آگاه: به گزارش پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان، بررسی آخرین وضعیت تولید علم در جمهوری اسلامی ایران حاکی از رشد مناسب تولید علم در حوزههای مختلف علوم است. این گزارش با بررسی رتبهبندی نمایههای بینالمللی ازجمله «وب آو ساینس»، «نیچر ایندکس»، «اسکوپوس»، پایگاه استنادی علوم جهان اسلام (ISC) و نظامهای رتبهبندی که به حوزه پژوهش و درآمد از صنعت میپردازند از جمله تایمز و سایماگو، برای سال۲۰۲۲ جایگاه شانزدهم کشور در تولید علم را نشان داده است. سایگامو نیز آمار کل پژوهشهای منتشرشده کشورهای آسیای غربی در بازه ۱۹۹۶ تا ۲۰۲۳ را مطابق نمودار روبهرو رتبهبندی کرده است که در این رتبهبندی، ایران از لحاظ تعداد مطالعات رتبه دوم و بر اساس ارجاعات به مطالعات رتبه اول بین کشورهای آسیای غربی را دارد.
این آمار بهتنهایی، بسیار خوشایند و قابل تقدیر است اما زمانی که در کنار آن، به شاخصهایی که مستقیما به معیشت مردم مربوط میشود توجه میکنیم، متوجه کمرنگ بودن کاربرد تولیدات علمی در زندگی مردم میشویم. در حوزههای مختلف علمی کشور بررسی آمار تولیدات علمی کشور و کاربرد علم برای معیشت، فاصله بین این دو را نشان میدهد؛ بهعنوانمثال، علیرغم رتبه شانزدهم ایران در تولید علمی مربوط به هوش مصنوعی (براساس آمار وب آو ساینس)، رتبه کشور در کاربرد عملی هوش مصنوعی با رتبه مذکور فاصله زیادی دارد، بهطوریکه رییس مرکز توسعه فناوریهای راهبردی به رتبه هفتادم ایران در زمینه کاربرد هوش مصنوعی اشاره میکند؛ بنابر این شواهد، ضرورت حرکت پژوهشهای کشور از «علم برای علم» به «علم برای زیستن» روشن میشود. در این راستا، بخشهای بعدی بهطور خلاصه به طرح تجربه کشورها و ارتباط پژوهش با زندگی خواهد پرداخت.
تجربه کشورها در استفاده کاربردی از پژوهش
تجربه چند کشور که به نحو مناسب از پژوهش برای زیستن استفاده کردهاند، در ادامه مطرح میشود.
آلمان: آلمان با سرمایهگذاری در پژوهشهای کاربردی و فناوریهای نوین، به یکی از پیشرفتهترین کشورهای صنعتی تبدیل شده است. این کشور بهویژه در زمینه مهندسی و فناوری اطلاعات، پژوهشهای کاربردی را با همکاری دانشگاهها و صنعت انجام میدهد که منجر به نوآوری و افزایش بهرهوری شده است.
کره جنوبی: کره جنوبی با تمرکز بر پژوهش و توسعه (R&D) در دهههای اخیر، به یک مرکز فناوری و نوآوری تبدیل شده است. دولت این کشور با حمایت مالی و تسهیلات مختلف، شرکتها و موسسات تحقیقاتی را تشویق به انجام پژوهشهای کاربردی کرده که منجر به رشد اقتصادی و افزایش کیفیت زندگی شهروندان شده است.
سوئد: سوئد با بهرهگیری از پژوهشهای اجتماعی و اقتصادی، به توسعه سیاستهای اجتماعی موثر پرداخته است. این کشور با تحلیل دادهها و ارزیابی سیاستها، به کاهش نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی کمک کرده و سطح رفاه عمومی را افزایش داده است.
کانادا: کانادا با تاکید بر پژوهشهای کاربردی در حوزه محیطزیست و توسعه پایدار، به مدیریت منابع طبیعی و کاهش اثرات تغییرات اقلیمی پرداخته است. این کشور برنامههای پژوهشی متعددی را برای حفظ محیطزیست و ارتقای کیفیت زندگی اجرا کرده است.
برزیل: برزیل در سالهای اخیر باتوجهبه چالشهای اجتماعی و اقتصادی، اقدام به اجرای پروژههای پژوهشی برای کاهش فقر و بیکاری کرده است. این پروژهها شامل تحلیل بازار کار، شناسایی نیازهای اجتماعی و توسعه برنامههای آموزشی بوده است.
