آگاه: همزمان با فرارسیدن ایام شهادت امابیها(س) در گزارشی که میخوانید بناست معروفترین کتاب و اشعاری که در وصف حضرت زهرا(س) سروده شده است را معرفی کنیم تا اگر در این ایام دلتان هوای بانوی دو عالم را کرد سری به این آثار بزنید:
فاطمه، فاطمه است دکتر شریعتی
احتمالا وقتی صحبت از کتاب درباره حضرت فاطمه(س) میشود، معروفترین کتابی که به ذهن هر ایرانی میرسد کتاب «فاطمه، فاطمه است» دکتر علی شریعتی است.این کتاب شاید بهترین اثر با موضوع زندگی و شخصیت حضرت زهرا(س) باشد و دلیل آن، چیزی نیست جز نگاه متفاوت دکتر شریعتی به اسلام و انسان. این کتاب برخلاف معمول از توصیف صرف و روایتهای تاریخی فاصله میگیرد و با الگو قراردادن شخصیت بانوی دوعالم، به نقد انحرافات و کاستیهای فرهنگ اسلامی در برخورد با «زن» میپردازد. شریعتی البته جهتگیری سیاسی خود را فراموش نمیکند و توطئه غرب را برای از ریشه پوساندن هویت زن در خاورمیانه و شرق و آفریقا، در مقابل خود قرار میدهد؛ با اینحال زن در جامعه معاصر ایران را و به تبع آن مرد امروزی را، به هیچ عنوان پیرو الگویی مانند حضرت فاطمه(س) نمیبیند. اگرچه شریعتی از فساد گسترده و همهگیر غرب در سوءاستفاده از زن به عنوان یک کالا برای مصرفگرایی اقتصادی آگاه است و علیه آن راهکار میدهد؛ اما شیوه استدلالی و نحوه تفکر انتقادی این متفکر اسلامی، ما را مسئول نجات خویش میداند و برای خروج از این منجلاب در وهله اول یک پیشنهاد اصلی دارد: بازنگری اساسی و تحول بنیادی در برخورد با زن، از حوزه پرورش و تحصیل و ازدواج گرفته تا فرزندآوری و کار و مسئولیت اجتماعی.
«کشتی پهلوگرفته»؛ یک روضه ادبی
کتاب «کشتی پهلوگرفته» نوشته «سید مهدی شجاعی» یکی دیگر از آثار معروف و خوشخوان درباره حضرت زهرا(س) است. شجاعی در این کتاب، مصائب وی را از زبان اطرافیان و نیز خودشان بازگو میکند. این اثر، مرثیهای منثور شامل ۱۴فصل و از پرتیراژترین کتابهای ادبیات داستانی ایران است و خواننده کتاب در خلال خواندن این اثر با تاریخ این دوران آشنا میشود. راوی اول شخص در هر کدام از فصول، یکی از وابستگان حضرت فاطمه(س) است. طبق آمار وزارت ارشاد ایران، بیشتر از ۶۰۰هزار نسخه از این کتاب منتشر شده است.
شجاعی در جلسهای درباره این کتاب پرطرفدارش گفته بود: در همه این سالها تلاش کردم به برخی اهالی ادب بفهمانم که رمان «کشتی پهلو گرفته» به لحاظ ساختار و مختصات یک رمان است اما برخی اصرار داشتند، نام روضه ادبی را روی آن بگذارند که بنده هم بهخاطر ساحت مقدس حضرت زهرا(س) مقاومت نکردم و پذیرفتم.
در بخشی از این کتاب آمده است: روزگار غریبی است دخترم! دنیا از آن غریب تر! این چه دنیایی است که دختر رسول خدا را در خویش تاب نمیآورد؟ این چه روزگاری است که «راز آفرینش زن» را در خود تحمل نمیکند؟ این چه عالمی است که دردانه خدا را از خویش میراند؟ روزگار غریبی است دخترم. دنیا از آن غریب تر. آنجا جای تو نیست، دنیا هرگز جای تو نبوده است. بیا دخترم، بیا، تو از آغاز هم دنیایی نبودی. تو از بهشت آمده بودی، تو از بهشت آمده بودی.
