آگاه: رهبر انقلاب در بیانات روز چهارشنبه (۲۱آذر) در باب تحولات سوریه، فرمودند: اولا نباید تردید کرد که آنچه در سوریه اتفاق افتاد، محصول یک نقشه مشترک آمریکایی و صهیونیستی است؛ بله، یک دولت همسایه سوریه نقش آشکاری را در این زمینه ایفا کرده، الان هم ایفا میکند این را همه میبینند ولی عامل اصلی آنها هستند؛ عامل اصلی، توطئهگر اصلی، نقشهکش اصلی، اتاق فرمان اصلی در آمریکا و رژیم صهیونیستی است. قرائنی داریم؛ این قرائن برای انسان جای تردید باقی نمیگذارد.
به گزارش آگاه، همانطور که رهبر انقلاب فرمودند آنچه در سوریه درحال اتفاق است، قطعا یک پروژه آمریکایی - صهیونیستی است و این دو رژیم تبهکار، طراحان اصلی توطئه در سوریه هستند؛ توطئهای که تمامیت ارضی این کشور و ژئوپلیتیک منطقه را تهدید میکند؛ برای این گزاره، ادله مستند بسیاری وجود دارد.
اعتراف سه سال پیش دیپلمات آمریکایی!
جیمز جفری، سفیر و نماینده ویژه آمریکا در امور سوریه سه سال پیش در مصاحبهای بهصراحت گفت: سازمان جولانی (تحریرالشام) یک سرمایه برای استراتژی آمریکا در ادلب است. همین اعتراف ناخواسته دیپلمات آمریکایی بیانگر آن است که آمریکاییها از مدتها پیش برای بههمریختن اوضاع سوریه برنامه داشتند و جولانی را در آب نمک خوابانده بودند تا در فرصتی مناسب او را به میدان آورند.خودِ جولانی سرکرده تحریرالشام، یک مهره دستآموز آمریکاییهاست؛ او نیز همچون «ابوبکر البغدادی» سرکرده گروه تروریستی داعش، ازجمله عناصر حاضر در زندان «بوکا» بوده است؛ «بوکا» زندانی آمریکایی در عراق است که در آن، عناصر تکفیری و تروریستی مستعد برای ایفاگری در نقشههای آمریکا گزینش و انتخاب میشوند.
اسناد کلارک
اما یکی دیگر از قرائن و شواهدی که نشان میدهد طراح اصلی اتفاق رخ داده در سوریه، آمریکاست، افشاگری «وسلی کلارک» ژنرال بازنشسته آمریکایی است. پائولو سنسینی، نویسنده ایتالیایی کتاب «تفرقه بینداز و حکومت کن، استراتژی هرجومرج در قرن۲۱»، در این کتاب مینویسد: اطلاعات موثق نشان میدهد که وسلی کلارک، ژنرال چهارستاره آمریکایی طرح استراتژیک پنجساله دولت آمریکا را دریافت کرده و از آن اطلاع داشت. این طرح مبانی تغییر نظامهای هفت دولت را شامل میشود که عبارتاند از: عراق، سومالی، لیبی، لبنان، سودان، سوریه و ایران. به عبارت سادهتر میتوان گفت که در صورت درست بودن اظهارات این ژنرال آمریکایی، هدف اصلی از این طرح تغییر چهره منطقه خاورمیانه است.کلارک در روز سوم اکتبر ۲۰۰۷ گفت: هنوز جلسه خودم با ولفوویتز در سال ۱۹۹۱ را به خاطر دارم، وی در آن زمان نفر سوم پنتاگون بود. او به من گفت ما تنها پنج تا ۱۰سال فرصت داریم تا هفت دولت را براندازی کنیم: عراق، سوریه، لبنان، لیبی، سومالی، سودان و ایران. این اتفاق باید قبل از رویکارآمدن قدرتی دیگر بهعنوان رقیب ما در رهبری دنیا صورت بگیرد. این دیدگاه در آن زمان برای من عجیب بود، چراکه وی میخواست ارتش به جای جلوگیری از درگیریها، برای براندازی نظامهای موجود بهسمت جنگطلبی پیش برود.براساس آنچه در کتاب «تفرقه بینداز و حکومت کن، استراتژی هرجومرج در قرن۲۱»، آمده است، اولین اقدامی که آمریکا در زمان اشغال عراق بعد از یک و نیمسال از حمله به افغانستان انجام داد، ایجاد شرایط لازم و مناسب برای تجزیه این کشور به سه دولت کوچک بود. سردمداران رژیم آمریکا معتقد بودند که مداخله آمریکا نتایج رضایتبخشی داشته و میتواند ورودی خوب برای آینده باشد؛ این در حالی بود که این حمله فاجعه انسانی به بار آورد، به نحوی که در پایان سال۲۰۱۲ تعداد کشتهشدههای مردم عراق به ۳.۳میلیون نفر رسید و ۴.۵میلیون افغانی نیز در نتیجه اشغالگری آمریکا از سال۲۰۰۱ جان خود را از دست دادند.آمریکاییها طبق گفته ژنرال کلارک درصدد بودند همان پروژه عراق را در سوریه پیاده کنند؛ توطئه آنها در سال۲۰۱۱ درنتیجه اراده دولت مرکزی سوریه و کمکهای ایران و روسیه، خنثی شد؛ اما در سال۲۰۲۴ آمریکاییها توطئه جولانی را در سوریه به پیروزی رساندند؛ جولانیای که از سالها پیش تحت آموزش آمریکاییها قرار داشت و گروه تحت فرمانش نیز ازسوی آمریکاییها و دولت همسایه سوریه، کاملا تجهیز و تسلیح شد.
