانیا ممنوع بود و رمان دیگرش «عاشق لیدی چترلی» مطابق قانون نشریات مستهجن ۱۹۵۹ در بریتانیا به ‌اتهام ترویج برخی مسائل ممنوع، درگیر چالش‌هایی شد و ناشر را روانه دادگاه‌ کرد.

داده‌های توزیع ممیزی کتاب در جهان
بررسی‌ آمارهای جهانی نشان می‌دهد که نزدیک به ۴۴‌درصد از کل ممنوعیت‌های ثبت‌شده کتاب در سراسر جهان در جوامع آسیایی است. ۳۳‌درصد از ممنوعیت‌ها، در اروپا رخ داده که دومین قاره در این ‌رده‌بندی‌ست. آمریکای شمالی، ۷٫۴۱‌درصد از تمام ممنوعیت‌های کتاب در کل جهان را به‌خود اختصاص داده و این‌ عدد برای آفریقا و استرالیا به‌علاوه نیوزیلند ۶٫۶۱‌درصد است. تنها ۲٫۳۸‌درصد از ممنوعیت‌ها در آمریکای جنوبی رخ داده است که آن ‌هم بیشتر در شیلی دوران «پینوشه» بود. بر اساس سوابق موجود، هند، کشوری است که از نظر تاریخی، بیشترین ممنوعیت کتاب در جهان را دارد: ۱۱٫۱۱درصد تمام ممنوعیت‌های اعلام‌شده در این جغرافیا بوده است. چین مسئول ۸٫۹۹درصد و «سنگاپور» مسئول ۸٫۴۷درصد از تمام ممنوعیت‌های کتاب است. ایرلند با ۶٫۳۵درصد از تمام ممنوعیت‌ها، بیشترین ممنوعیت‌های ثبت‌شده در خارج از آسیا را دارد. استرالیا و آمریکا با ۵٫۲۹درصد پنج کشور اول فهرست را کامل می‌کنند و آلمان، اسپانیا، روسیه و بریتانیا باقی‌مانده گروه ۱۰تایی اول هستند.

قرن بیستم، قرن بد کتاب
اغلب سوابق ممنوعیت کتاب نیز نشان می‌دهد که قرن بیستم، «قرن ممنوعیت کتاب» بوده است. بیش از ۷۰٫۹درصد از تمام ممنوعیت‌های کتاب در جوامع، از قرن بیستم آغاز شده است. علاوه‌بر این، بیش از ۱۶٫۶۲درصد تمام ممنوعیت‌ها درطول قرن۲۱ رخ داده است. ۷٫۶۱‌درصد از سوابق ممیزی بین سال‌های ۱۸۰۱ و ۱۹۰۰ اتفاق افتاده، درحالی‌که ۲٫۵۴‌درصد از ممنوعیت‌ها در یک‌ قرن‌ قبل بوده است. اگرچه مواردی از ممنوعیت کتاب در قرن‌های ۱۴ و ۱۶ میلادی ثبت شده اما تعداد کمی از آن، به قبل از این‌ دوران برمی‌گردد. 

آثار داستانی، در صدر ممنوع‌شده‌ها
بیشتر کتاب‌های ممنوعه، آثار داستانی و رمان هستند. همچنین اسنادی از ممنوعیت کتاب‌های کودکان، متون مذهبی، بیانیه‌های سیاسی، زندگی‌نامه‌های افراد، شعر، آثار دانشگاهی و حتی کتاب‌های طنز وجود دارد: ۴۲٫۲‌درصد از این سوابق مربوط به خارج‌ کردن کتاب از دسترس عموم، مربوط به ممنوعیت رمان است. ادبیات غیرداستانی عمومی، ۲۵٫۳۸درصد تمام ممنوعیت‌های جهانی را تشکیل می‌دهد. درحالی‌که داستان‌های عمومی، تنها ۸٫۲۶درصد را تشکیل می‌دهند. کتب سیاسی (مانیفست‌ها، جزوه‌ها) ۷٫۶۵‌درصد این‌ فهرست تاریخی در سراسر جهان را تشکیل می‌دهند. زندگی‌نامه، از خودنوشته و دیگرنوشته و کتاب‌های مذهبی هرکدام ۴٫۲۸‌درصد از ممنوعیت‌ها را تشکیل می‌دهند. کتاب‌های درسی، اسناد و آثار دانشگاهی نیز، در دسته‌هایی هستند که کمترین ممنوعیت را دارند.
 

