آگاه: درگیریهای نظامی در عصر حاضر دیگر محدود به نبردهای فیزیکی نیستند. جنگهای مدرن به سطحی فراتر از میدانهای نبرد سنتی ارتقا یافتهاند؛ جایی که سلاح اصلی، اطلاعات، روایتسازی و تاثیرگذاری بر افکار عمومی است. یکی از مهمترین ابزارهای این نبرد، جنگشناختی است. میدانی که در آن، تسلط بر ذهن مخاطب، تعیینکننده نتیجه درگیریها خواهد بود.
جنگشناختی بهعنوان یکی از ارکان اصلی درگیریهای معاصر، بر درک، باورها و تصمیمگیریهای طرف مقابل اثر میگذارد. در این چارچوب، تاثیرگذاری بر افکار عمومی دشمن، ایجاد ترس، تضعیف اعتماد مردم به حکومت و برجستهسازی نقاط ضعف راهبردی، اهداف کلیدی به شمار میروند. گروههای مقاومت در دهههای اخیر، بهویژه در فلسطین، نشان دادهاند که علاوه بر تسلط بر تاکتیکهای نظامی، در عرصه جنگشناختی نیز مهارت بالایی دارند.
عملیات هفتم اکتبر ۲۰۲۳ که ازسوی حماس انجام شد، نمونهای بارز از بهرهگیری پیشرفته از جنگشناختی در کنار عملیات نظامی بود. این عملیات، رژیم صهیونیستی را نهتنها در میدان جنگ، بلکه در عرصه روانی، رسانهای و اجتماعی نیز دچار بحران کرد. حماس با استفاده از تکنیکهای پیچیده عملیات روانی، توانست ساختار امنیتی اسراییل را به چالش بکشد، اختلافات داخلی این رژیم را تشدید کند و جایگاه نتانیاهو را بیش از پیش متزلزل سازد. اوج عملیات شناختی حماس در فرآیند تبادل اسرا رخ داد، جایی که این گروه با بهرهگیری از تاکتیکهای روانی و استراتژیهای پیچیده، توانست فشارهای بیسابقهای بر اسراییل وارد کند. این عملیات، درواقع تداوم استراتژیهای شناختی حماس از زمان عملیات طوفان الاقصی بود، که در آن گروه مقاومت توانست از ابزارهای روانی بهطور موثر برای تغییر وضعیت اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی اسراییل استفاده کند. در این یادداشت، روند گسترش و شدت گرفتن جنگشناختی حماس، بهویژه در اوج آن در فرآیند تبادل اسرا، مورد تحلیل و بررسی قرار خواهد گرفت.
جنگشناختی حماس در عملیات ۷ اکتبر: حملهای به روحیه و انسجام اجتماعی اسراییل
عملیات هفتم اکتبر ازسوی حماس نهتنها یک حمله نظامی به اسراییل بود، بلکه بهعنوان یک جنگشناختی بیسابقه، از آن بهرهبرداری گستردهای شد تا ساختار روانی و اجتماعی جامعه اسراییل هدف قرار گیرد. در دنیای امروز که جنگها فراتر از میدان نبرد فیزیکی رفته و به فضای مجازی و رسانهای کشیده شدهاند، استفاده از ابزارهای رسانهای برای شکلدهی به افکار عمومی و ایجاد تردید در روحیه دشمن، به یک تاکتیک موثر و پیچیده تبدیل شده است. حماس، با استفاده از رسانهها، محتواهای تصویری و بیانیههای هدفمند، توانست نهتنها قدرت نظامی خود را نشان دهد، بلکه در سطحی عمیقتر، به بحران روانی و بیاعتمادی در اسراییل دامن بزند. این تاکتیکها بهوضوح نشاندهنده قدرت روزافزون جنگهای شناختی در عرصه بینالملل است، جایی که اطلاعات و روایتها میتوانند به همان اندازه خونریزیها و جنگهای فیزیکی اثرگذار باشند.