شناخت حضرت زهرا (س) از پنجره بانو فضه
کتاب «شبیه مریم: روایتی داستانی از زندگی بانو فضه، خادمه حضرت زهرا(س)» نوشته اکرم صادقی زندگینامهای است از یار و همراه نزدیک حضرت فاطمه(س)؛ یعنی بانو فضّه. این زن مؤمنه که نزدیکی به خانواده پیامبر(ص) و زندگی با دختر ایشان در تاروپود وجودش تنیده بود، آنچنان با دین خداوند اُنس داشت که در مکالمات روزمره با آیات قرآن پاسخ سوالات دیگران را میداد. داستان این کتاب از جایی آغاز میشود که یک مرد عرب در بیابان زنی سالمند را میبیند و بعد از چند کلام همصحبت شدن با او، میفهمد که با انسان بزرگی آشنا شده است. پس از مدتی او هویت بانو فضّه را میفهمد و از ایشان درخواست بخشش میکند. پس از این مقدمه، داستان اصلی از سالها قبل شروع میشود و به زمان جوانی بانو برمیگردیم. در طول این داستان که سرنوشت فوقالعاده این زن را به تصویر میکشد، فراز و نشیبهای زیادی را تجربه میکنیم؛ از دختری که در آفریقا به بردگی گرفته شده تا بانویی که افتخار ندیمه بودن در محضر سیده زنان اهل بهشت را از آن خود میکند. این زن در معرفت و تعهد نسبت به این خانواده نمونه است و تمام زندگی خود را وقف آموختن و تلمذ از محضر معصومین میکند. در این کتاب با قلمی زیبا و داستانی آموزنده، مسیر نزدیک شدن به سیره اهل بیت را میآموزیم و از خادمه حضرت زهرا(س) الگو میگیریم.کتاب «شبیه مریم: روایتی داستانی از زندگی بانو فضه، خادمه حضرت زهرا(س)» نوشته اکرم صادقی ازسوی انتشارات جمکران در ۲۵۰صفحه منتشر شده است.
«خاطرنازگل»، کتابی که خیلی زود سرزبانها افتاد
در این قسمت اما به معرفی کتابی میرسیم که جلد سوم از مجموعه چهارده جلدی «سیره کاربردی چهارده معصوم(ع)» یا «سبک زندگی معصومین(ع)» است و در دهه۸۰، برنده جایزه کتاب سال حوزه علمیه قم شد. در این مجموعه سعی میشود مسایل مختلف زندگی از دیدگاه اهل بیت(ع) بیان شود و هدف این مجموعه پاسخ به این سوال است که در روزگار امروز و برای انسان قرن بیستویکم چگونه اهلبیت(ع) میتوانند الگو باشند و چگونه آنها میتوانند گره از زندگی مردم باز کنند. این سیره کاربردی که بیش از ۵۰موضوع مثل سیمای ظاهری، سیمای باطنی، سبک زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی و سیاسی، دفاع از ولایت، خطبههای انقلابی حضرت(س)، ماجرای فدک، ارتباط با خدا، دیگران و طبیعت، را شامل می شود، برای عموم مردم به ویژه جوانان و نوجوانان نوشته شده است.
نویسنده برای نوشتن این کتاب از ۵۰۰منبع برای تالیف استفاده کرده و مجموعه بر پایه منابع روایی معتبر تالیف شده است.کتاب «خاطر نازگل» نوشته حسین سیدی ازسوی نشر معارف در ۲۷۶صفحه منتشر شده است.
از اقبال لاهوری تا حامد عسکری، همه دلباخته حضرت زهرا (س)
اما سرودن شعر یکی دیگر از راههای اظهار ارادت به ساحت حضرت زهرا(س) از گذشته تاکنون بوده است. با اینکه ممکن است فکر کنید که بیشتر اشعار فاطمی مربوط به دوره معاصر است اما با نگاهی به تاریخ ادبیات میبینیم که شعرای قدیمی و نامدار تاریخ هم شیفته ایشان بودند و برایشان شعر سرودند؛ شاعرانی چون ناصرخسرو، اقبال لاهوری و وحشی بافقی. در ادامه برخی از اشعار فاطمی از شاعران قدیم و جدید را میخوانید:
بخشی از شعر اقبال لاهوری
مریم از یک نسبت عیسی عزیز از سه نسبت حضرت زهرا(س) عزیز
نور چشم رحمهللعالمین آن امام اولین و آخرین
آنکه جان در پیکر گیتی دمید روزگار تازه آیین آفرید
بانوی آن تاجدار اهل أتی مرتضی مشکل گشا، شیرخدا
پادشاه و کلبهای ایوان او یک حسام و یک زره سامان او
مادر آن مرکز پرگار عشق مادر آن کاروان سالار عشق
آن یکی شمع شبستان حرم حافظ جمعیت خیر الامم
تا نشیند آتش پیکار و کین پشت پا زد بر سر تاج نگین
در نوای زندگی سوز از حسین(ع) اهل حق حرّیت آموز از حسین(ع)
سیرت فرزندها از امّهات جوهر صدق و صفا از امّهات
وحشی بافقی:
گر یزیدی سیرتی این را نداند گو بدان ماتم فرزند پیغمبر بود بر جمله فرض
کامده آلعلی از فرقت او در فغان رفته زهرا عصمتی در خلوت آلرسول
سر به زانو، دست بر سر، خستهدل، آزردهجان
مانده، چون شبیر و شبر دو بزرگ نامدار
شعری از علی موسوی گرمارودی:
دیدم کنار راهگذاران شاد شهر یک خردسال کودک افسرده نژند
یک پا میان لای و لجنهای جوی آب دور از خروش کاذب شهر، ایستاده بود
چون: بر کرانههای افق تک ستارهای با حالتی که سخت غمانگیز و ساده بود.