نروژ: نروژ با سرمایهگذاری در پژوهشهای کاربردی در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، به توسعه پایدار و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی پرداخته است. این کشور با استفاده از فناوریهای نوین در زمینه انرژی، به افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها کمک کرده است. این تجربیات نشان میدهد که پژوهشهای کاربردی میتوانند بهعنوان ابزاری موثر برای حل مسائل اجتماعی، اقتصادی و محیطزیستی عمل کنند و به بهبود معیشت افراد و جوامع کمک کنند.
رابطه پژوهش با زندگی
ارتباط پژوهش با زندگی یک ارتباط پیچیده و چندوجهی است که میتواند تاثیرات عمیقی بر توسعه اقتصادی، نوآوری و بهبود کیفیت زندگی داشته باشد. در ادامه به بررسی این رابطه، ابعاد مختلف آن و ارائه راهکار میپردازیم:
همکاری و تعامل
پژوهشهای کاربردی: پژوهشها باید به نیازهای واقعی صنعت پاسخ دهند. همکاری نزدیک بین دانشگاهها و صنایع میتواند منجر به تولید دانش و فناوریهای جدید شود که به حل مشکلات عملی کمک میکند. تبادل دانش: تبادل اطلاعات و تجربیات بین محققان و صنعتگران میتواند به شناسایی نیازهای نوآورانه و بهبود فرآیندها منجر شود.
تاثیر بر سیاستگذاری
استفاده از دادهها و شواهد: سیاستگذاران باید از نتایج پژوهشها برای تدوین سیاستهای موثر استفاده کنند. دادههای علمی میتوانند به شفافسازی مسائل اجتماعی و اقتصادی کمک کنند.
توسعه برنامههای حمایتی: بر اساس یافتههای پژوهشی، دولتها میتوانند برنامههای حمایتی برای تقویت همکاریهای پژوهشی-صنعتی طراحی کنند.
نوآوری و توسعه فناوری
ایجاد اکوسیستم نوآوری: ارتباط نزدیک بین پژوهش و صنعت میتواند به ایجاد اکوسیستم نوآوری منجر شود که در آن شرکتها، دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی با هم همکاری کنند.
سرمایهگذاری در R&D: سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه (R&D) توسط صنایع میتواند به تولید محصولات جدید و بهبود خدمات منجر شود.
چالشها و موانع
عدم تطابق اهداف: ممکن است اهداف پژوهشگران با نیازهای فوری صنعت همخوانی نداشته باشد. این عدم تطابق میتواند مانع از همکاری موثر شود. طراحی نظام مسائل بخشهای مختلف کشور ازسوی نهادها و سازمانها به جهت هدفگذاری پژوهشها پاسخی برای این عدم تطبیق است.
موانع مالی و ساختاری: کمبود منابع مالی برای پژوهشهای کاربردی و نبود زیرساختهای مناسب میتواند همکاریها را محدود کند.
الگوهای موفق
مدلهای مشارکتی: برخی کشورها با ایجاد مدلهای مشارکتی بین دانشگاهها، صنایع و دولت، به موفقیتهای چشمگیری در زمینه نوآوری دست یافتهاند.
پروژههای تحقیقاتی مشترک: اجرای پروژههای تحقیقاتی مشترک که شامل تامین مالی از سوی دولت و صنعت باشد، میتواند به تقویت این رابطه کمک کند.
رابطه پژوهش با زندگی یک چرخه مستمر است که در آن هر یک از این عناصر بر دیگری تاثیر میگذارد. برای بهرهبرداری حداکثری از این رابطه، نیاز به استراتژیهای موثر، حمایتهای مالی و ایجاد فرهنگ همکاری وجود دارد. واضح است که بهبود کیفیت زندگی، به تقویت فعالیت پژوهشگران میانجامد و بهبود کیفیت پژوهشهای پژوهشگران، تحصیل زندگی بهتر را نتیجه میدهد؛ بنابراین این دوگان باید موردتوجه سیاستگذاران علم و پژوهش قرار گیرد. هرچند در سالهای اخیر تلاشهایی برای کاربردیسازی پژوهش انجام شده است؛ اما همچنان در نظام انگیزشی برای پژوهشگر ارجحیتی بین پژوهش بنیادی و پژوهش کاربردی وجود ندارد و او تن به مسائل و مصائب یک پژوهش کاربردی نمیدهد.
نظر شما