آگاه: موضوعهایی مانند قدرت، دفاع، امنیت، بازدارندگی و منطقهگرایی در زمره مفاهیمی هستند که ارتباط بسیار نزدیکی با دیپلماسی دفاعی دارند. ضرورتهای امنیتسازی برای کشورهایی که در محیط پرمخاطره امنیتی هستند، ایجاب میکند که سازوکارهای متنوعی برای تهدیدزدایی ایجاد شود.
رهیافت تهدید متقابل از این جهت دارای اهمیت است که توانسته زمینههای لازم برای بازدارندگی ادراکی را به وجود آورد. دیپلماسی دفاعی از این قابلیت برخوردار است که مرز بین دفاع، بازدارندگی و الگوی تهاجمی را از یکدیگر تفکیک کند.
همکاریهای دفاعی یا دیپلماسی دفاعی میتواند پیمانهای دفاعی مشهور و معروفی را هم ایجاد کند. سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) بزرگترین پیمان نظامی است که هنوز نیز با وجود کشورهای بسیاری فعالیت دارد؛ البته سازمان همکاری شانگهای نیز بهعنوان یک سازمان با گستردگی جغرافیایی در کنار سایر فعالیتها به همکاریهای امنیتی نیز توجه دارد. پیشتر نیز پیمانهایی همچون ورشو و سنتو وجود داشتند که بنابر شرایطی منقرض شدند.
سازمان پیمان امنیت جمعی نیز دیگر سازمانی است که با حضور چندین کشور متحد روسیه و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تشکیل شده است. یکی از اهداف عمده سازمان پیمان امنیت دستهجمعی، محدود کردن زمینه گسترش سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و نفوذ ایالات متحده آمریکا در حوزه کشورهای همسایه و متحدان پیشینِ روسیه است. پس از مقدمهای که پیرامون جایگاه و اهمیت «دیپلماسی دفاعی» اشاره کردیم، باید به سفرهای سکاندار وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به دو کشور سوریه و ونزوئلا که در راستای تقویت دیپلماسی دفاعی و پیگیری روابط دوجانبه ایران با این دو کشور انجام شد، بپردازیم.
سفر امیر نصیرزاده به سوریه و بررسی آخرین تحولات منطقه
امیر عزیر نصیرزاده ۲۶آبانماه به دمشق رفت؛ تقویت، تحکیم روابط و همکارهای دفاعی دوجانبه، تاکید بر نقش محوری کشورهای منطقه در تامین امنیت، ضرورت خروج نیروهای فرامنطقهای، ادامه همکاری دوجانبه برای مقابله با اشکال مختلف تروریسم و همچنین بررسی تحولات میدانی منطقه و جبهه مقاومت از محورهای سفر وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به سوریه اعلام شده بود. او در جریان این سفر با وزیر دفاع، رییس ستاد مشترک کل ارتش و نیروهای مسلح، دبیر شورای عالی امنیت ملی و رییسجمهور سوریه دیدار و با آنها درباره مسائل دفاعی و امنیتی در منطقه و تقویت همکاریهای دو کشور برای مقابله با تروریسم و برچیدن ساختار آن بهگونهای که در خدمت ثبات و امنیت منطقه باشد، گفتوگو کرد. پس از پایان سفر امیر نصیرزاده به دمشق، وی راهی ونزوئلا شد. هدف از این سفر بررسی و ارائه راهکارهایی برای همافزایی و گسترش همکاریهای اقتصادی میان دو کشور بود، موضوعی که همواره موردتاکید فرمانده معظم کل قوا و رییسجمهور است.
وزیر دفاع روزهای پُرکاری را در ونزوئلا گذراند و بهصورت جداگانه با معاون علمی و فناوری رییسجمهور ونزوئلا و وزرای صنایع و تولیدات ملی، معادن، کشاورزی، دارایی، انرژی، گردشگری و نفت دیدار و درباره لزوم ارتقای سطح روابط دو کشور گفتوگو و تبادل نظر کرد. دیدار با جمعی از فعالان اقتصادی ایرانی در کاراکاس و همچنین ادای احترام به «سیمون بولیوار» قهرمان ملی ونزوئلا و رهبر انقلابهای آزادیبخش آمریکای لاتین در مبارزه با امپریالیسم از دیگر برنامههای سفر وزیر دفاع کشورمان به ونزوئلا بود.
پس از این رایزنیها، با حضور «نیکلاس مادورو» رییسجمهور ونزوئلا و امیر سرتیپ خلبان عزیز نصیرزاده، مراسم اختتامیه دهمین نشست کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی ایران و ونزوئلا برگزار شد. وزیر دفاع در سخنانی در این مراسم تاکید کرد که «همگان میدانیم امپریالیسم جهانی به رهبری آمریکا همواره بهدنبال استیلای برتریجویی بر ملتها و دولتهای مستقل است و از افزایش سطح همکاریهای میان کشورهای مستقل که بهدنبال جهانی عاری از یکجانبهگرایی هستند، ناخرسندند. بیتردید مهمترین پیام برگزاری این اجلاس اتحاد بین دولتهای مستقل و بهمنزله شکست امپریالیسم و نظام سلطه است.»