چون برههای خرد جدا مانده از گله از گرمگاه سینه به بانگی خروشناک
با گریههای تلخ، صدا میکرد:
مادر!
اینک منم:
آن طفل دورمانده گمگشته
آن خردسال کودک سرگشتهای مادر عزیز همه عالم!
کو مهربار دامن پاکت، کو؟
بخشی از شعر «بانوی ما» طاهره صفارزاده
کس نمیداند
صاحب عزا
بانوی ما
در بین ماست
بانوی زخمدیده
زخم دل رسول
زخم دل امام
زخم شهادت فرزندان
زخم زمانه حقناشناس...
بانو به صدر مصطبه عشق آمده
در بین ماست
آن عطر را دوباره میشنوم
سرم به عاطفه رویا برمیگردد
سرم به دامن بانو برمیگردد...
شعری از حامد عسکری
گریه نکن اول قصه من تموم حرفامو به تو نمیگم
اشکاتو پاک کن تو چشام زل بزن گریه کنی بقیهشو نمیگم
سلام که میکنم جواب سکوته تو جمعشون علی رو را نمیدن
شونهها رو میچسبونن به هم آه نماز جماعت منو جا نمیدن
منی که خیبر رو یه دستی کندم ببین چی آورده غمت به روزم
بعد نماز دیدم میلرزه دستام نعلینمم نمیتونم بدوزم
قراره قصه اینجوری پیش بره نمیتونم همیشه دوری کنم
دستمال زردم توی گنجهس ولی حیف بابات گفته صبوری کنم
وقت زیاده واسه کار خونه این روزا باید استراحت کنی
موهای زینبت رو گل ببندی با پسرات بخندی صحبت کنی
تموم فکر و ذکرم اینه خانوم بدجوری زیر دین تو اسیرم
من یه زره فقط دادم برات و تو داری جون میدی برام بمیرم
دیشب حسین داشت به زینب میگف : میشه یه داداش دیگه بیاره
جواب زینب دلمو کباب کرد: پهلوی زخمیش اگه خوب شه آره ...
دل علی رو قرص کن با موندن حرف جدایی رو نزن دوباره
بمون تا دنیا رو به پات بریزم دود در و دیوار کاری نداره ...
فدا سرت خونهنشینی من اینجا به بعدش دیگه اوج درده
بقیه حرفا تو سینه یخ زد وقتی که دید دستای زهرا سرده.
اما یکی از شعرهای دوران معاصر که حامد خاکی آن را سروده، شعر «ببین میتوانی بمانی بمان» است که مداحان بسیاری آن را خواندند و به این دلیل در ذهن بسیاری مانده است؛ خاکی در بخشی از این شعر سروده:
اگر میتوانی بمانی، بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان
تو هم مثل من نیمهجانی بمان زمینگیر من، آسمانی، بمان
اگر میشود میتوانی بمان برای علی بی تو بد میشود
بدون تو غم بی عدد میشود نرو که غرورم لگد میشود
و این سقف، سنگ لحد میشود تو باید غمم را بدانی بمان
تو نیلوفرانهترین یاس شهر وجود تو کانون احساس شهر
دعا گوی هر قدرنشناس شهر نکش دست از دست دستاس شهر
نباشی، چه آبی چه نانی، بمان
نظر شما