دکتر سمیه حاجی اسماعیلی، دکترای مطالعات زنان از دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی قم، مدیر گروه علوم اجتماعی پژوهشکده زن و خانواده، مدیر گروه آموزشی مطالعات زن و خانواده جامعه الزهرا(س) و عضو کارگروه زن و خانواده میز مرکز تحقیقات مجلس شورای اسلامی است. آسیب‌های اجتماعی زنان و خانواده، جامعه‌شناسی خانواده، جامعه‌شناسی جنسیت، جریان شناسی فمینیسم و نقد آن جزو حوزه مطالعاتی و پژوهشی ایشان است. 

الگوی سوم

آگاه: وضعیت فعالیت اجتماعی زنان در دوران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در مقایسه با دوران طاغوت و قبل از آن چه تحولاتی داشته است؟
فعالیت اجتماعی زنان در دوران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نسبت‌به دوران پهلوی، تحولات چشمگیری داشته است. جمهوری اسلامی با خلق و ارائه «الگوی سوم»، توانست شکاف موجود بین زن شرقی و زن غربی را از بین ببرد. این الگو برخلاف دوگانه‌سازی‌هایی که در دوران پهلوی ایجاد شده بود، زنان را از محدودیت‌های فرهنگی و اجتماعی رها ساخت. در دوران پهلوی، حجاب با مفاهیمی نظیر عقب‌ماندگی، مصرف‌گرایی و انزوا گره خورده بود، درحالی‌که بی‌حجابی با آزادی، پیشرفت و عقلانیت پیوند داشت. پیش از انقلاب، این دوگانه‌سازی، زنان ایرانی را در انتخاب میان حفظ تدین و حجاب از یک‌سو و مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی از سوی دیگر محدود کرده بود. انقلاب اسلامی با شکستن این دوگانه، توانست زمینه‌ساز مشارکت گسترده توده زنان در عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شود. زنان، که پیش از انقلاب از این مشارکت محروم بودند، پس از آن توانستند در عرصه‌های مختلف نقش‌آفرینی کنند. 
حتی معاندان و مخالفان هم توافق دارند که در شاخص‌هایی نظیر سواد، تحصیلات و بهداشت و سلامت، جمهوری اسلامی توانست پیشرفت‌های قابل‌توجهی ایجاد کند. بر اساس آمار، بی‌سوادی در میان زنان ریشه‌کن شده و بسیاری از آنان به تحصیلات عالی دست یافته‌اند. در حوزه سلامت و بهداشت نیز شرایط زنان بهبود چشمگیری داشته است. همچنین، مشارکت سیاسی زنان به‌طور قابل‌توجهی افزایش یافته است. آنان در انتخابات به‌عنوان رأی‌دهنده و گاهی نامزد حضور دارند و در صحنه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی مشارکت فعالی دارند؛ بنابراین، می‌توان گفت که وضعیت اجتماعی زنان پس از انقلاب اسلامی در مقایسه با دوران پهلوی، دچار تحولات مثبت و چشمگیری شده است که انکارناپذیر است.

