در یک نشست تخصصی که به همت اندیشکده جریان برگزار شد، علیرضا مجیدی پژوهشگر مسائل عراق و شامات، منصور براتی پژوهشگر مسائل اسرائیل، علی حیدری پژوهشگر مسائل ترکیه و محمد بیات، پژوهشگر مسائل خاورمیانه، ضمن توصیف تحولات اخیر در سوریه، به تحلیل تفاوت‌های ساختاری میان گروه‌های معارض در ایران و سوریه پرداختند.

ایران سوریه نمی‌شود

آگاه: علیرضا مجیدی در تشریح موفقیت تحریرالشام در سوریه گفت: تحریرالشام به‌عنوان یک گروه مسلح توانست حکمرانی موفقی را در بخش‌هایی از خاک سوریه تجربه کند. مهم‌ترین ویژگی این گروه، توانایی آن در نمایندگی اکثریت عرب و سنی جامعه سوریه بود که ازلحاظ هویتی با بدنه اصلی جامعه سوریه همخوانی داشت.
این تحلیلگر مسائل منطقه با اشاره به تاریخ معاصر ایران افزود: در تاریخ معاصر ایران، به‌جز دو مورد محدود در سال‌های ۱۳۲۴ تا ۱۳۲۵، که شامل حزب دموکرات کردستان و حکومت پیشه‌وری در قالب حزب دموکرات آذربایجان می‌شد، هیچ گروه مسلح معارضی نتوانسته حکمرانی پایدار در بخشی از خاک ایران را تجربه کند. حتی در اوایل انقلاب‌۵۷ نیز، علی‌رغم وجود گروه‌هایی که تصرفات محدودی داشتند، هیچ‌کدام به مرحله حکمرانی نرسیدند. وی در تشریح ویژگی‌های گروه‌های معارض مسلح در ایران تصریح کرد: نقطه مشترک اغلب گروه‌های اپوزیسیون مسلح در ایران، قوم‌گرایی است. این گروه‌ها عمدتا بر پایه هویت‌های قومی مانند کرد یا بلوچ شکل گرفته‌اند و به همین دلیل نمی‌توانند نماینده اکثریت جامعه ایران باشند. البته باید تاکید کرد که هریک از این اقوام، ارکان جامعه ایرانی و بخش جدایی‌ناپذیر هویت ایرانی هستند اما ازلحاظ جمعیتی، گروه‌های مسلح منتسب به این اقوام نسبت‌به کل جمعیت ایران در اقلیت قرار دارند.
مجیدی در تحلیل امکان تکرار سناریوی سوریه در ایران خاطرنشان کرد: ازلحاظ ساختاری، درحال‌حاضر هیچ گروه مسلحی در ایران وجود ندارد که بتواند همزمان سه ویژگی کلیدی را داشته باشد: اول، توانایی تصرف و حفظ بخشی از خاک ایران برای چندین سال؛ دوم، برقراری حکومت در مناطق تحت کنترل و سوم، نمایندگی اکثریت جامعه ایرانی.
این کارشناس مسائل منطقه با اشاره به نقش همسایگان در تحولات سوریه تاکید کرد: برخی این پرسش را مطرح می‌کنند که آیا امکان دارد یکی از این گروه‌ها با حمایت کشورهای همسایه بتواند سناریویی مشابه تحریرالشام در سوریه را پیاده کند؟ پاسخ به این سوال منفی است، چراکه چنین سناریویی تنها زمانی امکان‌پذیر است که مناطق مرزی ایران به لحاظ ترکیب قومی و جمعیتی مشابه پایتخت و مرکز کشور باشد، که چنین شرایطی در ایران وجود ندارد. وی تصریح کرد: تفاوت‌های ساختاری، جمعیتی و هویتی میان ایران و سوریه به حدی است که نمی‌توان مشابهت‌سازی میان این دو کشور انجام داد و الگوی تحریرالشام را حتی با حمایت کشورهای همسایه در ایران پیاده کرد. این واقعیت، یکی از مهم‌ترین موانع در برابر تلاش‌های احتمالی برای بی‌ثبات‌سازی ایران از طریق گروه‌های مسلح است.
