۲۱ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۰:۰۶
کد خبر: ۱۲٬۰۲۲

سعید روزشماری می‌کرد. بالاخره سال به اتمام رسید و نوروز شد. فک‌وفامیل همگی در منزل پدربزرگ جمع شدند. بچه‌ها در حیاط خانه پدربزرگ مشغول بازی و سروصدا بودند. چشمان سعید به پدربزرگ افتاد. با خودش گفت بگذار ببینم امسال پدربزرگمان پول‌هایش را در کدام بالش گذاشته است؟ آرام‌آرام او را تعقیب کرد. درست حدس‌زده بود. همان بالشت گل‌گلی بزرگ را برداشت. یهو سعید لبخند ملیحی زد و گفت: آقاجون اول عیدی مرا بده. پیرمرد خوش‌ذوق هم بوسه‌ای بر گونه‌های نوه‌اش زد و عیدی او را داد.

آگاه: سال‌ها گذشت. سعید بزرگ شد. دیگر خبری از پدربزرگش نیست. به یاد خاطرات قدیم، رفت سراغ بالشت‌های خانه پدربزرگ. بالشت‌ها را برداشت و به پول مخفی‌شده در بالشت‌ها فکر می‌کرد. به سرمایه‌هایی که در طول عمر طولانی جمع‌آوری‌شده بود و اکنون صاحبش در این دنیا حضور ندارد تا استفاده کند.
در میان همین فکرکردن‌ها، ذهن سعید سراغ شعار امسال رفت. «سرمایه‌گذاری برای تولید» با خودش گفت کاش پدربزرگ به‌جای سرمایه‌گذاری در بالشت‌ها، پول‌هایش را برای راه‌اندازی یک کارگاه تولیدی سرمایه‌گذاری می‌کرد. ثمرات و برکات بسیار زیادی داشت:
نخست، بر اساس معارف قرآنی سرمایه‌اش راکد نمی‌ماند و گردش سرمایه ایجاد می‌شد.
دوم، سرمایه‌اش روزبه‌روز بی‌ارزش‌تر نمی‌شد. 
سوم، الان صاحب یک کارگاه یا شرکت بزرگ بودیم. ممکن بود می‌توانستیم تولیدمان را انبوه کنیم و برای خودمان آبرویی در میان کاسبان و بازاریان داشتیم. چه بسا امروز مشغول صادرکردن محصولمان به کشورهای اطراف بودیم.
چهارم: اشتغال‌زایی برای جوانان محل بود و می‌توانست زمینه ازدواج چندین دختر و پسر جوان را فراهم کند.
پنجم: به سهم خودمان با قارون‌های زمانه مقابله می‌کردیم. با یهودیان پول‌پرستی که دوست ندارند هیچ کشوری رونق اقتصادی بگیرد. بزرگ‌ترین کمپانی‌های جهان را در اختیار دارند. منشأ هر گونه فساد اقتصادی، اخلاقی و سیاسی هستند. جز رانت‌خواری‌های بزرگ، به‌سلطه‌گرفتن سرمایه‌های مردم جهان، نابودکردن چرخه تولید کشورها و... به چیز دیگری فکر نمی‌کنند.
ششم: کم‌اثرکردن تحریم‌های ظالمانه و حرکت‌کردن به‌سوی استقلال اقتصادی. خصوصیت قارون‌های اقتصادی به‌خفت کشاندن مردم زیرسلطه‌شان است. حتی کالاهای درمانی را نیز تحریم می‌کنند. جان انسان‌ها نیز برایشان ارزشی ندارد. ایده‌شان وابستگی است. کشورها را طبقه‌بندی می‌کنند تا آقایی خودشان را به تثبیت برسانند. آن‌ها خوب می‌دانند، کلید کم‌اثرکردن تحریم‌های ظالمانه و ایجاد استقلال اقتصادی، رشد تولید و سرمایه‌گذاری برای تولید است.
هفتم: بسیاری از منابع طبیعی و معدنی در کشور هستند که هیچ استفاده‌ای از آن نمی‌شود. با وجود اینکه مردم ایران عزیز، یک درصد جمعیت کل جهان است، اما چندین برابر جمعیت کشورمان منابع طبیعی و معدنی داریم. چرا باید این منابع و ظرفیت‌های ملی‌مان بدون استفاده بماند و فشارهای اقتصادی را تحمل کنیم؟! چرا برای فرآوری این منابع و واردکردن آن در چرخه تولید کشور سرمایه‌گذاری نکنیم؟
هشتم: در بسیاری از شهرستان‌ها و روستاهای کشور ظرفیت‌هایی در قالب صنایع‌دستی، کشاورزی، تولیدات صنعتی و معدنی داریم که برای کشورهای دیگر جذاب و قابل‌استفاده است. سرمایه‌گذاری در هر کدام از آنها می‌تواند حتی برای آن شهر یا روستا آبرو ایجاد کند؛ اما دریغ از همت و بهره‌برداری.
نهم: جوانان بسیاری هستند که به دلیل نداشتن یک سرمایه اندک، کارگاه یا شرکتشان خوابیده است. این سرمایه و بسیاری از سرمایه‌های دیگر در قالب قراردادهای مضاربه و... می‌توانست و می‌تواند این کارگاه‌ها و شرکت‌ها را احیا کند.
دهم: سرمایه‌گذاری در بالشت‌ها و بانک‌ها، خرید طلا و دلار تنها نتیجه‌اش راکدشدن سرمایه‌هاست. کم‌رنگ‌شدن نقش‌آفرینی‌های مردم در چرخه اقتصاد است. ثروتمندشدن قارون‌های جهانی و بزرگ‌ترشدن نظام سرمایه‌داری است.
سعید دستی به بالشت‌ها کشید و بلند شد. از یک‌سو تازه‌شدن داغ رفتن پدربزرگ و از سوی دیگر غصه سرمایه‌های راکد مانده.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.