نقش صهیونیستها در طراحی برای تجزیه سوریه
اما هدف دیگر آمریکا از ایجاد توطئه جولانی در سوریه، ایجاد فضای مساعد برای متحد استراتژیکش در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی است. درست یک ساعت بعد از ایجاد آتشبس میان اسرائیل و حزبالله لبنان در هفتم آذر، گروه تحت فرمانی جولانی (تحریرالشام) پیشرویهای خود از ادلب به سمت حلب را آغاز کرد و ظرف ۱۱روز حکومت مرکزی سوریه را ساقط کرد. پس از آن، سرزمین سوریه عرصه تاختوتاز اسرائیلیها شد و علاوه بر اشغال کامل بلندیهای جولان ازسوی اسرائیل و زیر پا گذاشتن معاهده ۱۹۷۴، همه زیرساختهای نظامی و استراتژیک سوریه ازسوی موشکها و جنگندههای صهیونیستی منهدم شدند. روز گذشته نیز نیروهای متجاوز و اشغالگر صهیونیستی در ادامه پیشرویهای اشغالگرانه خود در سوریه، مناطق الخالدیه، روحینه و ارتفاعات مغرالمیر در استان درعا سوریه را به اشغال خود درآوردند. تاکنون و پس از روشنشدن فتنه جولانی در سوریه، بالغ بر ۲۷۶کیلومترمربع از خاک این کشور (بدون احتساب جولان اشغالی) تحت کنترل رژیم صهیونیستی درآمده است.
مناسبات سوریه با رژیم غاصب صهیونیستی همواره مبتنی بر تشنج و درگیری بوده است، این موضوع از سال۱۹۴۸ یعنی آغاز اعلام موجودیت اسرائیل ادامه داشته است. این درگیریها هنگامی افزایش پیدا کرد که دولت عبری در جنگ ۱۹۶۷ اقدام به اشغال بلندیهای جولان کرد. از مجموعه اسناد و اطلاعات موجود در این زمینه مشخص است که استراتژی اسرائیل، تجزیه دولت سوریه براساس اختلافات مردمشناختی و دینی است. این همان طرحی است که اسرائیل بهدنبال تحقق آن در تمامی منطقه خاورمیانه بوده است. اسرائیل به نیابت از آمریکا با طرح تجزیه سوریه، میخواهد وزنه و تاثیرگذاری این کشور را از نقشه منطقه حذف کند و به این ترتیب، خلائی ژئوپلیتیک در منطقه شکل میگیرد که هیچ دولت دیگری غیر از اسرائیل نمیتواند آن را پر کند. سوریه مهمترین کشوری است که اسرائیل از مدتها پیش برای تجزیه آن از طریق فشار بر آمریکا و تأثیرگذاری مستمر بر دولت این کشور وارد عمل شده بود.
از همان دو دهه پیش، پس از فشار رژیم اسرائیل، سیاستمداران صهیونیستی مستقر در هیات حاکمه آمریکا، طراحیهای خود را برای سقوط حکومت قانونی سوریه آغاز کردند؛ «پل ولفویتز» سیاستمدار نومحافظهکار آمریکایی در آن زمان بهصراحت میگفت: دولت سوریه باید تغییر کند. «ریچارد پرل» نیز دیگر سیاستمدار نومحافظهکار آمریکایی به یکی از روزنامهنگاران گفته بود: ما میتوانیم یک پیام کوتاه به دولت سوریه ارسال کنیم، پیامی که تنها چهار کلمه دارد: الان نوبت شما فرارسیده است. مجموعه دولتمردان آمریکا در همین راستا سختگیریها و فشارها ضد دولت سوریه را افزایش دادند. یکی از این سیاستها و فشارها، سازماندهی و تجهیز و تسلیح تروریستها در منطقه ادلب و گسیل آنها برای اشغال دمشق در وقت مناسب بود؛ امری که محقق شد تا توطئه آمریکایی-صهیونیستی در سوریه ثمر دهد و طی روزهای آتی طبق نقشه آمریکاییها و صهیونیستها باید منتظر رخدادهای منتهی به تجزیه سوریه باشیم؛ امری که امید است با هوشیاری جوانان مومن و وطندوست سوری محقق نشود.
نظر شما