منصور براتی نیز در این نشست طی سخنانی با اشاره به تغییر رویکرد اسرائیل در سال‌های اخیر گفت: در دو تا سه سال گذشته، شاهد شکل‌گیری یک سیاست جدید و سازمان‌یافته ازسوی اسرائیل در حمایت از اقلیت‌های کشورهای منطقه هستیم.
این سیاست به‌ویژه پس از روی‌کارآمدن گیدئون صعر به‌عنوان وزیر خارجه اسرائیل، که صراحتا از حمایت از اقلیت‌ها در برابر دولت‌های مرکزی سخن گفته، بسامد بیشتری یافته است. این تحلیلگر مسائل اسرائیل افزود: سیاست اسرائیل در قبال کردهای سوریه می‌تواند به‌عنوان یک نمونه آزمایشی تلقی شود و در صورت موفقیت، احتمال تسری آن به دیگر کشورهای منطقه وجود دارد. وی درخصوص رویکرد اسرائیل نسبت به ایران تصریح کرد: سوابقی از ارتباط مسئولان اسرائیلی با گروه‌های تجزیه‌طلب در خوزستان وجود دارد. همچنین ماجرای امضای بیانیه‌ای ازسوی ۲۸‌نماینده کنست در حمایت از تجزیه بخشی از آذربایجان ایران -که البته بعدا ۲۰نفر از آنها امضای خود را پس گرفتند- نشان می‌دهد که چنین تمایلاتی در برخی محافل اسرائیلی وجود دارد. اما اینکه در میدان عمل چقدر این مسئله امکان تحقق دارد، جای سوالات جدی وجود دارد.
براتی با انتقاد از برداشت‌های سطحی برخی مخالفان جمهوری اسلامی خاطرنشان کرد: در فضای مجازی شاهد نوعی خوش‌بینی کاذب هستیم که گمان می‌کند تحولات ۲۰روزه اخیر سوریه می‌تواند در ایران تکرار شود. این برداشت بسیار سطحی است، زیرا برای درک صحیح وضعیت سوریه باید به تحولات سال ۲۰۱۱ و بهار عربی بازگردیم و این تحولات ۱۳ساله را که پیش‌زمینه‌ تحولات امروز است مورد بررسی قرار دهیم.
این کارشناس مسائل منطقه تاکید کرد: الگوی سوریه به ما نشان می‌دهد که از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۴، این کشور شاهد ۱۳سال آشوب و ناامنی بوده است. نمی‌توان بدون درنظرگرفتن این بازه زمانی طولانی، صرفا تحولات ۲۰۲۴ را به‌عنوان یک الگو برای دیگر کشورها در نظر گرفت. براتی گفت: زمانی که می‌خواهیم این مسئله را تحلیل کنیم، باید با نگاهی شفاف و عقلانی به امنیت، تمامیت ارضی و هویت ملی‌مان بیندیشیم. نمی‌توان با نگاهی رمانتیک و تعمیم‌های نادرست، تصور کرد که می‌شود در کوتاه‌مدت تغییرات بزرگی را در کشوری با ویژگی‌های خاص ایران ایجاد کرد. چنین تفکری نه‌تنها غیرواقع‌بینانه است، بلکه می‌تواند پیامدهای خطرناکی برای امنیت و ثبات کشور به همراه داشته باشد.
علی حیدری، پژوهشگر مسائل ترکیه نیز، به تحلیل روابط ایران با همسایگان شمالی و امکان تکرار الگوی سوریه در مرزهای شمالی ایران پرداخت. حیدری در تشریح ماهیت روابط ایران با همسایگان شمالی گفت: روابط ایران با کشورهای همسایه در شمال، به‌ویژه ترکیه و جمهوری آذربایجان، همواره در چارچوب رقابت و همکاری تعریف شده و هیچ‌گاه به‌سمت خصومت پیش نرفته است. این الگوی تعاملی نشان می‌دهد که این کشورها هرگز به‌دنبال تجزیه ایران نبوده‌اند.
