آگاه: اما چرا این شعار در شرایط کنونی حیاتی است؟ پاسخ در یک کلمه نهفته است: تحول از اقتصاد مصرفی به اقتصاد مولد! این یادداشت، با زبانی ساده، نشان میدهد چگونه سرمایهگذاری مردمی در تولید، میتواند اقتصاد ایران را از گرداب واردات و تورم نجات دهد.
چرا «سرمایهگذاری برای تولید» اهمیت دارد؟
بیش از ۷۰ درصد کالاهای اساسی کشور (مثل گندم و دارو) وارداتی است. این وابستگی، اقتصاد را در برابر نوسانات قیمت جهانی آسیبپذیر میکند. تولید داخلی، همچون سدی در برابر این امواج و خروج از دام واردات است.
از سوی دیگر، هر واحد تولیدی کوچک (مثل یک کارگاه صنایع دستی)، میتواند برای ۱۰ تا ۲۰ جوان بومی اشتغالزایی پایدار ایجاد کند. این در حالی است که مشاغل کاذب (مثل دلالی ارز) تنها به داراها سود میرسانند. به این شکل وقتی کالاهای اساسی در داخل تولید شوند، نیازی به خروج ارز برای واردات نیست. این یعنی تقویت ارزش پول ملی، کنترل قیمتها و در یک کلام، کاهش تورم! یک مثال ملموس برای این مسئله روستای ابرسج در استان سمنان است که با راهاندازی کارگاههای تولید زعفران و گیاهان دارویی، نه تنها بیکاری را به صفر رسانده، بلکه به صادرکننده نمونه تبدیل شده است.
سرمایهگذاری مردمی چگونه معجزه میکند؟
مردمیسازی اقتصاد به چند صورت ممکن است. اول، صورتی که سرمایههای خُرد، گردهم میآیند؛ مانند صندوقهای قرضالحسنه محلی که میتوانند پساندازهای کوچک مردم را جمعآوری و به واحدهای تولیدی وام دهند. یا خرید سهام کارخانهها توسط مردم عادی (حتی با مبالغ کم) از طریق بازار سرمایه.
صورت دوم، استارتآپها، بهعنوان موتورهای کوچک اقتصاد. مثلا اینکه یک جوان تحصیلکرده بتواند با طراحی اپلیکیشنی برای فروش محصولات روستایی، هم بازار تولیدکنندگان محلی را گسترش دهد، هم برای خود درآمدزایی کند.
صورت بعدی وقف اقتصادی است. سنت حسنه وقف میتواند بهجای ساخت مسجد و مدرسه، به احداث کارگاههای آموزشی- تولیدی (مثل خیاطی یا نجاری) اختصاص یابد.
یک تحلیل رفتارشناسانه از ایرانیان نشان داده که طبق آمار حدود ۳۰درصد درآمد خود را پسانداز میکنند. حال اگر تنها ۱۰ درصد این مبلغ به تولید اختصاص یابد، سالانه حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری مردمی جذب میشود!
البته برای موفقیت این طرح، سه شرط اساسی لازم است:
۱. شفافیت و اعتمادسازی: مردم تنها به پروژههایی سرمایهگذاری میکنند که از سودآوری و سلامت مالی آن مطمئن باشند. راهکار:
ایجاد سامانه رصد عمومی پروژهها (مثل نقشه آنلاین کارگاههای تولیدی)
نظارت نهادهای مردمی (مثل شوراهای اسلامی) بر عملکرد واحدها
۲. کاهش ریسک سرمایهگذاری:
تضمین دولت برای خرید محصولات تولیدی (مثل خرید تضمینی گندم)
معافیتهای مالیاتی ۵ ساله برای واحدهای نوپا
۳. آموزش مهارتهای تولیدی:
برگزاری دورههای رایگان کشاورزی مدرن یا صنایع دستی در روستاها
استفاده از ظرفیت بسیج سازندگی برای آموزش جوانان
البته باید این هشدار را یادآور شد که اگر دولت بهجای حمایت از تولیدکنندگان، به دامان واردات آسان بازگردد، سرمایههای مردمی به جای کارگاهها، به سمت سوداگری در بازار سکه و دلار سرازیر میشود.
شعار «سرمایهگذاری برای تولید» تنها با تبدیلشدن به یک جنبش ملی محقق میشود. این جنبش دو بال دارد:
بال فردی، یعنی هر شهروند به جای خرید کالای خارجی، محصول ایرانی بخرد و بخشی از پساندازش را به تولید اختصاص دهد. بال حکومتی، به معنی این که دولت با حذف بوروکراسی (مثل صدور مجوزهای پیچیده) و مبارزه با قاچاق کالا، میدان را برای تولیدکنندگان باز کند. در پایان، تاریخ ثابت کرده است مردم کشوری نفتخیز که روزگاری با وجود جیرهبندی نفت در جنگ پیروز شدند، امروز هم میتوانند با همت جمعی، «تولید» را از شعار به واقعیت تبدیل کنند.
۲۱ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۱
کد خبر: ۱۲٬۰۲۰
سرمایهگذاری برای تولید، کلید گمشده اقتصاد مقاومتی
تحلیل یک استراتژی نجاتبخش
یوسف پورجم ـ آگاه مسائل سیاسی
«اقتصاد ایران پر از قفلهایی است که کلیدشان در جیب خود مردم است.» این جمله، عصاره شعار امسال «سرمایهگذاری برای تولید» است که مقام رهبری آن را راهبردی برای خروج از چرخه رکود و تحریم میدانند.
نظر شما