حمله به روحیه اجتماعی و روانی دشمن از طریق ایجاد بیثباتی، هدایت افکار عمومی بهسمت انفعال و تردید و فشار بر تصمیمگیریهای کلیدی، ازجمله ابزارهایی هستند که در این جنگهای شناختی به کار گرفته میشوند. با تاسیس روایتهایی که توان نظامی و اجتماعی اسراییل را تحتالشعاع قرار میدهد، حماس درحقیقت در حال مقابلهای است که بسیار فراتر از فقط شکستن خطوط دفاعی و نظامی است. در این راهبرد، رسانهها و انتشار اطلاعات بهعنوان اصلیترین سلاحها وارد عمل میشوند و حماس با هوشمندی تمام توانسته است فشار روانی و اجتماعی را به ابزاری برای کاهش انسجام داخلی رژیم صهیونیستی و تضعیف دولت در آن تبدیل کند. بعضی از مهمترین تاکتیکهای شناختی حماس که در عملیات هفتم اکتبر به کار گرفته شد، نشاندهنده توانمندی این گروه در بهرهبرداری از جنگ روانی بهعنوان ابزاری موثر در جنگهای معاصر هستند. این تاکتیکها به گونهای طراحی شدهاند که نهتنها از قدرت نظامی حماس پردهبرداری کنند، بلکه بر ساختار اجتماعی و روانی دشمن تاثیرگذار باشند. در ادامه، برخی از این تاکتیکها بهطور دقیقتر بررسی میشوند:
ایجاد شوک و بیثباتی روانی: حمله ناگهانی حماس و انتشار سریع تصاویر اسرای اسراییلی، جامعه این رژیم را دچار بهت و هراس کرد. این شوک روانی، اعتماد به تواناییهای ارتش اسراییل را کاهش داد و مردم را نسبتبه قدرت دفاعی کشورشان دچار تردید ساخت. درحقیقت، حماس با بهرهگیری از این شوک توانست تاثیرات عمیقی بر افکار عمومی اسراییل بگذارد و ذهنیت تهدید و ضعف را در آن جامعه تقویت کند. هدایت افکار عمومی از طریق رسانهها: حماس با استفاده از تکنیکهای رسانهای و استراتژیهای تبلیغاتی بهدقت نقاط ضعف دشمن را برجسته ساخت و در مقابل، تصویر یک ارتش اسراییلی ناتوان و نیروهای مقاومت قدرتمند را به نمایش گذاشت. این روایت بهسرعت در رسانههای بینالمللی نیز بازتاب یافت.
انتشار تدریجی اطلاعات برای افزایش فشار روانی: یکی از استراتژیهای موثر حماس، انتشار مرحلهای ویدئوهای اسرای اسراییلی بود که موجب شد جامعه اسراییل در وضعیت اضطراب مداوم قرار گیرد. این تاکتیک نهتنها در درازمدت فشار روانی زیادی بر جامعه اسراییل وارد کرد، بلکه باعث تشدید بحرانهای داخلی و ایجاد شکافهای بیشتر در ساختار سیاسی این رژیم شد.
پیامهای مستقیم به جامعه اسراییل: حماس با انتشار پیامهای مستقیم به زبان عبری، مستقیما مخاطبان اسراییلی را هدف قرار داد. این پیامها اغلب محتوای تحقیرآمیز و تهدیدآمیز داشتند که علاوه بر تضعیف روحیه مردم اسراییل، موجب اختلافات داخلی میان جامعه صهیونیستی و دولت آن شد. این راهبرد بهخوبی توانست شکافهای اجتماعی و سیاسی اسراییل را نمایان کند و بر بحرانهای موجود دامن بزند. برجستهسازی ناتوانی رهبران اسراییل: با نمایش آشفتگی در تصمیمگیریهای مقامات تلآویو، حماس توانست تصویر یک دولت ناتوان را در ذهن افکار عمومی اسراییل تقویت کند. این راهبرد، بحرانهای داخلی اسراییل را تشدید کرده و مشروعیت دولت را زیر سوال برد.
این تاکتیکها نمایانگر ابعاد جدیدی از جنگشناختی هستند که بهویژه در قرن۲۱ به یکی از ابزارهای کلیدی در تقابلهای نظامی و سیاسی تبدیل شدهاند. با استفاده از رسانهها، اطلاعات و روایتها، حماس توانست نهتنها نیروی نظامی اسراییل را هدف قرار دهد، بلکه بر روحیه اجتماعی و روانی این جامعه نیز تاثیر گذاشته و در نهایت، فرآیند تصمیمگیری و مشروعیت دولت اسراییل را زیر سوال برد.
تاثیر مستقیم بر ذهنیت اسراییلیها
در جنگشناختی ، نحوه انتقال پیام و زمانبندی آن نهتنها بر افکار عمومی تاثیرگذار است، بلکه میتواند در تغییر مسیر تصمیمگیریهای کلیدی طرف مقابل نقشی تعیینکننده ایفا کند. این امر به این دلیل است که جنگشناختی از طریق شکلدهی به ذهنیتها و باورها، بهویژه در سطح اجتماعی و سیاسی، میتواند بر وضعیت روانی طرف مقابل تاثیر بگذارد و آن را به سمتوسوی دلخواه هدایت کند.