این تحلیلگر مسائل منطقه افزود: اگرچه رقابت‌های منطقه‌ای میان ایران و همسایگان شمالی همواره وجود داشته اما این رقابت‌ها هیچ‌گاه به حمایت این کشورها از گروه‌های مسلح علیه ایران منجر نشده است، زیرا اساسا انگیزه‌ای برای چنین اقدامی وجود ندارد. وی درخصوص وضعیت شمال‌غرب ایران تصریح کرد: در مناطق شمال‌غربی ایران، گروه‌های کردی حضور دارند که خود با دولت ترکیه دچار تنش و درگیری هستند؛ بنابراین، این فرضیه که ترکیه بخواهد این گروه‌ها را تسلیح کرده و از آنها برای پیاده‌سازی الگویی مشابه تحریرالشام در سوریه علیه ایران استفاده کند، از اساس غیرمنطقی است. حیدری خاطرنشان کرد: منطق حاکم بر روابط ایران با همسایگان شمالی، مبتنی بر حفظ ثبات منطقه‌ای و منافع متقابل است و تجربه تاریخی نشان می‌دهد که این کشورها، علی‌رغم وجود برخی اختلافات، هیچ‌گاه به‌دنبال بی‌ثبات‌سازی ایران نبوده‌اند.
محمد بیات، پژوهشگر مسائل خاورمیانه، به‌عنوان آخرین مهمان به تحلیل جامعی از وضعیت کشورهای منطقه و تفاوت‌های ساختاری ایران با سایر کشورها پرداخت. بیات در ابتدای سخنان خود با اشاره به روند تاریخی دولت‌سازی در خاورمیانه گفت: در منطقه خاورمیانه تنها دو کشور ایران و مصر فرآیند دولت-ملت سازی را به‌صورت تاریخی طی کرده‌اند. اگرچه ترکیه نیز تاریخ جدید قابل‌توجهی دارد اما سایر کشورهای منطقه مانند سوریه، عراق، لبنان و اردن، محصول توافق سایکس-پیکو هستند.
این تحلیلگر مسائل منطقه افزود: مرزبندی‌های این کشورها ازسوی فرانسه و انگلیس به گونه‌ای ترسیم شده که همواره زمینه‌ساز تنش و درگیری باشد و قدرت‌های فرامنطقه‌ای بتوانند از این وضعیت بهره‌برداری کنند. وی درخصوص امکان تکرار الگوهای بحران‌زا در ایران تصریح کرد: تصور اینکه گروهی در مناطق مرزی بتواند با حمایت کشورهایی مانند ترکیه یا عربستان به‌سمت پایتخت ایران حرکت کند، کاملا غیرواقع‌بینانه است. بیات با اشاره به نقش رسانه‌های منطقه‌ای خاطرنشان کرد: البته نباید از نظر دور داشت که کشورهای منطقه از ابزارهای رسانه‌ای مانند شبکه TRT ترکیه و ایران اینترنشنال در مقاطع حساس استفاده می‌کنند. چنانکه در جریان توافق ۱۰مارس، شبکه ایران اینترنشنال به‌عنوان اهرم فشار و وجه‌المصالحه در برابر موضوع انصارالله مورد استفاده قرار گرفت.
این کارشناس مسائل خاورمیانه با تاکید بر تفاوت‌های ساختاری ایران با سایر کشورهای منطقه گفت: اگرچه این اقدامات می‌تواند به‌عنوان اهرم فشار علیه ایران عمل کند اما هرگز نمی‌تواند منجر به تغییر حکومت یا براندازی شود. اجرای الگوهایی مانند تحریرالشام در ایران بیشتر به یک رویا شبیه است تا واقعیت.
بیات در پایان با اشاره به هویت ملی یکپارچه ایران تاکید کرد: برخلاف برخی کشورهای منطقه که فاقد انسجام ملی هستند، ایران دارای هویتی تاریخی و یکپارچه است. تجربه دفاع مقدس نشان داد که چگونه اقوام مختلف ایرانی برای دفاع از مرزهای کشور متحد شدند، موضوعی که در کشوری مانند سوریه قابل مشاهده نیست.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.