اهمیت سفر به ونزوئلا در مقطع فعلی
تحریمهای آمریکا، مسئله مهمی است که پیوند ایران و ونزوئلا را تقویت کرده است. شاید هنگامی که حاکمان ایالاتمتحده در قرن۱۹، دکترین مونروئه را طراحی میکردند، تصور روزهایی که در آن ایران از نفوذ سیاسی قابلتوجه در ونزوئلا برخوردار شود غیرممکن بود. دکترین مونروئه طراحی شده بود تا از نفوذ قدرتهای اروپایی در قاره آمریکا جلوگیری کند. بحران موشکی کوبا که شوروی و ایالاتمتحده را در آستانه جنگ اتمی قرار داد، بهدلیل تلاش آمریکا برای جلوگیری از تسلط یک قدرت اروپایی در کوبا بود. بااینحال به نظر میرسد این دکترین در قرن۲۱ ازسوی قدرتهای آسیایی نقض شده است. مقامهای ایالاتمتحده، بارها نسبتبه تناقض توسعه روابط ایران با ونزوئلا با سیاستهای واشنگتن در قاره آمریکا هشدار دادهاند. قانون مقابله با نفوذ ایران در نیمکره غربی که در سال۲۰۱۲ تصویب شد، ادامه دکترین مونروئه محسوب میشد. در همین راستا، تهدید نظامی به جلوگیری از ارسال نفتکشهای ایرانی به ونزوئلا در راستای جلوگیری از زیرسوال رفتن تسلط ایالاتمتحده بر قاره آمریکا بود.برای چند دهه، بیشتر رخدادهای مهم سیاسی در ونزوئلا با سیاستهای ایالاتمتحده همخوانی داشت. اعمال تحریم بر ونزوئلا نیز به دلیل تلاش برای بازگرداندن ونزوئلا در مسیر خواستههای آمریکا بود؛ بااینحال، به گزارش نشریه آمریکایی «فارین پالیسی»، ایران، راه تداوم حیاتِ بدونِ آمریکا را به ونزوئلا آموزش داده است. این مسئله با خواسته اساسی ایران یعنی تشکیل جبهه ضد یکجانبهگرایی، از کشورهایی که خواهان تغییر نظام تکقطبی جهان به رهبری آمریکا باشند، تطابق دارد. هرچه کشورهای غیروابسته به ایالاتمتحده، توان بیشتری برای توسعه بدون جلب نظر ایالاتمتحده داشته باشند، رؤیای ایجاد نظم نوین جهانی به واقعیت نزدیکتر خواهد شد. ایستادن ونزوئلا در برهههای حساس تاریخی در کنار ایران، از جمله در اعزام کشتیهای حامل بنزین بعد تحریم بنزین ایران ازسوی آمریکا در همین راستا تعریف میشود.
ونزوئلا چه کمکی به امنیت ملی ایران میکند؟
برگزاری مانور مشترک ایران، روسیه و چین در آبهای ونزوئلا، نمایانگر یکی از جنبههای نفوذ ایران در ونزوئلا بود. توسعه و گسترش روابط ایران و ونزوئلا در بلندمدت به شروع مبادلات گسترده نظامی بین دو کشور هم منتهی خواهد شد. بااینحال، حتی اگر نفوذ سیاسی در ونزوئلا به صادرات تسلیحات ایرانی منجر نشود، وجود یک کشور متحد با ایران در نزدیکی ایالاتمتحده، به معنی انتقال تهدیدهای امنیتی به نزدیکی مرزهای آمریکاست. این مسئله مشابه رویکارآمدن دولتی نزدیک به آمریکا و در اتحاد نظامی با این کشور، در مرزهای ایران است که در محاسبات دولت آمریکا در مواجهه امنیتی با ایران اثرگذار خواهد بود. دلیل تلاش ایالاتمتحده برای کودتا علیه مادورو، جلوگیری از همین مسئله، یعنی تبدیل ونزوئلا به یک تهدید امنیتی برای آمریکا بود. بدیهی است، هر چه میزان نفوذ امنیتی ایران در نزدیکی مرزهای ایالاتمتحده و توان ایجاد تهدید امنیتی برای این کشور افزایش یابد، احتمال درگیری نظامی ایالاتمتحده با ایران کاهش خواهد یافت.
بههرحال آنچه مشخص است، فقط وزارت امور خارجه در دولت چهاردهم فعال نیست، بلکه در کنار او بال میدانِ قوه مجریه یعنی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح نیز با «دیپلماسی دفاعی» و با سفر به سوریه و ونزوئلا به کمک دستگاه دیپلماسی آمده تا با همراهی و همکاری یکدیگر سناریوهای آمریکا در منطقه را خنثی کنند. بدون شک عرصه روابط بینالملل، عرصهای پیچیده و چندلایه است که در آن بازیگران مختلف با اهداف و منافع متضاد در تعامل با یکدیگر قرار میگیرند. در این میان، پیوند «دیپلماسی و میدان» بهعنوان دو ابزار مهم در پیشبرد سیاست خارجی کشورها مطرح میشوند. این دو ابزار، در عین تفاوتهای ظاهری، در عمل مکمل یکدیگر بوده و میتوانند در تعامل با یکدیگر، اثربخشی سیاست خارجی را به حداکثر برسانند.
نظر شما