در جنگهای سنتی، پیروزی معمولا با تسلط بر زمین و منابع حاصل میشود اما در جنگشناختی ، پیروزی در تسخیر افکار و ذهنها نهفته است. این بدین معناست که نوع، زمان و نحوه انتشار پیامها و اطلاعات، بهویژه در بحرانها و فرآیندهای استراتژیک مانند تبادل اسرا، میتواند تصمیمگیریهای کلیدی را تحتتاثیر قرار دهد و دشمن را در شرایطی بحرانی قرار دهد که مجبور به واکنشهای ناپایدار و خطای استراتژیک شود. در این زمینه، حماس بهطور ویژه بر این عنصر حساس تاکید داشت و توانست با مهارت در تنظیم زمانبندی پیامها و بهرهگیری از تکنیکهای روانی، فشار روانی زیادی بر اسراییل وارد کند. از طریق انتخاب دقیق زمان انتشار اطلاعات، انتخاب رسانههای هدف و ایجاد فضاهایی برای بحرانهای روانی، حماس توانست نهتنها در میدان جنگ نظامی، بلکه در میدان جنگشناختی نیز برتری پیدا کند.
این رویکرد دقیق و حسابشده حماس در مدیریت زمان و انتقال پیامها، نهتنها فشار روانی زیادی بر اسراییل وارد کرد، بلکه موجب شد که رژیم صهیونیستی در موقعیتهای بحرانی قرار گیرد و مجبور به اتخاذ تصمیمات واکنشی و ناپایدار شود. در این راستا، حماس توانست با استفاده از تکنیکهای شناختی پیچیده وضعیت روانی و اجتماعی اسراییل را دستخوش تغییرات عمدهای کند. در ادامه، برخی از مهمترین استراتژیهای شناختی حماس در فرآیند تبادل اسرا که تاثیرات عمیقی بر جامعه اسراییل و تصمیمگیریهای مقامات این رژیم به همراه داشت، بررسی میشود:
انتشار زمانبندیشده تصاویر اسرا: انتشار تدریجی و زمانبندیشده تصاویر اسرای اسراییلی یکی از تاکتیکهای عمده حماس بود که در فرآیند تبادل اسرا مورد استفاده قرار گرفت. این تاکتیک، که بهویژه در بحرانهای روانی تاثیرگذار است، بهطور مرحلهای فشار را بر افکار عمومی اسراییل افزایش داد. با این روش، حماس قادر بود احساس اضطراب و بیاعتمادی را در جامعه اسراییل تقویت کرده و نگرانیهایی را در مورد وضعیت امنیتی کشور ایجاد کند. انتشار تصاویر در فواصل زمانی مشخص، بهویژه زمانی که اسراییل با مشکلات امنیتی و داخلی روبهرو بود، باعث شد تا مردم اسراییل تحتتاثیر فشار روانی مستمر قرار بگیرند. این نوع زمانبندی دقیق، در حقیقت بهعنوان ابزاری برای افزایش تنشهای اجتماعی و سیاسی استفاده شد..
ایجاد روایت پیروزی: در مذاکرات تبادل اسرا، حماس با استراتژی روایتسازی، تلاش کرد تا فرآیند تبادل اسرا را بهعنوان یک پیروزی برای خود و شکست برای اسراییل ارائه دهد. حماس با استفاده از رسانههای مختلف، تصاویر و گزارشها، توانست تصویری از خود بهعنوان یک گروه مقاومت موفق و مقتدر به جهانیان ارائه دهد و در مقابل، اسراییل را بهعنوان یک رژیم ناکام و ضعیف در برابر گروههای مقاومت به نمایش بگذارد. این تاکتیک باعث شد تا در سطح بینالمللی، اسراییل در موقعیت ضعف قرار گیرد و از طرفی در داخل اسراییل، همزمان با افزایش نارضایتی عمومی، تضعیف دولت و ارتش اسراییل بیشتر شود.
بازی با احساسات خانوادههای اسراییلی: حماس با انتشار پیامهای مستقیم ازسوی اسرای اسراییلی به خانوادههایشان و همچنین برگزاری مصاحبهها، توانست احساسات و نگرانیهای خانوادههای اسرای اسراییلی را به ابزاری برای تشدید بحران روانی در اسراییل تبدیل کند. این پیامها، که معمولا بار احساسی سنگینی داشتند، باعث افزایش اضطراب و ناامیدی در داخل جامعه اسراییل و در میان خانوادهها شدند. این امر موجب شد که فشار روانی مضاعفی بر دولت اسراییل وارد شود و مشکلات اجتماعی و سیاسی بیشتری در داخل رژیم صهیونیستی ایجاد شود.