 رهبر انقلاب تاکید داشتند که حضور زنان در مشاغل و مدیریت‌ها محدودیتی ندارد و ملاک در این زمینه شایسته‌سالاری است. بسترهای فعلی برای حضور زنان در این عرصه‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنیدو چقدر در این زمینه خلأ قانونی داریم؟
رهبر انقلاب بارها تاکید کرده‌اند که حضور زنان در مشاغل و مدیریت‌ها هیچ محدودیتی ندارد و ملاک اصلی، شایسته‌سالاری است. همان‌طورکه در فرمایشات ایشان مشاهده می‌شود، جنسیت نباید معیار تصمیم‌گیری در این زمینه باشد، بلکه توانمندی و شایستگی افراد باید ملاک اصلی باشد.
با این حال، باید اذعان کرد که بسترهای فعلی برای حضور زنان در عرصه‌های مدیریتی و سیاسی کاملا فراهم نیست. دلیل اصلی این موضوع، وجود دو گفتمان قدرتمند در کشور است؛ گفتمان سنتی یا متحجر: این گفتمان، که در بخشی از نظام حاکمیتی نیز نفوذ دارد، معتقد است که نقش اصلی زنان باید در حوزه‌های فرزندآوری و فرزندپروری تعریف شود و حضور آنان در عرصه‌های مدیریتی و سیاسی چندان ضروری یا حتی مطلوب نیست.
گفتمان دوم مدرنیته غربی است. درمقابل این دو نگاه، گفتمان سوم که برگرفته از فرمایشات مقام رهبری است، مطرح می‌شود. این گفتمان، که به‌عنوان «الگوی سوم» شناخته می‌شود، تاکید دارد که زنان می‌توانند در تمامی عرصه‌ها حضور فعال و موثر داشته باشند، درحالی‌که همزمان نقش مادری، فرزندپروری و سایر وظایف خانوادگی خود را نیز ایفا کنند. در این زمینه، خلأ قانونی خاصی وجود ندارد که مانع حضور زنان در عرصه‌های مختلف شود؛ چالش اصلی، خلأ فرهنگی و گفتمانی است. بسیاری از افراد و نهادها هنوز به این باور نرسیده‌اند که زنان توانمندی لازم برای ورود به حوزه‌های مدیریتی و سیاسی را دارند. این مسئله نیازمند ترویج گفتمان شایسته‌سالاری و تقویت باورهای اجتماعی درمورد قابلیت‌های زنان است.

 «مادری» مهم‌ترین نقش یک بانو است. برای تسهیل در ایفای نقش مادری و انجام توأمان فعالیت شغلی و اجتماعی زنان چه اقدامات حمایتی‌ای باید ازسوی مسئولان در نظر گرفته شود؟
مادری، بدون شک، یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین نقش‌های زن است اما یکی از خلأها و چالش‌های اصلی در تحقق الگوی سوم زن مسلمان این است که چگونه یک زن می‌تواند همزمان نقش مادری خود را به‌درستی ایفا کند و درعین‌حال حضور و مشارکتی فعال در عرصه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی داشته باشد؟ 
برای دستیابی به این هدف، باید بسترهایی فراهم شود که امکان ایفای همزمان این دو نقش را برای زنان آسان‌تر کند. همان‌طورکه مقام رهبری نیز در فرمایشاتشان تاکید کرده‌اند، لازم است تسهیلاتی ویژه برای زنان در نظر گرفته شود. این تسهیلات می‌تواند شامل موارد زیر باشد: 
ایجاد مشاغل انعطاف‌پذیر: طراحی فرصت‌های شغلی با ساعات کاری قابل‌انعطاف که به زنان اجازه دهد نقش مادری خود را نیز مدیریت کنند. 
خدمات رفاهی مناسب: ارائه خدماتی نظیر مهدکودک‌های نزدیک به محل کار یا خانه، مرخصی‌های مناسب برای مراقبت از فرزندان و حمایت‌های مالی و اجتماعی. 
فرهنگ‌سازی: ترویج فرهنگ احترام به نقش دوگانه زنان در جامعه و خانواده. 
با این حال، نکته مهم دیگری که برای تحقق این الگو باید به آن توجه کرد، بازتعریف نقش مردان است. در کنار الگوی سوم زن، ما نیاز به الگوی سوم مرد نیز داریم. مردان باید با تغییرات فرهنگی و اجتماعی همراه شوند و در این مسیر به زنان کمک کنند. مشارکت مردان در مسئولیت‌های خانواده، حمایت از زنان در دستیابی به اهداف اجتماعی و سیاسی و پذیرش نقش‌های متنوع زنان، از الزامات این الگو است. نقش مردان در این فرآیند بسیار کلیدی است. مردان نه‌تنها باید به این تغییرات رضایت دهند، بلکه باید در ایجاد بستری مناسب برای تحقق این الگو تلاش کنند. همیاری آنان می‌تواند زنان را در ایفای موفقیت‌آمیز هر دو نقش مادری و اجتماعی توانمند سازد. 

