۲۸ آذر ۱۴۰۳ - ۲۳:۴۱
کد خبر: ۹٬۳۹۷

 منا محمدنژاد- آگاه مسائل فرهنگی: آنجا که ادیبی گرفتار در ادبار می‌گوید: «شب یلدا اگرچه دراز بود، زایل شود و صبح جهان‌افروز روی نماید» نشان از آن دارد که گفتن از شب یلدا همیشه شاد و گرم و پر از برف و کرسی و آجیلی و اناری و هندوانه‌ای نیست؛ همه اینها یک پیش‌شرط دارد و آن گردآمدن است و زانو به زانوی عزیزی و عزیزانی نشستن.

پایانی بر شبی سیه

آگاه: در شبان سرد دو درجه کمتر و روزهای کم‌برقی، در زیر سایه غم‌آلود خاورمیانه‌ای که هنوز از خاکسترهای اطراف و اکناف آن دود برمی‌خیزد و خون‌های خشک نشده هنوز می‌جوشند، در زیر سایه وحشت‌افزای تورمی بی‌توقف تنها می‌توان با پاس داشتن این شب و رسوم آن، تاریکی را به سخره گرفت، از آن عبور کرد و دل را به شعله امیدی شاید کم‌نور و کم‌سوز روشن نگه داشت.اگر قلب مادرتان هنوز گرم است یا چشم‌های پدرتان روشن می‌توان از یلدا گفت، اگر هنوز می‌توانید لبخند بزنید، می‌توانید به حافظ تفأل بزنید، می‌توانید برای رفتگان طلب آمرزش کنید و برای ماندگان آرزوی سلامت و اگرهایی پرشمار یا کم‌شمار دارید، بی‌شک «آخری بود آخر شبان یلدا را»چه بسا از پس روزها و شب‌های این سال سرد، گرمای شبی چون یلدا جانمان را به سبزی بهار گره بزند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.