شرطگذاریهای سختگیرانه: حماس با تحمیل شروط سختگیرانه برای تبادل اسرا، توانست فشارهای روانی زیادی به رژیم اسراییل وارد کند. این شروط که شامل درخواستهایی برای آزادی تعداد زیادی از اسرای فلسطینی و همچنین آزادی کامل عبور و مرور در غزه و موافقت با بازگشت بیقید و شرط تمامی آوارگان به منازل و مناطق خود و صدور مجوز ورود کمکها به سراسر غزه بود، در رسانهها و افکار عمومی بهطور گستردهای مطرح شد و باعث شد تا اسراییل تحت فشار قرار گیرد. این وضعیت بهویژه در شرایط بحرانی، موجب تضعیف موقعیت سیاسی نتانیاهو و تشدید شکافهای داخلی در اسراییل شد. از آنجا که این شروط بهطور عمومی در رسانهها منتشر میشد، اسراییل ناچار بود تا در برابر افکار عمومی داخلی و بینالمللی قرار گیرد، به همین دلیل درگیر فرآیندهای پیچیدهای شد که بر وضعیت روانی و اجتماعی رژیم صهیونیستی تاثیر گذاشت.
این استراتژیهای شناختی، بهویژه در مقطع تبادل اسرا، نشاندهنده قدرت حماس در ایجاد شرایط روانی و شناختی است که میتواند نهتنها نتیجه مذاکرات بلکه تصویر و ذهنیت عمومی طرف مقابل را تغییر دهد. در این زمینه، جنگشناختی نهتنها یک ابزار راهبردی است، بلکه بهطور مستقیم بر ساختارهای سیاسی، اجتماعی و امنیتی تاثیرگذار است.
باوجود تهدیدهای ترامپ در آن شنبه معروف به «شنبه ترامپ»، حماس پای شروط خود ایستاد و توانست خواستههای خود را با بهرهگیری از جنگ روانی در جامعه اسراییلی به کرسی بنشاند. این موفقیت نهتنها در سطح مذاکرات بلکه در عرصه میدانی نیز به ثمر نشست و شاهد ورود کامیونهای حامل کمکها به غزه بودیم. این تحولات نشاندهنده توانمندی حماس در استفاده از ابزارهای جنگشناختی بهطور موثر و تاثیرگذار است.
عملیات شناختی حماس در تبادل اسرا، علاوهبر تاثیرات سیاسی و اجتماعی گستردهای که در داخل اسراییل به وجود آورد، تاثیرات عمیقی بر وضعیت روانی و احساسات عمومی جامعه اسراییل داشت. این عملیات با استفاده از تکنیکهای روانی ویژه، توانست بر چندین سطح مختلف ازجمله سطح اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی اسراییل تاثیرگذار باشد.
در این زمینه، یکی از تاثیرات عمده عملیات حماس، کاهش اعتماد عمومی به تواناییهای نظامی و امنیتی اسراییل بود. انتشار تدریجی تصاویر و اطلاعات از اسرای اسراییلی و همچنین شرایط بحرانی حاکم بر جامعه، موجب شد تا مردم اسراییل نسبت به قدرت دفاعی رژیم صهیونیستی دچار تردید شوند. این امر باعث ایجاد حس آسیبپذیری و ناتوانی در برابر گروههای مقاومت در جامعه اسراییل شد.
علاوه بر این، عملیات شناختی حماس موجب تشدید بحرانهای داخلی در اسراییل شد. فشارهای روانی ناشی از تبادل اسرا و انتشار اطلاعات مربوط به وضعیت اسرای اسراییلی، بهشکل قابلتوجهی افزایش یافت. این بحرانها در سطح سیاسی نیز عمیقتر شد و باعث شد تا مقامات اسراییلی در موقعیتهای دشواری قرار گیرند. این وضعیت، شکافهای سیاسی در داخل اسراییل را تشدید کرد و بر تنشهای موجود افزود.
در نهایت، یکی از مهمترین نتایج این عملیات شناختی، تقویت بحرانهای حکومتی در اسراییل بود. فشار روانی ناشی از مذاکرات و بهویژه ضعف در مدیریت این فرآیند، موجب شد تا مشروعیت دولت نتانیاهو زیر سوال برود. نارضایتیهای اجتماعی و سیاسی علیه دولت اسراییل، بهویژه در میان خانوادههای اسرای اسراییلی و گروههای مخالف سیاسی، شدت گرفت و وضعیت داخلی اسراییل را بیش از پیش بیثبات کرد.
نتایج این جنگشناختی شامل کاهش اعتماد عمومی در اسراییل، تشدید اختلافات داخلی، تضعیف جایگاه سیاسی نتانیاهو و نمایش ضعف ارتش این رژیم بود. در شرایطی که میدانهای نبرد دیگر تنها به توپ و موشک محدود نمیشوند، جنگ اطلاعات و شناختی به همان اندازه حیاتی است و حماس نشان داده که در این حوزه، یک بازیگر قدرتمند است.
نظر شما