۱۰ مهر ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۰

زهرا بذرافکن -خبرنگار گروه فرهنگ: جلال‌الدین محمد بلخی معروف به «مولوی»، «مولانا» و «رومی» در ششم ربیع الاول سال ۶۰۴هجری در شهر بلخ دیده به جهان گشود. او بیش از آنکه شاعر باشد، عارف است و نگاه روشن او در غزلیاتی که تقدیم پیر و مراد خود شمس تبریزی کرده مشهود است. تنوع وزن در اشعار مولوی بیش از ۴۶ وزن گوناگون است که به‌طبع در آن روزگار بسیاری از آنها ابداعی بوده و باعث شده که جایگاه ویژه‌ای از نظر هارمونی و موسیقی در بین دیگر شاعران داشته باشد. از این رو در این گزارش نگاهی بر رشد کلام مولانا در موسیقی ایرانی داریم.

آگاه: اگر به موسیقی ایرانی در یک قرن اخیر نگاهی بیندازیم، در نیمه نخست آن، میزان تلفیق اشعار مولانا با موسیقی نسبت‌به شاعرانی چون سعدی و حافظ بسیار ناچیز بوده است. در نیمه دوم اما روندی افزایشی پیدا می‌کند. تا دهه ۵۰ خورشیدی، جز در چند آواز و تصنیف، نشانی از شعر مولانا نیست. شاید برای کم‌توجهی خوانندگان ایرانی به شعر مولانا در نیمه نخست قرنی که گذشت، دو دلیل عمده بتوان برشمرد؛ یکی اینکه «مثنوی» (تصحیح نیکلسون، ۱۳۳۶) و «کلیات شمس» (تصحیح فروزانفر بین سال‌های ۱۳۳۶ تا ۱۳۴۵) بسیار دیرهنگام‌تر از دیوان حافظ (تصحیح خلخالی، ۱۳۰۶) و دیوان سعدی (تصحیح فروغی، ۱۳۱۶) به طبع رسید و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت. دیگر اینکه فضای عرفانی، سیالیت و پیچیدگی مضامین و ابهام هنری اشعار مولانا، مخاطب خاص خود را می‌طلبید و با شعر ساده و همه‌فهم‌تری مانند اشعار سعدی و حافظ فرق دارد. همچنین، عوامل زیاد دیگری را در کمتر استفاده شدن اشعار مولوی در موسیقی آوازی ایرانی می‌توان برشمرد اما شاید مهم‌ترین عامل را بتوان در سنت مدارس موسیقی قدیم و نظام آموزشی ردیف دستگاهی یافت، یعنی بیگانگی سنت آموزشی موسیقی کهن ایران با مولوی و آثارش. 

آغازگران شعر مولانا در موسیقی ایرانی
روایات نشان می‌دهند، نخستین کسی که از شعر مولانا در آواز ایرانی استفاده کرده، علینقی وزیری، موسیقی‌دان ایرانی بوده است؛ حاصل آن سمفونی «موسی و شبان» بوده که متاسفانه از سرنوشت آن خبری نیست. بعدتر عبدالعلی وزیری، خواننده موسیقی اصیل ایرانی و پسرعموی علینقی وزیری، در برنامه شماره۲۳۸ «گل‌های رنگارنگ»، ابیات آغازین «مثنوی» مولانا را به نام تصنیف «شکایت نی» به آواز می‌خواند. این قطعه پیشتر توسط زنده‌یاد بنان نیز خوانده شده بود. در پی آن، عبدالوهاب شهیدی، موسیقی‌دان، خواننده و آهنگساز درگذشته۱۴۰۰، در سال۱۳۴۸ به سراغ «کلیات شمس» رفت و غزل «بی‌همگان به سر شود» را اجرا کرد؛ تصنیفی که بسیار مورد توجه قرار گرفت و بارها از سوی خوانندگان متعدد در سال‌های بعد بازخوانی شد. 