 در همین راستا، عدالت جنسیتی چه تفاوتی با برابری جنسیتی دارد و چه حقوق و وظایفی را برای زنان در جامعه و خانواده در نظر می‌گیرد؟
عدالت جنسیتی در گفتمان غربی و اسلامی با هم تفاوت دارند. در گفتمان غربی، عدالت جنسیتی براساس مفهومی وسیع‌تر از جنسیت، از جمله گرایش‌های مختلف جنسی (LGBTQ)، تعریف می‌شود.
 در این گفتمان، عدالت به معنای فراهم کردن امکانات و منابع بیشتر برای دستیابی به نتایج برابر است. ابتدا، این مفهوم بیشتر بر زنان متمرکز بود و هدف آن جبران عقب‌ماندگی‌های تاریخی زنان از طریق اعطای امتیازات و امکانات ویژه بود. 
اما در گفتمان اسلامی، عدالت جنسیتی مفهومی متفاوت دارد. در اینجا، عدالت به معنای «اعطای حق به ذی‌حق» است؛ یعنی به هر فرد متناسب با توانمندی‌ها، ویژگی‌ها، شرایط و اقتضائات زنان حقوق و مسئولیت‌هایی به آنها داده می‌شود.
 در اسلام، عدالت جنسیتی به معنای برابری مطلق میان زن و مرد نیست، بلکه براساس تفاوت‌های طبیعی و نقش‌های مکمل میان زنان و مردان، حقوق و وظایف متناسب با هر جنسیت تعریف می‌شود. 
این دیدگاه با مفهوم «برابری جنسیتی» که در غرب مطرح است، متفاوت است. در غرب، برابری جنسیتی به معنای تشابه کامل حقوق و وظایف میان زنان و مردان است، درحالی‌که اسلام چنین تشابهی را نمی‌پذیرد. در اسلام، حقوق و وظایف افراد باید متناسب با ویژگی‌ها، ظرفیت‌ها، و نقش‌های آنها باشد، نه براساس تشابه کامل. در گفتمان اسلامی، مطابق با «الگوی سوم»، زنان می‌توانند در جامعه نقش‌های اجتماعی و مسئولیت‌های مهمی را برعهده بگیرند و درعین‌حال در خانواده نیز به ایفای نقش‌های مهم مادری و همسری بپردازند. 

 در نقطه مقابل رویکرد غربی، نگاه اسلامی چگونه جایگاه و ارزش زن در جامعه را حفظ می‌کند؟ منطق اصلی اسلام در تعامل با زنان چیست؟
در پاسخ به این سوال که نگاه اسلامی چگونه جایگاه و ارزش زن را در جامعه حفظ می‌کند و منطق اصلی اسلام در تعامل با زنان چیست؟ باید گفت که اسلام زن را موجودی توانمند می‌داند که می‌تواند در تمامی عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مشارکت فعال داشته باشد. اما برای حفظ ارزش و کرامت زن در جامعه، اسلام بر دو اصل اساسی تاکید دارد: ۱. حجاب و ۲. عدم اختلاط نامناسب با مردان: اسلام با تاکید بر ایجاد محیطی سالم و متعادل، زمینه را برای حضور زنان در عرصه‌های مختلف فراهم می‌کند. این دو اصل نشان می‌دهند که در نگاه اسلامی، وجه انسانیت زن اهمیت بیشتری دارد، نه صرفا جنسیت و زنانگی او. برخلاف رویکردهای رایج در گفتمان غربی که گاهی ارزش زن را به ظاهر یا آزادی‌های بدون چارچوب محدود می‌کند، اسلام با حفظ حریم و کرامت زنان، امکان مشارکت فعال آنها را در تمام حوزه‌های جامعه فراهم می‌سازد.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.