۱۷ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۲:۳۱
کد خبر: ۱۱٬۴۸۲

دقیقا کجاییم؟

امیر اسماعیلی ـ سردبیر

روزگاری نه چندان دور، تلویزیون تنها دو شبکه داشت؛ برنامه‌های این دو شبکه از حدود ساعات ۴ و ۵ شروع می‌شد و حداکثر تا ۱۰ و ۱۱ شب ادامه داشت و بعد برفک بر صفحه نقش می‌بست. با توسعه همه‌جانبه همه موارد زندگی و تکنولوژی مسیرهای متفاوتی را تجربه کردیم، ویدیو، ماهواره، دستگاه‌های پخش لوح فشرده (سی‌دی و دی‌وی‌دی) و حالا درگیر سکوهای پخش نمایش خانگی هستیم.

آگاه: حالا دیگر در هیچ شبکه تلویزیونی، برفک وجود ندارد و سکوهای پخش نمایش خانگی بر سر فروش اشتراک‌های ماهانه، سه‌ماهه و یک‌ساله با هم رقابت شدیدی دارند.
الان تولید محتوا دیگر مثل سابق متمرکز نیست و در چند محور در حال انجام است. فیلم پشت فیلم و سریال پشت سریال، حالا دیگر قفسه لوح‌فشرده فیلم‌ها سال‌هاست مراجعه‌کننده‌ای ندارد و مشغول خاک خوردن است اما در شبکه نمایش خانگی، خانگی یعنی محل حضور و تجمع خانواده با تمام اعضای آن؛ دقیقا کجاییم؟
باورتان می‌شود شخصیت اول سریال که انسانی باهوش و کارآفرین است به‌خاطر زمان‌بندی نامناسب کسب‌وکارش ۱۵میلیارد بدهی بالا می‌آورد و سرمایه‌گذار تازه، شرطی برای ادامه همکاری می‌گذارد که او باید از همسرش جدا شود و درنهایت با دسیسه و زور و فشار این امر اتفاق می‌افتد و در همان شب اول جدایی، زن به خانه سرمایه‌گذار تازه منتقل می‌شود. همزمان وکیل شرکت سرمایه‌گذار که همسرش در خارج از کشور به سر می‌برد، خانه و زندگی‌اش و همچنین منشی شرکت را که با او حشر و نشر دارد در قمار می‌بازد و رییس شرکت که ظاهرا قمارباز قهاری است به کمک او شتافته و در قماری دیگر همه چیزهای ازدست‌رفته را برمی‌گرداند؟
این‌ها تنها دو داستان از چند داستانی است که در مجموعه نمایش خانگی «آبان» در سکوی شیدا درحال پخش است. این فرآیند اگر خانواده و شرف و غیرت را هدف نگرفته، پس مشغول چه کاری است؟ در فضایی که خانواده نقش اصلی و مهم و راهبردی در مصون ماندن اعضایش در ناملایمات زندگی دارد وقتی این‌گونه تحت آماج حمله قرار می‌گیرد چه‌باقی می‌ماند؟ 
اصلا حواسمان به نقش خزنده محتواهای این سال‌های سینما و تلویزیون برای زیر سوال بردن نقش و مفهوم پدر در خانواده بوده است؟ پدری که در تمام دوران، ستون و محور خانواده بوده و حالا در محتوای تولیدی نقش آدمی زبون، بی‌مسئولیت و باعث و بانی تمام عقب‌افتادگی خانواده است. 
در این کلام و مقال به‌دنبال یافتن مقصر و درصدبندی سهم هرکدام نیستم، فقط نیتم تلنگری به خود و دور و برمان است که در آن، چه می‌گذرد و هوش و حواسمان را ودیعه چه چیزهایی قرار دادیم و بچه‌هایمان که بی‌دفاع در فضای مجازی مورد حمله هستند و هر روز بیشتر از روز قبل آسیب می‌بینند. شاید تنها سلاح‌مان بالاتر بردن سطح سواد رسانه‌ای‌مان و محکم کردن بچه‌ها در این محیط باشد. آن‌قدر محکم که راسخ باشند و بتوانند «نه» بگویند در مقابل هر آسیب و خطری که خودخواسته و با ناآگاهی درگیر آن می‌شوند. مهارت «نه» گفتن مهارت خاصی است که بسیار باید در مورد آن صحبت کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.