سهم عمده شهرام ناظری از ترکیب موسیقی با شعر
در دهه۵۰، خواننده‌ای ظهور کرد که ارادت ویژه‌ای به مولانا داشت؛ شهرام ناظری. چنانچه گفته شد، تا قبل از ناظری، سهم اشعار مولانا از تلفیق با موسیقی ایرانی بسیار ناچیز بود. می‌توان گفت، تنها کسی که به‌طور جدی درصدد احیای مولوی در قلمرو موسیقی معاصر برآمد ناظری بود.
شهرام ناظری محور تولید آثارش را برمبنای اشعار مولانا قرار داد و بیشترین سهم را در تلفیق شعر مولانا با موسیقی و آواز ایرانی داشت. او از سال۱۳۵۵ به همراهی گروه سماعی و به رهبری زنده‌نام فریدون ناصری، موسیقی‌دان و رهبر ارکستر به‌طور جدی به خواندن اشعار مولوی روی آورد. جلیل عندلیبی، آهنگساز و نوازنده در همین رابطه می‌گوید: «سال ۱۳۵۵ اینجانب که رهبر ارکستر دانشگاه تهران بودم، قطعاتی را بر روی اشعار مولوی به‌ویژه آن قطعه معروف «با من صنما» ساختم که مرحوم رضوی سروستانی بسیار خوب آن را اجرا کرد. درصدد انتشار آن بودم که روزی شهرام ناظری به من گفت: چه می‌شد که من خوانندگی این اثر را به عهده می‌گرفتم. این اثر همانی شد که بعدها در سال۱۳۵۸ با عنوان «شعر و عرفان» به خوانندگی شهرام ناظری منتشر شد. این قطعه بعدتر نقش بارزی در مولوی‌خوانی ناظری ایفا کرد.» دیری نگذشت که شهرام ناظری به فاصله دو سال، دو مثنوی مشهور مولوی که نخستین آن «مثنوی موسی و شبان» به نوازندگی «جلال ذوالفنون» و «بهزاد فروهری» و سپس «بشنو از نی» به آهنگسازی «فریدون شهبازیان» بود را خواند که در ادامه انتقادات فراوانی را متوجه او کرد. بخشی از این انتقادات برمی‌گشت به اینکه اهالی موسیقی، اشعار «مثنوی» را مناسب تلفیق با ساز و آواز ایرانی نمی‌دانستند و تاحدودی هم حق داشتند، زیرا زبان و بیان تعلیمی مولانا در «مثنوی» برخلاف غزلیات، سنگین و سخت‌فهم است و از قابلیت‌های موسیقایی چندانی برخوردار نیست. با وجود این، ناظری راه خود را ادامه داد و در سال۱۳۶۳ به مناسبت هشتصدمین سالگرد تولد مولانا، آلبوم «یادگار دوست» را منتشر کرد و در آن تعدادی از رباعیات مولانا را خواند؛ آلبومی که به‌حق باید آن را در شمار بهترین آثار او برشمرد. ناظری در طول این چند دهه کمتر آلبومی منتشر کرده که در آن از شعر مولانا استفاده نکرده باشد. او از برجسته‌ترین خوانندگان ایرانی است که اشعار مولانا را به شکلی وسیع وارد قلمرو موسیقی و آواز ایرانی کرده است. 

ورود محمدرضا شجریان به استفاده از کلام مولانا
همزمان با نخستین آلبوم‌های شهرام ناظری، شعر مولانا اندک اندک جایگاه خود را در موسیقی ایرانی باز کرد. در همان سال‌ها یعنی سال۱۳۵۸ زنده‌نام محمدرضا شجریان مناجات «این دهان بستی دهانی باز شد» را برای افطارهای ماه رمضان خواند؛ آوازی در مایه افشاری که اشعار آن برگرفته از دفتر پنجم «مثنوی» بود و به‌دلیل پخش آن در لحظات ملکوتی اذان مغرب به یکی از خاطره‌انگیزترین و معنوی‌ترین آوازها برای ما ایرانیان بدل شد.
در خصوص حساسیت انتخاب اشعار مولانا برای استفاده در موسیقی، غلامحسین بنان در یک برنامه رادیویی در سال ۱۳۵۲ با عنوان «چهره‌های موسیقی ایرانی» ساخته محمود خوشنام، تاکید می‌کند: برای اینکه موسیقی زیبا جلوه داده شود، شعر باید سالم و روان بیان شود حتی برای اینکه موسیقی و ملودی خوب ادا شود آهنگساز یا خواننده باید به تصحیح و تغییر کلام شاعر بپردازد. بنان اشعار مولانا را روان نمی‌دانست همواره معتقد بود که شعر باید روان بوده و قابلیت موزیکال شدن را داشته باشد. او همچنین می‌گفت: «همیشه باید دست آهنگساز و حتی خواننده برای ارائه ملودی و ملودی‌سازی باز باشد. شعر نباید برای آهنگساز و خواننده مانع ایجاد کند. شعر مولوی شعری روان و عیان نیست، بلکه دارای فراز و نشیب است.»
لازم به ذکر است، در عین حکمت غنی که در آثار مولوی وجود دارد، ساختار شعری وی چندان قابلیت موسیقایی ندارد. درحالی‌که غزل حافظ و سعدی عیان، روان و پر از قابلیت برای کمپوزیسیون (ترکیب‌بندی) و ملودی‌سازی است؛ اشعار قابل کمپوزیسیون مولوی بسیار محدود وابسته به سازوکارهای خاصی است که خواننده باید در اجرای آن تسلط و تبحر داشته باشد. مثنوی مولوی چنان است که خواندنش باید در گوشه‌های مثنوی چند دستگاه خاص خوانده شود؛ از جمله آثار مطرح در گوشه مثنوی افشاری با شعر مولوی می‌توان به مناجات محمدرضا شجریان در مثنوی آواز افشاری با نام «این دهان بستی» نام برد. عمده اشعار مولوی «ذوقافیتین» است که این سبک چندان با سنت تلفیق شعر و موسیقی ردیف دستگاهی و موسیقی ارکسترال ایرانی سازگاری ندارد. تلاش زیادی که اساتید موسیقی در جهت احیای مولوی در موسیقی معاصر کردند سبب پدیدار شدن نظام موسیقیایی جدیدی با اشعار مولوی شد؛ بنابراین انتخاب اشعار مولوی در نظام موسیقی اصیل ایرانی باید با وسواس و دقت و حتی در برخی موارد تصحیح کلام صورت گیرد. ازجمله این موارد می‌توان به جسارت محمدرضا شجریان در ساخت قطعه زیبای «آسمان عشق» در دستگاه سه‌گاه با اشعار مولوی که به تغییر دو – سه کلمه از ابیات مولوی منجر شد، اشاره کرد. از دیگر آثاری که شجریان با شعر مولوی آنها را اجرا کرده است می‌توان به آلبوم‌های «بی تو به سر نمی‌شود»، «دود عود»، «نوا و مرکب‌خوانی» نام برد. همچنین قطعه زیبا و ماندگار «کجایید ای شهیدان خدایی» از ساخته‌های هوشنگ کامکار و با صدای بیژن کامکار که در گوشه ساقی‌نامه در دستگاه ماهور اجرا شد از دیگر آثار ماندگار در موسیقی ایرانی با شعری از مولانا است.محمدرضا شجریان بعدها در ساخت قطعاتی در آلبوم‌ «سرّ عشق»(۱۳۶۵) تصنیف «بی‌قرارم»، در آلبوم «نوا و مرکب‌خوانی»(۱۳۶۵) تصنیف «جان جهان»، در آلبوم «دود عود»(۱۳۶۶) تصنیف «دود عود»، در آلبوم «دل مجنون» (۱۳۶۹) تصنیف «صنما»، در آلبوم «در خیال»(۱۳۷۵) تصنیف «در خیال»، در آلبوم «بی تو به سر نمی‌شود»(۱۳۸۱) تصنیف «بی تو به سر نمی‌شود» و در آلبوم «رندان مست»(۱۳۸۸) تصنیف «رندان مست» از غزل‌های مولانا بهره برد. 


