آگاه: وقتی بدون افزایش قدرت پول، مقدار پول در جیب مردم بیشتر شود، نقدینگی پدیدآمده است. زمانی که نقدینگی بهوجود بیایید، قطعا تقاضا بیشتر خواهد شد و باتوجه به کمبود منابع، گرانی پدید میآید. نتیجهای که از این روند حاصل میشود آن است که سرمایهگذاری- با تصور مردم که همان ثروتاندوزی به شکل راکد یا سرمایهگذاری غیر مولد است- خود باعث ایجاد تورم و گرانی میشود؛ چرا که انباشت ثروت به نحو راکد، ثمرهای جز نقدینگی نخواهد داشت. بنابراین تحقق شعار سال نیازمند زمینهسازی از سوی دولت است که دو وجه بیشتر ندارد: سودآوری فعالیتهای تولیدی و پر هزینهبودن هر فعالیت غیر تولیدی.
وظیفه دولت
دولت برای تحقق این دو زمینه، میتواند در مرحله اول، مالیات بر عایدی سرمایه بالا معین کند که مردم به سمت سرمایهگذاری غیر مولد نروند. مانند وضع مالیات بر ملکهایی که خالی از سکنه هستند و به روند مثبت رشد اقتصادی کمکی نمیکنند؛ و در مرحله دوم با مشارکت جدی نظام بانکی، نقدینگی هنگفتی را که با خلق پول صورت گرفته است، مدیریت کنند و به سمت تولید سوق بدهند تا شاهد رشد بالای تولید به همراه سودآوری بالا باشیم. از اینرو اگر این زمینهها تحقق نیابد، شعار سال عملی نخواهد شد، چرا که تحقق این شعار نیاز به همراهی تمام اقشار جامعه دارد؛ البته باید گفت، تنها فقط سرمایهگذاری برای تولید، نمیتواند مسأله اقتصاد کشور را حلوفصل کند، بلکه شاخصهای دیگری نیز وجود دارد (شاخصهای درونی و بیرونی) مانند قاچاق، تحریم، سیاستگذاریهای غلط و... . نکته دیگر بهعنوان اصلیترین شاخص، رشد تولید است که مقرر بود در سال ۱۴۰۳ به رشد ۸ درصد برسد اما حاصل نشد.
نقش ملت
دو وظیفه مهمی که مردم در ساماندادن اقتصاد کشور بر عهده دارند آن است که اولا، از ثروت خود در فعالیتهای غیرمولد مانند خرید طلا و ارز بهرهنگیرند و ثانیا، هرچند ثروت هنگفتی ندارند اما از سرمایهگذاریهای کوچک در تولیدهای کوچک و بزرگ دریغ نکنند. مانند راهاندازی کارگاههای کوچک و بزرگ یا مشارکت در سهام شرکتها و... . بدون تردید، این اقدامات از سوی مردم به چرخه تولید ملی و بهتبع، به اقتصاد کشور کمک خواهد کرد.
لازم به ذکر است، در میان بعضی از افراد جامعه، تفکری رایج است که کالای خارجی را لوکس و کالای داخلی را پست تلقی میکند. تا زمانی که این اندیشه تغییر نکند، فرهنگ خرید و حمایت از کالای داخلی صورت نخواهد گرفت؛ در نتیجه تولید ملی که با حمایت سرمایهگذاران پا به عرصه رقابت گذاشته بود، زمین میخورد. بنابراین سرمایهگذاری برای تولید نیازمند به استقبال و حمایت مصرفکنندگان دارد.
سخن پایانی
اگر یک بُعد اصلی اقتصاد را عرضه از سوی تولیدکنندگان بدانیم، قطعا بُعد دیگر تقاضا از سوی مصرفکنندگان خواهد بود و عرضهای که بدون تقاضا باشد یا مقدار تقاضا متناسب با مقدار عرضه نباشد یا کمتر باشد، توازن از بین رفته است و تولید کننده متضرر خواهد شد. در نتیجه مسأله سرمایهگذاری برای تولید، مسئلهای تک بعدی نیست، بلکه نیازمند تقاضای مردم است.
نظر شما