آگاه: رویداد مستندسازان علمی همزمان با تولد «دیوید آتنبرو» به کوشش کرسی ترویج علم یونسکو در ایران با همکاری انجمن ترویج علم ایران ازسوی گروه «هنر و تجربه» جمعه ۲۱اردیبهشت در موزه سینما برگزار شد. از مهمانان این رویداد اسماعیل میرفخرایی، رامین حیدری فاروقی، حامد شکیبانیا و عرفان خسروی بودند و مدیریت آن را نیز سیاوش صفاریانپور برعهده داشت.
چرا مستندهای علمی در ایران تولید نمیشوند؟
مستندهای علمی از پرزحمتترین گونههای سینمایی یا تلویزیونی ازلحاظ فرآیند تولید هستند. معمولا برای ساخت این گونه از مستندها سالها زمان و پژوهش نیاز است تا نتیجه در قالب فیلم مستند چند دقیقه تا چند ساعت در دسترس بیننده یا مخاطب قرار گیرد. معمولا تولید مستندهای پژوهشی یا علمی در گروه علوم انسانی زمان و امکانات کمتری نسبتبه مستندهای در حوزه علوم تجربی نیاز دارد؛ چراکه افرادی که در حوزه علوم انسانی دست به تولید فیلم یا مستند میزنند، معمولا سابقه تحقیق و پژوهش در این حوزه یا زیستی تجربی در بافت اجتماعی و انسانی که حاصل آن به قصه یا محتوایی برای تولید مستند تبدیل میشود. در مستندهای علمی زیرمجموعه علوم تجربی اوضاع کمی فرق میکند، عالمان علوم تجربی معمولا فیلمساز نیستند و لازم است که اثر از همکاری و تجربه مشترک یک فیلمساز علاقهمند و دغدغهمند با دانشمندی متخصص درآید؛ آن هم علوم تجربی که زبان سادهای ندارد و برای تبدیل شدن به محتوایی عمومی لازم است تا بدون آسیب وارد شدن به اصل محتوا به زبانی ساده و عمومی درآید تا مخاطب عمومی آن را ببیند، بپسندد و از آن یاد بگیرد. تولید مستند در سالهای اخیر در ایران جدیتر دنبال میشود و تا حدی برای آن بازاری ایجاد شده است. علاوه بر آن، چند سال است که در تلویزیون شبکهای به نام مستند و اختصاصی برای پخش انواع مستند ایجاد شده که مخاطب گستردهای نیز در میان مردم دارد. علاوه بر آن، در شبکههای نمایش خانگی مستندهای ایرانی و خارجی زیادی اکران میشود که آمار پخش آنها قابل توجه است و نشاندهنده پرمخاطب بودن این گونه سینمایی است. بااینحال سرمایهگذاران زیادی براساس دغدغه یا نیازسنجی مخاطبان علاقهمند به همکاری برای تولید مستند هستند.یک گونه جذاب از مستند، مستندهای بیوگرافیکال (زندگینامه) هستند که از زندگی هنرمندان تا دانشمندان تمام بسیاری از عرصهها و حوزهها را تاکنون پوشش داده است. جزئیات زندگی و اقدامات بسیاری از دانشمندان تا کنون در همین مستندها و حتی در نسخه سینمایی آن در ایران و جهان ساخته شده اما بهطور خاص به علوم و دانش تولیدشده ازسوی این افراد کمتر در این قالب سینمایی پرداخته شده است.
مستند علمی بهمثابه تولید دانش برای مردم
علوم تخصصی علاوهبر متخصصان و دانشجویانی که سالهای زیادی از عمر و زندگیشان را صرف آن میکنند معمولا مخاطبان عمومیای نیز دارد که خود به تخصص دیگری مشغولاند اما اخبار و وقایع این حوزهها را نیز دنبال میکنند و به آن علاقهمندند، مانند علم نجوم و ستارهشناسی که علاقهمندان عمومی بسیاری دارد که اقدام به تماشای فیلمها، خریدن کتابها یا اطلسهای منتشرشده در این حوزه میکنند. اینگونه از مخاطب، مصرفکننده بالقوه مستندهای علمی است. با دسترسی گسترده امروزی مردم جهان به تکنولوژیهای رسانهای و ارتباطی نیز، سطح آگاهی افزایش یافته و بسیار بیش از گذشته امکان قرارگیری مخاطب در معرض این دسته از محتوا و علاقهمندی جدی به آن وجود دارد؛ بنابراین تولید محتواها و بهطور خاص مستندهای اینچنینی ظرفیت اقتصادی و فرهنگی خوبی را میتواند برای تولیدکننده و جریانهای فرهنگی و عمومی ایجاد کند.
تولید علم برای اثربخشی
امروزه بدنه جامعه از حالت فعلپذیر گذشته فاصله گرفته و به وضعیت فعالی رسیده است. افراد در جوامع امروزی حتی در فضاهای روستایی و دورافتاده نیز دسترسی گستردهای به انواع علوم یا منابع تخصصی هر رشته دارند و بنابراین فرصت بهرهمندی خوبی برای آنان فراهم است. این افراد هر محتوایی را نسبتبه منابع آن و مفهومی که ارائه میدهد سنجیده و ارزیابی میکنند و بنا بر این ارزیابی شخصی درنهایت تصمیم میگیرند چه محتوایی را باور کنند و چه چیزی را رد کنند. از این تغییر اجتماعی میتوان دریافت که دیگر تزریق ابلاغگونه دانش و آگاهی به بدنه جامعه نتیجهای ندارد و نیاز است که در سطح آموزش و درکی عمومی با چنین شهروندانی برخورد کرد.
ساخت مستندهای علمی از این جهت ظرفیت ایجاد میکند که آگاهیهای موردنیاز و در راستای اجرایی کردن سیاستهای انسانی، فرهنگی، اجتماعی یا حوزه سلامت در جامعه ایجاد میشود و فرایندهای تبلیغاتی عمودی را حذف یا ساده میکند. تبدیل نتایج علمی و پژوهشی به آگاهی عمومی و در سطح اجتماع میتواند در انواع هزینههای هنگفتی که برای تبلیغات فرهنگساز انجام میشود بهینهسازیای اثرگذار و مفید ایجاد کند.
یکی از مصادیق بارز و نه چندان دور آن، زمانی است که کرونا فراگیر شده و روزانه آمار مرگومیر قابل توجهی بر جای میگذاشت. در این دوره سازمان بهداشت و دیگر سازمانهای مرتبط به تبلیغات گسترده برای ترغیب مردم به رعایت پروتکلهای بهداشتی متوسل شدند که درنهایت نتایج قابلتوجهی دربرنداشت. از سویی نیز فیکنیوزهایی که برای یافتن مخاطب در صفحاتشان، محتواهای کذب و ضد و نقیض منتشر میکردند افکار عمومی را مورد بمبارانی قرار داده بودند که در بیاثر کردن این تبلیغات کم اثر نداشتند.
درنهایت، تولید مستند یا مستند سینمایی باکیفیت و به زبان عمومی برای مخاطب عمومی میتواند در پیشبرد اهداف بسیاری از سیاستها و قوانین که گرفتار تبلیغات بیاثر و پرهزینه میشوند، موثر و کارساز باشد.