امتداد کلام مولانا در موسیقی تا امروز
علیرضا افتخاری نیز، از دیگر خوانندگانی بود که در همین سال‌ها وارد حوزه موسیقی شد. او در آلبوم «همتای آفتاب» (۱۳۶۴) ابیاتی از نی‌نامه را خواند و در آلبوم «غریبستان» (۱۳۷۰) چند غزل از دیوان شمس را اجرا کرد. 
همانطور که گفته شد، در دو دهه ۵۰ و ۶۰، استفاده از شعر مولانا در آواز ایرانی وسعت فراوانی می‌یابد، می‌توان دلایل آن را در دو دسته بیان کرد: دلیل نخست را باید در تغییرات اجتماعی سیاسی متاثر از انقلاب و جنگ جست‌وجو کرد که زمینه را برای ظهور گرایش‌های عرفانی و به‌تبع آن، روی آوردن به اشعار مولانا فراهم کرد. دلیل دوم محدودیت‌هایی بود که در این سال‌ها بر موسیقی اعمال شد و از میان انواع موسیقی، تنها موسیقی سنتی امکان بالیدن یافت. طبیعی است که موسیقی سنتی که تا این سال‌ها از شعر شاعرانی چون سعدی و حافظ بسیار بهره برده بود، حالا دست‌کم برای ایجاد تنوع در کلام هم که شده به سراغ شاعری برود که کمتر بدان توجه شده بود و چه شاعری بهتر از مولانا. 
در دهه‌های بعد، اشعار مولانا جای خود را در موسیقی ایرانی کاملا باز کرد و خوانندگان سنتی یا تلفیقی‌خوان جوان‌تری مانند همایون شجریان، محمد معتمدی، علیرضا قربانی و سالار عقیلی نیز به‌تبع نسل قبل از اشعار مولانا در کارهای خود استفاده کردند و حتی با رشد سبک‌های مختلف موسیقی، خوانندگان پاپ و راک و تلفیقی ازجمله روزبه نعمت‌اللهی، محسن چاوشی و رضا یزدانی نیز به استفاده از شعر مولانا در آهنگ‌های خود روی آوردند. 
در کنار این‌ها، نقش جشنواره‌های موسیقی با محوریت اشعار مولانا در سال‌های اخیر را در توسعه این نوع آهنگسازی نمی‌توان نادیده گرفت، ازجمله «جشنواره ملی موسیقی شمس و مولانا» که تاکنون به هفتمین دوره رسیده، «جشنواره موسیقی مرواریدهای مولانا» که در یک دوره برگزار شد و «جشنواره ملی گویندگی مولانا». این رویدادها می‌توانند به معرفی چهره‌های جدیدی در عرصه موسیقی با حال‌وهوای افکار و اندیشه‌های مولانا منجر شوند.