ارتباط مستقیم آزادی‌خواهی و سانسور در غرب

استانداردهای دوگانه آزادی بیان در غرب

 نشریه Financial Times در گزارش فوریه سال۲۰۲۳ با اشاره ‌به وجود «نقض آزادی بیان» در آمریکا بر خلاف اینکه این‌کشور در مقیاس جهانی، خود را از آزادترین جوامع می‌داند، به نقل ماجرایی که به تازگی برای «کنت راث»، مبارز کهنه‌کار حقوق بشر پیش آمده، پرداخته و عنوان کرده است: «راث» که سال‌ها گروه «مدافع دیده‌بان حقوق بشر» را اداره می‌کرد و مورد ‌تحسین بود، بورسیه «مدرسه هاروارد کندی» (HKS) را گرفت و با این‌ حال، مدتی ‌بعد بورسیه پیشنهادی او به‌طور عجیبی رد شد، برای آنکه حامیان مالی بورسیه، ایده‌ها و نظرات انتقادی او درباره «نقض حقوق بشر توسط رژیم صهیونیستی» را تاب نیاوردند. «راث» این‌اقدام را سانسور افکار و مغایر آزادی بیان خواند و نسبت‌ به ‌آن اعتراض کرد.
 اخراج یک استاد در دانشگاه «هملین» در مینه‌سوتا به‌دلیل نمایش تصویری از پیامبر اسلام‌(ص)، در کلاس هنر اسلامی جنجالی شد و جریان‌ مدعی آزادی‌ بیان در آمریکا را زیرسوال برد. آنچه گفتیم، تنها نمونه‌هایی از جهت‌گیری‌ها و استانداردهای دوگانه است که در بزنگاه‌ها خودش را بیشتر نشان می‌دهد.  سخنگوی بنیاد PEN America، نهاد مدافع آزادی بیان ادبی، اعلام کرده بود که طی سال تحصیلی ۲۰۲۱-۲۰۲۲ بیش از دو هزار و پانصد مورد ممنوعیت کتاب در مدارس و کتابخانه‌های مختلف آمریکا وجود داشت که بسیار بیشتر ‌از قبل است. در پژوهش این نهاد مشخص شد که آثار مورد نظر، اغلب از سوی نویسندگان رنگین‌پوست و زنان بوده است که برخی ‌ازآنها نام‌های شناخته‌شده‌ای هستند، مانند «آبی‌ترین چشم» از تونی موریسون، «بادبادک‌باز» نوشته خالد حسینی، «دنیای قشنگ نو» به قلم آلدوس هاکسلی، «درجست‌وجوی آلاسکا» از جان گرین و...
نشریه Short list نیز در گزارشی در سال۲۰۲۳ به آثار معروفی اشاره کرده که سال‌ها در سطح جهان در شرایط ممنوعیت قرار داشته‌اند؛ ازجمله رمان هنجارشکن «روانی آمریکایی» اثر «برت ایستون الیس» که در سا ۱۹۹۱ منتشر و فیلمی در سال۲۰۰۰ از آن اقتباس شد. آلمان هم‌زمان با انتشار، آن‌ را برای افراد زیر سن قانونی مضر اعلام و فروشش را مدتی ممنوع کرد و در ادامه محدودیت سنی را برای فروش، ضروری خواند. این اثر، تا همین اواخر در «کانادا» ممنوع بود و در استرالیا همچنان ممنوع است. «دنیای قشنگ نو» در «ایرلند» به‌دلیل مضامین بحث‌برانگیزش درمورد تولد کودک، از قفسه‌های فروش جمع شد. «خوشه‌های خشم» به‌رغم‌اینکه مورد حمایت نخبگان ادبی بود، در آمریکا ممنوع و نسخه‌های آن جمع‌آوری‌ شده و توسط خود مردم «سوزانده» شد؛ چراکه توصیف آن از فقرا «شوک‌آور» بود!
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.